طيور

پيشرفتهاي ژنتيكي براي صفاتي زيرا پرورش و ضريب تبديل غذايي درجوجه هاي گوشتي اين قابليت و امكان را آماده آورده تا پرنده ها در زمان پرورشي كوتاهتر با وزن اكثر به كشتارگاه نبي شوند وبه اين ترتيب بازه زماني دوره رشد كه در آن پرنده ها 2كيلوگرم وزن مي گيرند از60 روز به 40 روز كاهش پيدا كرده مي‌باشد . باكوتاه ترشدن عصر پرورش ، 20 درصد پرورش جوجه ها در هفته نخستين چهره مي پذيرد كه مهم ترين بازه زمان رويش مي باشد ومديريت صحيح در اين زمان از اهميت خاصي برخوردارگرديده كه براي اجراي آن مي بايست به فاكتورهاي ذيل اعتنا نمود .

دستگاه جوجه كشي
تنظيم جوجه ها پرورش دهنده بايستي دوران ورود جوجه ها را به سالن معلوم كرده وهفته ها قبلي از آن هماهنگي واجب را با كارخانه جوجه كشي انجام دهد . - برخي از نژادها از توان بالقوه بالاتري نسبت به نژادهاي ديگر برخوردارند ، بنابراين تنظيم جوجه ها بايد از نژادهاي با مشخصات برتر چهره گيرد .- جوجه هاي با كيفيت برتر وقتي حاصل مي شوند كه گله مامان به طور دقيق رئيس گرديده باشد و دقت كافي به عمليات جوجه كشي رخ گرفته شده باشد . - جوجه ها مي بايست از گله مادر سالم تهيه و تنظيم شوند ، تندرست گله مامان مهم ترين برهان براي ساخت جوجه هاي گوشتي تندرست و عاري از عوامل بيماريزا مي باشد . - عدم تامين نيازهاي بي نقص غذايي گله مادر از نظر پروتئين ، اسيدآمينه، ليپيد ، كربوهيدرات ، ويتامين ها و مواد معدني و بالانس نبودن جيره غذايي سبب توليد جوجه هاي ضعيف مي گردند . - بعضا از بيماريها و آلودگيها از شيوه جوجه كشي تكثير مي يابند ، براين اساس مي بايست قبل از تهيه جوجه ها از رعايت كامل اصول بهداشتي ، ضدعفوني صحيح و قرنطينه در روند متفاوت جوجه كشي اطمينان حاصل نمود . - جوجه هايي كه از گله مادر جوان يا اين كه كهن سال تهيه گرديده باشند نمي توانند سعي مناسبي جهت ايجاد داشته باشند . - جوجه هاي تهيه شده بايستي عاري از عوامل بيماريزا باشند، چون هر گونه عفونت باكتريايي در جوجه هاي يكروزه برروي سالم و همت آن‌ها در نقطه نهايي دوره تاثير منفي مي گذارد و حتي منجر تلفات نيز خواهد شد، بنابراين پيش بيني ظهور بي نقص پتانسيل ژنتيكي در قضيه رشد و كارآيي تنها در شرايطي امكانپذير ميباشد كه گله عاري ازهر جور عفونت باكتريايي باشد . - خوب تر مي‌باشد جوجه ها يك سن و از يك گله مادر تهيه گردند و در هنگام ورود به سالن رويش بايد منزه و خشك باشند . كرك پرهاي قابل انعطاف تمام بدن پرنده را پوشانده و چشمها بايستي شفاف و درخشان بوده ، بدن آن‌ها بدشكل و زخم نباشد به ويژه ناف مي بايست تماما بسته ، پاك و كم آب باشد و هيچگونه بقاياي كيسه زرده و يا اين كه غشاهاي جنيني در دور و اطراف آن خشك نشده باشد . بدن جوجه ها هنگاميكه در دست لمس مي شود توپر باشد ،ولي نبايد اين حالت ناشي از ادم باشد و همچنين استخوانها نبايد در هنگام لمس جوجه مضاعف برجسته باشند وداراي وزن و پراكندگي وزني قابل قبولي باشند ( وزن 42 گرم مي تواند معياري از متوسط وزن جوجه يكروزه كه در راهنماي رشد نژادهاي گوشتي اشاره گرديده مي‌باشد ، مسئله به كارگيري قرار گيرد) .
شيوه انتقال جوجه ها - بعد از آن از انتخاب جوجه هاي سالم، روش انتقال آنان به تالار رشد از اهميت ويژه ايي برخوردار است . لذا جوجه ها بايستي توسط ماشين منحصر به فرد حمل جوجه يكروزه وبا رعايت وضعيت مطلوب بهداشتي ( شستشو و ضدعفوني همه سطوح اتاق دوجداره حمل جوجه ها ) و محيطي (دما ، رطوبت ، تهويه ) در كمترين دوران ممكن به واحد پرورشي منتقل شوند . - وسيله حمل و نقل جوجه ها بايد داراي امكانات كافي براي تامين دماي مناسب 20 تا25 سكو سانتيگراد و رطوبت 70تا75 درصد و دست‌كم گردش هوا 8/0 متر بر ثانيه در اتاق حمل جوجه باشد . نداشتن تهويه و رطوبت مناسب در كاميونهاي حمل جوجه ، نا مطلوب بودن محل قراردادن جعبه حاوي جوجه ها ( تعداد بيش از 100 قطعه جوجه در برنامه خردسالان ، عدم مهار مطلوب و چيدن بيش از 4 برنامه كودك جوجه روي هم)، كافي نبودن تعداد كاميونها كه باعث مي شود انتقال جوجه ها با تاخيرصورت گيرد و . . . مجموعه عواملي ميباشند كه به دليل نحوه انتقال نا مطلوب جوجه ها ، اثر نامطلوبي بر كيفيت جوجه هاي يكروزه مي گذارند .
اعتنا داشته باشيد در زمان بارگيري و يا اين كه تخليه جوجه ها از انيميشن ها ، مي بايست موتور كاميون خاموش باشد زيرا تجمع گازهاي خروجي اگزوز سبب بروز عارضه ها تنفسي و حتي خفگي جوجه ها مي گردد .
آمادگي براي ورود گله - محيط مرغداري ، سالنها و همگي تجهيزات آنان بايد پيشين از ورود جوجه ها پاك و ضد عفوني شده باشند . - در خلال مقطع پاكسازي و بعد از آن بايد محدوده رشد طيور و سالنها بسته نگه داشته شوند تا از ورود اشخاص متفرقه و حيوان‌ها به سالنها جلوگيري شود . - پيشين از تحويل جوجه ها مي بايست از كاركرد صحيح دستگاههاي گرمازا اطمينان حاصل نمود وهمچنين در دست گرفتن نهايي از نظر قابليت و امكان دسترسي به آب ودان وتوزيع مناسب آن ها در درون سالن چهره گيرد . - حتمي مي‌باشد دوران تحويل جوجه ها از قبلي انتخاب شده باشد تا وضعيت لازم ( دما، رطوبت، تهويه و نورمناسب و همچنين آب ودان كافي) براي ورود آن‌ها به سالن رشد فراهم شده باشد وهمچنين هماهنگي حتمي صورت گيرد تا كارمندان مرغداري در زمان تحويل جوجه ها آمادگي واجب را داشته باشند . - خوبتر هست جوجه ها صبح زود به مجتمع رشد طيور منتقل شوند چون اين امر باعث مي شود تا جوجه ها در تمام برهه زماني روز دان خوردن و آب نوشيدن را ياد گرفته و تحت ارزيابي دقيق باشند . - همگي سيستم هاي نوروروشنايي ، منابع گرمايي، تهويه (هواده و هواكشها) ، دماسنج، ترموستات، دانخوريها و آبخوريها قبلي از ورود جوجه ها بازديد، تهيه و تنظيم و به طور كامل آماده فعاليت شده باشند .

تهويه و كيفيت هوا هم زمان با رشد، پرنده ها اكسيژن مصرف نموده و گازهاي مضر ايجاد مي نمايند و همينطور احتراق در دستگاه هاي گرم كننده و تخمير فضولات طيور هم گازهاي ضرر و زيان آور را افزايش خواهند بخشيد و چون چگالي اين گازها از هوا سنگين تر مي باشد و درسطح ذيل تالار باقي مي نظير باعث مسموميت، نقصان ساخت و پيدايش بخش اعظمي از بيماريها مي گردند، براين اساس سيستم تهويه بايستي توانا به حذف اين گازها و تامين كننده هواي با كيفيت مطلوب براي پرنده ها باشد، بدين مراد حتمي مي‌باشد مدام جريان يكنواخت و ثابتي از هواي با كيفيت در تراز پرنده ها تامين شود تا پرنده ها ضمن حفظ موقعيت سلامت، بضاعت پرورش بالقوه را به دست آورند (بطور معمول در بازه جوجه ريزي يك متر مكعب هوا به ازاي هر كيلوگرم وزن پرنده در ساعت مسئله نياز ميباشد و مي بايست با ارتقا رويش و وزن گله، اين تناسب مراقبت شود) .

دستگاه جوجه كشي
تهويه در آب و هواي سرد در مقايسه با آب و هواي گرم فراوان متفاوت است . در آب و هواي سرد با به كار گيري از مبداء حرارتي كمكي و ايجاد سيستم تهويه فشار منفي دماي هواي سالن به طور صحيح در اختيار گرفتن مي شود . به منظور توليد تهويه با فشار منفي در سالنها از هواكشهاي الكتريكي كه دارنده ظرفيتهاي متفاوتي مي باشند استعمال مي گردد، هواكش ها با كشيدن هواي داخل تالار به محفظه خارج منجر توليد فشار منفي در داخل تالار و ورود هواي تازه از روزنه هاي ورود هوا به سالن مي شوند .
در رابطه با استفاده از سيستم تهويه با فشار منفي اعتنا به نكات تحت واجب مي باشد: 1- نوع، ميزان و محل قرارگرفتن ورودي هوا مي بايست متناسب با حالت آب و هوايي حيطه و گنجايش هواكشها باشد .
2- حداكثر هواي مورد نياز در سيستم تهويه فشار منفي 7-4 متر مكعب در ساعت براي هر كيلو گرم وزن زنده مي باشد .
3- به خواسته تامين فشار هواي مطلوب در داخل لانه بايستي ابعاد محل ورود هوا متناسب با گنجايش هواكش ها باشد، به همين منظور جهت تخليه 1000 متر مكعب هوا در ساعت سطحي برابر با 3/0 مترمربع هواده حتمي ميباشد .
4- اين سيستم در هواي سرد براي تامين حداقل احتياجات تهويه مسئله نياز پرنده (4/0 مترمكعب هوا در ساعت به از اين حد هر كيلوگرم وزن زنده) به كار گيري مي شود .
براي تهويه سالن در آب و هواي گرم از سيستم تهويه تونلي به كار گيري مي شود، در اين سيستم هواكش هاي مكنده در يك طرف و دريچه هاي ورود هوا در طرف انتهايي ديگر قرار مي گيرند، هواي ورودي در طول تالار حركت كرده و پس از طي ارتفاع سالن گرما و آلودگي ها را به همپا خويش بيرون مي سازد و طيور را با برقراري جريان هوا، خنك مي نمايد .
انگيزه از بكارگيري سيستم تونلي محافظت دما در مرحله كمتر از 30 جايگاه سانتيگراد از طرز حركت جريان هوا بر روي جوجه ها با سرعت 2 متر بر ثانيه مي باشد، اين جريان هوا سبب كاهش احساس گرما به مقدار 5 تا 7 سكو سانتيگراد در تراز جوجه ها مي شود .
چنانچه تهويه تالار رشد غيرمناسب باشد سبب ساز تجمع گازهاي سمي از پاراگراف آمونياك مي شود .
هرگاه ميزان گاز آمونياك عمده از ppm10 باشد به ريه پرنده ها جراحت وارد مي شود، در حالتي كه مقدار گاز از ppm 20 اكثر شود جراحت ريوي باعث به ارتقاء حساسيت به بيماريهاي تنفسي مي گردد . گاز بالاي ppm 50 سبب كاهش رشد ناشي از جراحت ريوي مي­گردد و در اكثر از ppm100 قابليت و امكان ريه در تبادل گازهاي تنفسي كاهش مي يابد و در مقادير بالاتر شاهد بروز افزايش تلفات خوا هيم بود .
”حفاظت پرنده به وسيله آنتي بادي مادري در بيماريها به ويژه گامبورو حائز اهميت مي باشد به طوريكه حتي پادتن مادري مي تواند برخي از سويه هاي واكسن را غير فعال نمايد “ براي تهيه مطلوب اندازه تهويه كيفيت هوا بايستي تحليل شود . كيفيت غيرمناسب هوا همت گله را محدود كرده و آلرژي به بيماري را ارتقا خواهد اعطا كرد . در تمامي تايم ها مقدار تهويه در حد و يا اين كه بالاي دست‌كم تهويه مسئله نياز نگهداري شود .در عمل خوبتر هست از يك روزگي دست كم تهويه را برقرار نموده تا مطمئن شويم كه هواي جديد به تناوب منظم و مكرر براي جوجه ها مهيا مي آيد .
مي بايست اعتنا داشت كه تهويه ناكافي سبب ساز مرطوب شدن بستر، ارتقاء وقوع سوختگي مفصل خرگوشي و افت كيفيت جنازه مي شود .


رطوبت تالار پرورش در انتهاي پروسه جوجه كشي رطوبت نسبي در هچر بالا خواهد رفت (حدود 80 درصد)، در بيرون از دستگاه جوجه كشي رطوبت محيط مطلوب وضعيت جوجه هاي يكروزه نمي باشد، بدين ترتيب براي كاهش شوك وارده به جوجه ها جهت انتقال از جوجه كشي به سالن رويش لازم ميباشد كه رطوبت نسبي حدود 70 درصد باشد .
رطوبت داخل سالن بايد روزمره مسئله محاسبه قرار گيرد، اگر رطوبت در هفته نخستين به پايين تر از 50 درصد افت نمايد جوجه ها آب تن خود را از دست داده و اين فرمان اثر منفي بر عملكرد گله خواهد گذاشت .
در چنين شرايطي مي توانايي از آب­پاشي منطقه فاقد جوجه ريزي گرديده يا نازل هاي اسپري كننده (مه پاش) جهت ارتقا رطوبت طي دوره اول رويش به كارگيري نمود كه در اين سيستم (مه پاش) هواي ورودي با تبخير قطرات ايجاد گرديده از روش پمپ كردن آب در داخل لوله و نازل ها خنك مي شود .
براي به حداكثر رساندن سرعت تبخير حتمي هست كه خطوط مه پاش در نزديكي ورودي هوا قرار داده شوند .گاهي ممكن مي‌باشد خطوط مازاد نيز در راءس سالن قضيه نياز باشند . مي بايست توجه داشت كه در هنگام به كارگيري از مه پاش با تهيه اندازه قطرات از مرطوب شدن بستر جلوگيري شود .
سيستم تامين رطوبت مي بايست به مدل اي طراحي شود كه فضاي في مابين حصارها و در و ديوار تالار هم مرطوب شوند . در صورتي كه آب حاوي مقادير بالايي از مواد معدني نامحلول يا ذرات ريز باشد كارايي سيستم خنك كننده تبخيري در دراز برهه زماني كاهش مي يابد .
- جوجه هاي نگهداري شده در رطوبت مناسب كمتر دچار اندك آبي‌رنگ بدن شده و معمولا استارت خوب تر و پرورش يكنواخت تري خواهند داشت .


سيستم نوردهي براي تحريك رشد و ارتقاء درصد ماندگاري، سا‌عتها و شدت نور و روشنايي در هفته نخستين از اهميت ويژه اي برخوردارند .
به طور معمول سيستم نوردهي به فعاليت رفته به وسيله رشد دهندگان مرغ گوشتي در هفته اول، فروغ دهي مداوم بوده و عامل تمايل به آن تحريك اشتهاي جوجه ها و رسيدن به حداكثر وزن روزمره مي باشد . اين روش شامل نوردهي طولاني بازه زماني (24ساعت فروغ به طور بدون نقص براي دو روز نخستين جهت آشنا شدن جوجه ها با محفظه و دسترسي راحت به آبخوريها و دانخوريها) و متعاقب آن از روز سوم يك دوره كوتاه ظلمت (براي مثال نيم تا يك ساعت) در نظر گرفته شود تا پرنده در رخ قطع برق به تاريكي عادت داشته باشد و همينطور مي بايست اعتنا داشت كه كاهش زود هنگام ارتفاع فروغ در هفته نخستين كار تغذيه ايي و وزن را كاهش خواهد داد .
در طي هفت روز اول شدت نور دست‌كم 20 گران قيمت در نظر گرفته شود (در سراسر تالار يكنواخت باشد) خوبتر ميباشد شدت فروغ و روشنايي فروغ و روشنايي بين 25 تا 35 گران قيمت در لحاظ گرفته شود كه از هفته دوم اين مقدار كاهش مي يابد . اين كاهش شدت روشنايي بايد تا حدي باشد كه كه طيور در آن سهل وآسان و آهسته باشند، فارغ از اين‌كه مشكلي در دستيابي به آب و دان داشته باشند .
ذيل بودن شدت فروغ كمتر از 20 لاكچري در آغاز عصر رويش از اندازه تغذيه جوجه ها خواهد كاست . (تميز كردن منظم چراغ ها وكلاهك ها بازدهي آنان را به حداكثر خواهد رساند) روش قرار تصاحب كردن لامپ ها در تالار مرغداري تاثير به سزايي بر ميزان كارايي آن ها دارد به اين ترتيب بايستي لامپها را به مدل ايي قرار داد كه شدت نوروفروغ معيني به طور يكنواخت در سطحي كه طيور قرار دارا‌هستند تابيده شود .
از مزاياي مهم به كار گيري از برنامه هاي نوري مي بضاعت به مورد ها پايين اشاره نمود : 1- ارتقا كار و تحرك پرنده ها كه منجر به بهبود حالت سلامت پاها مي گردد .
2- بهبود و زير داخل شدن اندازه ضريب تبديل غذايي و كاهش اتلاف غذا .
3- كاهش ميزان كل تلفات در طول زمان رشد .

كيفيت اسپرم:ارتباط در بين رقابت اجتماعي يك نر و كيفيت تلقيح اسپرم آن تاثير گزينش كننده اي در استراتژي هاي توليد مثلي نرها داراست . در اينجا، يك مطالعه آزمايشي طولي در زمينه ارتباط بين حالت اجتماعي و كيفيت اسپرم انجام داده شده . كيفيت اسپرم را در ماكيان اجتماعي نر ساكن گالوس Gallus domesticus، قبلي و آن گاه از مواجه شدن با يك دعواي اجتماعي قضيه تحليل قرار گرفت . نشان دادهد شد كه كيفيت اسپرم درنرها، نيز قبلي و هم بعد از آن از يك دعواي اجتماعي (گروهي)، بالا و پائين مي شود . چنين نوساناتي در نرهايي كه سطح ها متعدد رقابت اجتماعي را در دعواي اجتماعي نشان مي دهند، از الگوهاي معين متفاوتي پيروي مي كنند .

دستگاه جوجه كشي

در عمل، بدنبال دعواي اجتماعي، كيفيت اسپرم در نرهايي كه در هر دو دعوا چيره مي شوند افت مي نمايد درحاليكه كيفيت اسپرم نرهاي باخت خورده در هر دو دعوا، اثبات باقي مي ماند . در مجموع، اين نتايج نشان مي دهد كه نرهاي داراي رقابت اجتماعي مختلف مستعد الگوهاي خاص نوسانات در كيفيت اسپرم هستند . اين نوسانات پرسرعت در نرها مي تواند به توضيح يافته هاي تازه در موضوع ارتباط جايگزيني در بين بضاعت هاي رقابتي اجتماعي و جنسي نرها كمك كند و مي تواند به محافظت تغيير‌و تحول پذيري اين ويژگي ها كمك رساند . در ازمايش ديگري نرهاي چكاوك وحشي اسپلنديد نگهداري شده در قفس ذخيره اسپرم خود را طي 12 ساعت دوبراه پر مي كردند، كه سريع تر از رقم گزارش گرديده براي عمده گونه هاي ديگر مي باشد .اتحاد منفي اي در بين طول فاصله زماني نمونه برداري و توليد اسپرم زنده در مثال هاي انزال وجود داشت كه نشان مي دهد نرهايي كه به تعداد بيشتري نيز آميزي انجام مي دهند انزال با كيفيت تري دارا‌هستند . در ادامه ازمايشها براي محاسبه اثرات منشاء رژمي چربي بر كيفيت مني و باروري، چربي ماكيان و يا اين كه روغن منهندن (MO) در جيره غذايي نرهاي مادري جوجه كوشتي گنجانده شد . نرها جيره هايي حاوي هر يك از اين دو ماده، چربي ماكيان يا اين كه MO را از 0 تا 65 هفتگي دريافت كردند . زماني نرها 47 هفته اي شدند، مرغ ها هر هفته 3 توشه در 65 هفتگي با 7 .5´107 اسپرم تلقيح شدند . داده ها مربوط به باروري و جوجه درآوري با حفظ تخم ها در طي زمان زماني دو هفته اي پس از تلقيح، جمع آوري شد . تعداد تقريبي اسپرم هايي كه به غشاي تخمك نفوذ كرده اند از تخم هاي گذاشته شده در هشتمين روز پس از تلقيح بدست آمد . شاخص تحرك اسپرم در 60 و 63 هفتگي از مني توليدي كليه نرها، مقدار گيري شد . زماني نرها با MO تيمار شدند، باروري و جوجه آوري تخم هاي بدست آمده از دوره دوم به ترتيب 6 .4 و 6 .9% اكثر بودند . وزن بيضه، شاخص تحرك اسپرم، حفرات اسپرم در تخمك و تعداد نطفه هاي توليد گرديده توسط نرها في مابين تيمارها مشابه بود . اگر چه بيشتر خصوصيت هاي توليد مثلي مشابه بودند، باروري با آماده كردن جيره MO در طي عصر دوم، بصورت معنا داري بهبود يافت . اين مورد سفارش مي نمايد كه اسپرم نرهايي كه MO مصرف كرده اند ممكن مي باشد در لوله هاي ذخيره اسپرم براي دوران زمان طولاني تري باقي بمانند . اسپرم خروس در ارزيابي ديگري آلودگي هاي باكترياي وتاثير ان بر كيفيت اسپرم و انزال قضيه ارزيابي قرار گرفت . اسپرماتوزوئا به وسيله سيستم ايمني به عنوان "غيرخودي" شناخته مي شود و در دستگاه تناسلي نر زمينه يورش ايمنولوژيكي قرار مي گيرد . براي كاهش عكس العمل ايمنولوژيكي بدن مقابل اسپرم خودش، نرها به بيضه ها به تيتر يك منطقه مصون از سيستم ايمني وابسته ميباشند . مصونيت از سيستم ايمني با سد بيضه در پيش‌روي خون و بوسيله سركوب كردن موضعي سيستم ايمني با آندروژن ها بدست مي آيد . با وجود اين سركوبي سيستم ايمني در بيضه، نفوذ لكتوسيت ها (گلبول هاي سفيد) ممكن ميباشد به باطن بيضه حادثه بيافتد . شرايطي كه در آن نرها سطح بالاتري از لكتوسيت ها را در مني دارند، leukocytospermia ناميده مي شود، و اين موقعيت در كاهش باروري نقش دارااست . اين چك نشان بخشيد كه تيمار آنتي بيوتيك نرهاي ، بدون آلودگي تشخيص داده شده اندام جنسي، سبب ساز بهبود قابل توجهي در كيفيت انزال شد، و به بيان ديگر افزايش حجم انزال، غلظت اسپرم، تعداد اسپرماتوزوئا هاي متحرك و تعداد اسپرماتوزوئاهاي دارنده مورفولوژي طبيعي شد . علاوه بر اين، مقدار لكوسيت ها در مني هم كاهش يافت . عده بندي : به لحاظ ميايد بزرگي مقدار بيضه به تيتر يك صفت مناسب ساخت مثلي در ماكيان محسوب مي گردد و هم همبستگي مثبت با ميزان توليد اسپرم و كيفيت آن داراست .با چك مقاله ها گرد اوري شده ميتوان اينگونه هم نتيجه گيري نمود كه عواملي همانند افزايش وزن بدن ،افزايش كلوني ،عوامل تغذيه اي و تكرار فعاليت جفتگيري مي توانند از موجبات ارتقاء مقدار بيضه باشند .شاخسهاي ديگري هم همانند دوران محافظت اسپرم در تن مو جود ،دماي محفظه ،طول روز ،و رقابت در ميان نرها و اللودگي هاي باكتريايي از كارداران تاثير گذار بر كيفيت اسپرم مي‌تواند باشد .

- ادب و آسايش گله را كنترل نماييد . آيا جوجه‌ها حس راحتي مي كنند و توزيع يكنواخت و پراكنده دارا‌هستند . در حالتي كه گله بيش از حد رمز و صدا مي‌كند، مشكلي از قبيل تشنگي و گرسنگي يا اين كه گرما وجود دارد .
- كيفيت مدفوع را به حيث آبكي بودن و ريلكس بودن و نيز رنگ آن را تحت نظر بگيريد . با چرخش در درون تالار ميتوانيد متوجه ارتقاء يا كاهش و تغييرات كيفيت مدفوع گرديد .
- به آرامي اواسط گله بنشينيد به صداي آن‌ها كاملاً گوش بدهيد تا بتوانيد ارتقاء غيرعادي عطسه و سرفه و خرخرها و رال‌هاي تنفسي را تشخيص دهيد . اين عمل در مقطع خاموشي، نتايج محسوس‌تر و دقيق‌تري داراست . اما در بازه زماني فروغ به راز و ديده و چهره جوجه‌ها دقت نمائيد تا مورد ها آبريزش و تورم احتمالي چشم را ببينيد .

دستگاه جوجه كشي
- افزايش معضلات اسكلتي و لنگش را زير نظر داشته باشيد .
- هر آبادي روز يك توشه يكسري جوجه را براي كشت و آنتي بيوگرام و كشف پرسرعت آلودگي‌هاي در درحال حاضر "كمون" به آزمايشگاه ارسال فرماييد .
- اطلاعات كلي هر مرغدار از بيماري‌ها ضرورت دارااست ولي درمان بيماري مي بايست به دامپزشك چابكدست سپرده شود . به اين منظور خلاصه‌اي از خصوصيات گونه هاي بيماري هاي طيور را در ضميمه شماره 2 آورده‌ايم .
- دفع بهداشتي جنازه تلفات مضاعف حساس ميباشد . كوتاهي در اين كار زمينه ، حضور دائمي عفونت‌هاي ديرين را در مرغداري تضمين ميكند به گونه‌اي كه برخورد با آن ها دوره به زمان مشكل‌تر مي شود . گودالي به عمق 10 متر و قطر 2 متر براي يك مرغداري 10000 قطعه‌‌اي كافي هست . روي چاله يك لوله سيماني با قطر 30 سانتي‌متر بگذاريد تا لاشه‌ها را از آن‌جا به درون چاله بريزيد . يك درپوش نيز روي لوله بگذاريد .
- سوزاندن ضايعات در كوره، بهداشتي‌تر هست اما ممكن هست موجب ساخت بوي نامطبوع و اعتراض همسايگان شود .

بارگيري:
- پس از بارگيري در طي 2 ساعت اوليه هر قطعه 75 / 0 درصد از وزن خود را از دست مي دهد و بعد از آن براي هر ساعت اضافي 3 / 0 درصدِ ديگر كاهش وزن خواهد داشت .
- دان را 5 ساعت قبل از بارگيري جدا فرمائيد ولي آب را تا نقطه پايان بارگيري جدا نكنيد .
- بارگيري را در ساعت‌ها كم‌ نوروروشنايي و پس از پن بندي و تقسيم منزلت انجام دهيد .
- در هر دست بيش از 3 قطعه برداشته نشود .
- گرفتن جوجه‌ها بايد از هر دو پا (نه صرفا يك پا) باشد تا آسيبي به آنها نرسد و افت كشتارگاهي به حداقل رسد .
- وزن قسمت‌ هاي متفاوت بدن پس از كشتار به اين شرح خواهد بود: 72% جنازه قابل مصرف مي‌باشد كه شامل 62% گوشت و 10% اندرونه (قلب و كبد و سنگدان) مي باشد .
28% لاشه غيرقابل مصرف خوراكي ميباشد كه دربرگيرنده 18% (خون- مالامال و راز و پا) و 10% اندرونه (روده- ريه- كليه- طحال و لوزالمعده) ميباشد .
از كل گوشت قابل مصرف 37% را ران، 34% را سينه، 14% را بال و 15% را بقيه اجزاء تشكيل مي‌دهند .


شاخص‌ها و عملكردها: مرغدار بايستي ارزيابي صدق از تلاش خويش در هر دروه داشته باشد و بكوشد با برطرف ساختن ضعف‌ها و كسب تجارب جديد، تلاش موفق‌تري براي عصر بعدي داشته باشد .
تصويب آمار تلفات، مصرف آب و دان، وزن كشي، ضريب تبديل و مقايسه آنان با ارقام استاندارد به مرغدار امداد مي نمايد تا بتواند عمكرد خود را تحليل كند و بداند كه در جاده ي استانداردهاي تن درستي حركت مينمايد يا از آن گمراه شده مي باشد و در فيس انحراف از معيارها، به موقع به اصلاح و برطرف كردن مشكل‌ها و معايب اقدام نمايد .
عالي مي باشد در پايان يك دروه مرغداري گروه فاكتورهاي به دست آمده را در فرمول تحت براي ارزيابي و قضاوت نمرة خويش و عملكردتان بگذاريد تا بتوانيد معياري براي مقايسه هر عصر با دوره‌هاي قبل و بعد از آن داشته باشيد .

شاخص عملكرد: صد×ضريب تبديل× متوسط سن فروش ÷ درصد ماندگاري گله × ميانگين وزن بر حسب گرم= شاخص

شاخص عملكردِ عالي بالاي 20 و شاخص عملكردِ خوب 20- 18 و شاخص كارايي متوسط را 18- 15 و شاخص سعي ضعيف را پايين اين ارقام در نظر بگيريد .

مثلاً مرغداري كه گله‌اش 10% تلفات داشته و 90% ماندگاري دارااست و ميانگين وزن گله‌اش 2200 گرم و متوسط سن فروش 45 روزگي و ضريب تبديلش نيز 2 بوده باشد عملكردي با شاخص 22 و عالي دارد: 22 =100 × 45 × 2 ÷90×2200


25 / 2 / 85

بيماري
واگيري
تلفات
سن ابتلاء دوره كمون ارتفاع دوره فصل ابتلاء راه انتقال آزمايشات
علائم مهم بيماري SP
_____
100- 0% 10- 6 روز 7- 5 روز ______
______
تخم مرغ آلوده و تماس با آلودگي R .T
اسهال سفيد- ندول و آبسه در عضله قلب يك هفته پس از آلودگي- در آلودگي عمودي دهن زدن كبدي شدن ريه S .G
_____
تا 50% بيشتر 5- 1 ماه 6- 4 روز ______
______
عمدتاً افقي از روش گوارشي و مكانيكي سرولوژي با آزمايش سريع روي لام اسهال- تيرگي لاشه و تاج و ريش S . T _____
10- 20% تحت يك ماه ______
_______




سرولوژي با آزمايش پر سرعت روي لام اسهال سپيد و پژمردگي NI


10- 5 و گاه تا 50% 10- 3 روز ______
______
______
آب، دان، تخم مرغ و وسايل معمولي كشت ميكروبي تجمع پژمردگي- پريكارديت و پري هپاتيت و پريتونيت- بزرگي شكم و اختلال در شيوه رفتن كلي باسيلوز

10- 7و گاه تا 30% اكثر 6- 5 و 10- 3 ______
______
_______


كشت ميكروبي پريتونيت و پري هپاتيت و پريكارديت- اسهال سفيد كشدار (موكوسي) درسپتي سمي‌ها مرگ ناگهاني طيور چاق پاستورلوز
80-10%
50-15%
معمولاً بالاي 4 ماه 9- 4روز _______
بيشترپائيز و هواي مرطوب تنفسي و گوارشي كشت در ژلوز خوندار بسط خون رنگ آميزي گيمسا و مشاهده ميكربهاي دوقطبي تيرگي و تورمريش و تاج و سپتي سمي در مواد مرمر آرتريت، اوتيت، كونژكيتونيت آنتريت نكروتيك _____
50-6 % 8- 2 _______
يك هفته _______
متعاقب استرس تغيير جيره و بيماري توسعه از خون يا اين كه كبد تطاهر مخملي و حوله‌اي روده آنتريت اولسراتيو _____
10-2%
16- 4 ______
_______
_______
گوارشي (آب و خوراك و بستر آلوده) توسعه از نقاط نكروتيك كبد و رنگ‌ آميزي گرم در موردها فوق حاد مرگ ناگهاني سواي علائم ظاهري و در موارد خراب جراحت روده بوتوليسم
تا 30% تا 10% بالاي سه هفته 2- 0 روز _______
______
مصرف لاشه حشره‌ها و موش مرده تزريق سرم آوده به صفاق موش و فلجي موش آن گاه از دو روز Limber neck كمبود علامت ها لاشه كريزا
تا 100% كم
بالاي يكماه و بخصوص بعد از 3 ماه 2- 1 روز يك هفته و گاه تا 3 هفته اكثر پائيز و زمستان آب كثيف به ترشحات بيني مرغ بيمار _______
ادم چهره و ريش- ترشحات بيني و ديده و زد خورد تنفسي كوكسيديوز
_____
تنلا تا 90% تكاتريس آن‌گاه از هفته سوم يك هفته ______
عمده فصول باراني و مرطوب گوارشي (آب و غذاي آلوده به مدفوع) بسط مدفوع و ديدن ائوسيت و آزمايشات پژمردگي و اسهال خوني، در موردها حاد خونريزي نوك سنجاقي و در موردها ذيل وخيم ضايعات نكروتيك در سكوم و روده باريك- تنلا صرفا در سكوم- نكاتريك علائم داراي اهميت بيماري N .D
_____
جوجه تا 90% مرغ 50- 10% ______
15- 2روز 14- 10روز بخش اعظم فصول گرم

H I خونريزي رأس پيش معده- اسهال سبز- كاهش اشتها- پيچش گردن- تكان كلنگي رمز و دم- عقب عقب رفتن- فج پا و بال- كاهش توليد I BD 20-10%
گاه تا 70% 20- 5% گاه بيشتر 6- 2 3- 1 هفته 7- 4 روز _______




تورم و خونريزي بورس- پژمردگي- اسهال سفيد- خون ريزي عضلاني A I تا 100% تا 100% _______
از تعدادي ساعت تا 2و 3 روز 2 روز بيشتر فصل سفر پرندگان مكانيكي گوارشي (آلودگي آب و دان و كود) تماس مستقيم با مخازن و ناقلين H I (حداقل 10 روز پس از آلودگي) سيانوزو تيرگي و تاول و خون‌ريزي در تاج و ريش- خون ريزي گوارشي، تنفسي، عضلاني (ران- سينه و جناق)، پوست (ساق پا) و چربي‌هاي قلب- ترشحات خون‌آلود دهن و بيني- كونژكيتويت I B تا 100% فرم تنفسي 40-30%
فرم كليوي 50 -10% فرم تنفسي تحت 6
فرم كليوي 26 – 6 روز 36 تا 96 ساعت 2 هفته _______
تنفسي
اليزا
جدا كردن ويروس از ناي و ريه صورت تنفسي (بلوكه شدن چرك در سيرنكس) كليوي (نفروز- اسهال گچي واوراتي) توليد مثلي (كاهش توليد تا 50% )- بدشكلي و شكنندگي پوسته تخم مرغ A .E
20- 10 گاه 50% تا 10% گاه 25% افقي 5- 2 عمودي 10- 7 روز افقي7-1 روز عمودي 21- 10روز _______
_______
گوارشي- تماس مستقيم ______
عدم تعادل و لرزش راز و گردن- كاهش ساخت و هج كمبود علائم كالبدگشايي I .L .T
تا 100% 70- 10% معمولاً بالاي 14 12- 6 روز 2 هفته گاه تا 4 هفته _______
تنفسي- مكانيكي ______
صورت مشخص تنفس (قرار به دست آوردن راز در ابتداء گردن- ترشحات خوني روي نوك آبله
_____
تلفات معمولاً قليل گاه تا 50% _______
10- 4 روز 4- 3 صورت جلدي بخش اعظم هواي گرم و بخش اعظم مخاطي هواي سرد انتقال از راه هوا به زخم يا اين كه مخاط چشم ______
فرم جلدي (تاول رمز و چهره در بوقلمون در تمام بدن و در كبوتر در پا)- شكل مخاطي (تاول‌هاي نكروتيك در مخاط دهان 5- 1 آرتريت ويروسي تا 50% كمتر از 1% 16- 4 بخصوص 5 _______
______
_______
تنفسي- گوارشي _______
لنگش- تورم و تركيدگي اوتار (وترآشيل و . . .) تغيير رنگ حيطه در صورت پارگي وتر هپاتيت عفوني _____
10- 2% 15- 3 بخصوص 7- 6 ______
10- 7 روز (مرگ سريع) عمده بهار و تابستان انتشار از شيوه مدفوع CVP (ميزان گلبول قرمز‌رنگ به تا مقدار طبيعي مي‌رسد) بورس چروكيده- ظاهر گله سالم- خونريزي عضلاني- كبد چرب- خون ريزي و كم‌خوني در همگي و كبد و عضلات MG
تا 100% _______
8- 3 18- 11روز ______




R .T
روي لام (سرولوژي) علامت ها تنفسي- كدورت كيسه‌هاي هوايي MS
10% گاه تا 70% _______
14- 4 عمودي 10- 6 روز افقي 21-11 روز _______
اكثر فصول سرد و مرطوب ____________
R .T
تزريق سرم مشكوك به كف پاي مرغ سالم لنگش به برهان تضارب مفصلي خرگوشي HOCK و كف پايي



زياد
اسرولينا كم









شيزونت
ثلث مباني روده- در فرم مزمن سكوم وضعيت چوب كبريتي دارد آسپرژيلوس
_____
50- 10% عمودي از روز نخستين افقي از هفته سوم عمودي صفر روز افقي 5 روز _______
_______


كشت در محيط S .D .A و تهيه گسترش تنفس دهاني (ديس پنه)- ندول‌هاي كازئوز نعلبكي شكل در ريه، كيسه هوايي، ناي و مغز و چشم- در تخم مرغ كثيف اتاقك هوايي را نمد سبز رنگي مي‌پوشاند

اين در حاليست كه در بعضي گله ها هم هيچ عكس العمل خاصي در هنگام تحليل مثال سرم ها به وسيله تست SPA روي نمي دهد . چنين مواردي به خصوص در گله هايي مشاهده مي شود كه با واكسن هاي روغني برعليه انواع دست اندركاران بيماري زا واكسينه گرديده اند . از سوي ديگر ، به مراد تاييد صدق آزمايشات فيس پذيرفته ، مي بايست از تكنيك HI فايده بريم . از سوي ديگر ، بعضا محققين نيز از تست ايمنوپروكسيداز غيرمستقيم با استعمال از كلوني هاي مايكوپلاسماي دست نخورده بعنوان زيرلايه به شناسايي آنتي بادي ها در سرم ، ترشحات تنفسي ، مايع سينويال ، صفرا ، غدد Harderian ، اويداكت و زرده پرداخته اند . به طور معمول ، آزمايش الايزا جهت سنجش روزمره گله ها قضيه به كار گيري قرار مي گيرد . به نظر مي رسد كه در آتي ايي نزديك ، آزمايش فوق جايگزين خط مش هماگلوتيناسيون گرديده و در چك هاي اوليه هم موضوع به كارگيري قرار گيرد . انواع كيت هاي الايزا در مرحله تجاري ، جهت انجام اين تست ، در دسترس هستند .

دستگاه جوجه كشي

محققين با استفاده از خط مش تغليظ و آماده سازي نخستين آنتي ژنها در ناحيه p46 تا p52 ، به نوع ايي از آنتي ژنها جهت به كارگيري در آزمايش الايزا دست يافته اند . استفاده از آنتي ژنهاي نوتركيب در دامنه هاي آنتي ژني بالا ( MSPB ) نيز از روشهاي بساير مطلوب جهت تشخيص سرمي اين باكتري مي‌باشد . به اين ترتيب ، تاييد قطعي نتايج سرم شناسي ، منوط به جداسازي و شناسايي مايكوپلاسما سينوياي به دست آمده از مجاري فوقاني تنفسي ، با استعمال از تكنيك PCR مي باشد . اعتنا داشته باشيد كه بوقلمون ها ، به دنبال بيماري هاي تنفسي ، سطح پائيني از آنتي بادي ها را درمقابل اين باكتري توليد مي نمايند . بنابراين ، احتمال آن مي‌رود كه به كار گيري از منش آگلوتيناسيون ، در چك موقعيت آلودگي مايكوپلاسما سينويا در اين گله ها موءثر نباشد . اين درحاليست كه براساس نتايج تحقيقات به عمل آمده ، آنتي بادي هاي مشخص عليه اين بيماري ، فقط پس از تلقيح در كف پا ، به خوبي گسترش مي يابند . از سوي ديگر ، آنتي ژنهاي تجاري متفاوتي در جهت شناسايي اين باكتري در بوقلمون ها ، با خط مش آگلوتيناسيون در دسترس مي باشد . تحت برخي حالت يگانه ، ممكن است نوعي تاخير در جواب آنتي بادي ، در جوجه ها روي دهد . چنين مواقعي را ميتوان با به كارگيري از تكنيك PCR ، شناسايي نمود . در بعضي موارد يگانه ، بوقلمون هايي كه به فيس همگاني درگير گرديده بودند ، نوعي جواب آنتي بادي كار كشته را مقابل اين باكتري توسعه و گسترش دادند . بر اساس بررسي هاي چهره پذيرفته ، اين نكته به ثابت رسيده هست ، آن گونه از پرندگاني كه آنتي بادي هاي موضوع نياز را در مجاري فوقاني تنفسي خويش گسترش نداده بودند ، با اين باكتري مشغول شده بودند . تاخير در ساخت آنتي بادي هاي در هم اكنون چرخش نيز از گزاره مواقعي مي باشد كه سبب ساز قرارگيري پرندگان ، در اين گروه ميشود . در برخي موردها نيز جهت تشخيص اين بيماري به HI ، PCR يا محفظه كشت نياز خواهد بود . تشخيص تفريقي : بر اساس برخي نشانه ها چون تاج رنگ پريده ، لاغري ، خلل ها پا ، تاول در سينه ، گرانقدر شدن كف پا يا مفصل زانو ، بلندمرتبه شدن طحال ، و بزرگ شدن كبد يا اين كه تمامي ها ، ميتوان به نوعي تشخيص اول دست يافت . البته دقت داشته باشيد كه التهاب مفاصل دلايل زيادي دارد و تشخيص قطعي شما بايد بر اساس منش شناسايي باكتري در آزمايشگاه ، صورت پذيرد . از سوي ديگر ، اعتنا داشته باشيد كه استافيلوكوكوس اورئوس ، اشرشيا كولاي ، پاستورلا و سالمونلا هم مي‌توانند از عارضه ها اول ابتلا به Synovitis باشند . اين در حاليست كه مايكوپلاسما گالي سپتيكم نيز ميتواند باعث پيدايش ضايعات مفاصل و تاول در سينه باشند . فيبروز منبسط كننده metatars يا تاندون هاي منبسط كننده انگشتان و تصفيه لنفوسيتي ميوكارديوم داراي ارتباط با دست اندركاران التهاب مفاصل ويروسي به ما ياري ميكنند تا آن ها را از مايكوپلاسما سينويا ، مختلف سازيم . سرم بدست آمده از جوجه هاي مشغول با tensynovitis ويروسي با آنتي ژنهاي MS آگلوتينه نمي‌شوند ، البته بايستي اين نكته را در ذهن داشته باشيد كه آگلوتينين MS ، ممكن ميباشد بدون درگيري قبل مفاصل روي دهد . در مواردي كه با زد خورد پيشين تنفسي با مايكوپلاسما گالي سپتيكم مواجه هستيم ، موضوع فوق را بايد از ساير عوارض بيماري تنفسي تفريق نمائيم .

بوتوليسم يك بيماري ناشي از توكسين توليد گرديده به وسيله باكتري Clostridium Botulinium مي باشد . اين بيماري در طيور بر اثر خوردن مواد غذايي كثيف به سم باكتري ساخت مي شود .

دستگاه جوجه كشي

اين باكتري مي تواند در لاشه هاي گياهي و جانوري نشر و سم توليد كرده وطيور با تغذيه از اين مواد الوده به اين بيماري مبتلا شوند . تحقيقات نشان داده است كه در برخي موارد اين باكتري مي تواند در سكوم خويش حيوان انتشار گرديده و سم ساخت نمايد . واين سم مي تواند در همان جا جذب خون شده و سبب ساز بروز بيماري در طيور شود .اين بيماري عمده در ماكيان، قرقاولهاي اسير و پرندگان آبي به خصوص اردكهاي وحشي ( به خصوص در آبهاي ناچيز عمق قليايي كه دارنده ميزان زيادي لاشه گنديده گياهان هستند) بروز مي نمايد . انسان وپستانداران ديگر نيز به اين بيماري دچار مي شوند . و ميزان پيدايش آن در ماههاي گرم سال به خصوص بر اثر مصرف مواد كنسروي آلوده عمده مي باشد . شيوع بوتوليسم در بعضي از مزارع پرورش مرغهاي گوشتي ممكن مي‌باشد به طريقي با سوسكهاي بستر آلوده و كثيف به سم بوتوليسم در رابطه باشد . (سم بوتوليسم در بخش اعظمي از سوسكها به شناسايي گرديده ميباشد . ) تا به هم اكنون دست‌كم هشت جور توكسين مختلف براي باكتري Clostridium Botulinium شناسايي شد هست . كه به فيس A – H نامگذاري شده اند . كه در طيور رايجترين اين سموم جور C آن مي باشد . هرچند ندرتاً سموم گونه A و B نيز منجر بروز مسموميت مي شوند . علائم : ازعلائم تيپيك اين بيماري ضعف عمومي تن هم پا باعدم تعادل پيشرونده هست . كه آغاز در پاها و آن‌گاه در بالها و گردن توليد مي شود . در اتدا فلجي موقت و به دنبال اين نشانه ها فلجي دائم ايجاد مي شود . در بعضي از خروسهاي دچار در روند اوليه بيماري پرهاي حوزه‌ گردن و پشت سيخ مي شود . در مراحل توسعه يافته خيس در اغلب ماكيان بجز بوقلمون پرهاي گردن راحت شده و به راحتي كنده مي شوند . در بعضي موردها پيدايش اسهال مشاهده مي شود .در كالبد گشايي در چيندان مواد فاسد و بد رايحه و در برخي موردها لارو حشرات ديده مي شود . تشخيص : در تشخيص اين بيماري علامت ها امداد مي كنند . البته در برخي موارد ممكن مي باشد اين علامتها با نشانه هاي ساير مسموميت هاي طيور مانند مسموميت با موننسين در بوقلمون غلط شود . كه در اين موردها مي بضاعت با تزريق سرم يا اين كه عصاره محتويات روده طيوران دچار به صفاق موشهاي آزمايشگاهي ،اين باكتري را تشخيص اعطا كرد . پيشگيري و كنترول : براي پيشگيري از اين بيماري دو عامل مديريت درست و بهداشت مطلوب دوچندان مؤثر هست . تهيه و تنظيم مواد غذايي تندرست و انبارداري مطلوب براي پرهيز از رويش Clostridium Botulinium وتوليد سم در پيشگيري از اين بيماري دوچندان مؤثر است . حذف مكرر جنازه ها از سالن و كنترول حشره ها نيز ادله مؤثر ديگر در پيشگيري از اين بيماري است . همچنين مي توانايي از توكسوئيد گونه C براي توليد ايمني در طيوران استعمال كرد . البته اين شيوه چندان متداول نميباشد . در گله هايي كه بتوليسم به فيس مستقر حضور دارد، مصرف سلنيم و آنتي بيوتيك براي پيشگيري وهمچنين معالجه مؤر ميباشد . براي كنترول بيماري اكثر وقت ها پس از پيدايش تمامي گيري بايستي از ضد عفوني كننده هاي كلره يا اين كه يده استفاده كرد . و در صورتي كه جنازه هاي طيور براي توليد مواد غذا طيور به كارگيري شود، بايستي كاملاً استرليزه شوند . درمان: درمان بجز در مواقعي كه مسموميت خفيف ساخت گرديده است، مغمولاً بي تأثير مي‌باشد . اما به كارگيري از پادزهرهاي مناسب، ( معمولاً دسته C آن مصرف مي شود هرچند كه مدل پلي ولان آن ارجح تر هست . ) و شستشوي دستگاه گوارش با آب غير قليايي به ميزان زياد، ميتواند مؤثر باشد . در مواردي كه كلسثريديوم در حال نشر در روده باشد،درمان از طريق پني سيلين به روش خوراكي مي تواند مفيد واقع شود . گاهي براي درمان گله هاي مشكوك، به اين بيماري سولفات دو فيض ( مسهل ) به غذاي انها افزوده مي شود . (يك پوند براي هر ۱۰۰ – ۷۵ پرنده ) و پرندگان از ان تغذيه مي شوند . مهندس غرض باقرزاده

خورشيد مرجع بي نقطه پايان گرمايش تابشي است كه در فيض سوختن گازهاي تراز خويش گرماي تابشي عظيمي ايجاد مي نمايد .اين گرماي تابشي مستقيما" از اطراف عبور كرده و تراز زمين را گرم مي نمايد كه استدلال كليدي امكان حيات در سطح زمين هست .

دستگاه جوجه كشي

چنانكه در يكروز آفتابي فصل‌زمستان با وجود سرماي شديد هوا گرماي لذتبخشي را حس مي كنيم . هيترهاي تابشي گازسوز در برخي مواقع خورشيدهاي كوچك هم ناميده مي شوند، چرا كه آنان نيز نظير خورشيد كه از احتراق گاز پروپان گرما توليد مي‌كند با احتراق گاز طبيعي گرماي تابشي ايجاد مي نمايند .گرماي تابشي اشخاص و اجسام موجود در تراز اتاق را بدون گرم كردن هواي آن گرم مي كند . اين ترقي مهمي مي باشد چراكه هواي گرم گرديده سواي به كارگيري به طرف سقف بالا مي رود . تفاوت گرمايش تابشي با گرمايش هدايتي و كنوكسيون چيست؟ گرما به يك عدد از سه راه و روش تحت قابل انتقال است: به وسيله سوق دهي از خود اجسام مثل انتقال گرماي يك اتاق از مرحله پنجره به محفظه سرد بيرون . ترانه انتقال حرارت در اين رويه به اختلاف دماي نسبي دو نقطه جسم و ضريب رسانايي آن بستگي دارد . - به وسيله كنوكسيون(جابجايي) با گرمايش هوا و تكان هواي گرم شده به تراز سرد .براي مثال در يك كوره گاز سوز كه هواي داغ توسط دودكش به بيرون از ساختمان جنبش مي كند(در اين رويكرد بخش اعظمي از گرماي حاصل از احتراق سواي به كار گيري به هدر ميرود) - بروش انتقال تابشي گرما كه مانند دو خط مش پيشين حالت واجب براي كنوكسيون يا سوق دهي را ندارد . چرا كه انرزي تابشي مشابه نور و روشنايي مستقيما از منشا گرما تا گيرنده جنبش مي نمايد . شدت انتقال حرارت بستگي به توان تابش مرجع ، قابليت جذب گيرنده، اختلاف دماي مرجع و گيرنده با توانايي چهار و مسافت آنهادارد . هيترهاي تابشي چه‌طور عمل مي كند؟ سوخت عمده هيترهاي تابشي گاز طبيعي يا اين كه پروپان هست كه يك لوله فولادي(هيتر لوله اي) يا اين كه توري استيل حريق خوار(هيتر بشقابي) يا مرحله سراميكي(هيترهاي پروژكتوري) را گرم كرده و نتيجتا سبب پرتو گرماي تابشي مي شوند . نكته با اهميت در اين گونه هيترها مقدار گرماي تابشي پرتاب گرديده به محيط زير ميباشد زيرا يك هيتر تابشي هم گرماي تابشي ساخت مي نمايد كه مستقيما" بسمت اشخاص و اجسام پرتاب مي شود و هم گرماي كنوكسيوني ايجاد مي نمايد كه به سمت بالا جنبش كرده و بصورت تلفات حرارتي ميباشد(در سيستم تابشي بشقابي گونش 95% گرماي توليدي بصورت تابشي به پايين پرتاب مي شود .) آيا اشعه هيترهاي تابشي براي بشر و ساير موجودات خطري دارد؟ خورشيد در حاليكه منبع عظيم گرماي تابشي هست به طور همزمان اشعه هاي VU خطرناكي هم تابش مي كند كه بسياري از مردمان به غلط تصور مي‌كنند هيترهاي تابشي هم به عبارتي نقص‌ را دارا‌هستند . خورشيد بدليل دماي فوق العاده بسيار تراز خويش اشعه VU ساخت مي كند در حاليكه هيترهاي تابشي به سه دليل مبداء انرژي ايده ال و مطمئني ميباشند: - ذيل محدوده دمايي ساخت اشعهVU مي باشند .(امواج تابشي از دسته دماي ميانگين هستند) . • بخش اعظمي از انرژي گرمايي تبديل به گرماي تابشي مي گردد . - بخش اعظمي از مواد دارنده قابليت بالاي جذب امواج ميانگين گرماي تابشي هستند . در نهايت كليدي ترين عامل به كار گيري از هيترهاي تابشي بضاعت و توان آنان در گرمايش سريعتر و اقتصادي خيس بودن آنان نسبت به بقيه سيستمهاي مرسوم است . مزيت هاي هيتر تابشي گونش نسبت به هيترهاي دمنده هواي گرم و جت هيتر: • در عرض تعدادي دقيقه پس از واضح شدن هيتر با پرتاب 95% گرماي توليدي به سطح تالار دماي زمينه نظر را تامين ميكند( در سيستمهاي مرسوم فعلي تعدادي ساعت كاركرد هيتر لازمه وصال به دماي فوق است) . - بدليل پرتاب بدون واسطه گرما به كف سالن و جذب آن بوسيله طيور و پوشش كف، دماي محفظه بالاي هيترها ناچيز بوده و از اتلاف انرژي از سقف و حرفه ها دوري مي شود(در سيستم هاي مرسوم دماي لايه هاي بالاي كف هر چه به سقف نزديكتر ميشويم بالاتر بوده و اتلاف انرژي زيادي را موجب مي شود) . - بر خلاف سيستم هاي متداول فعلي كه اجبارا كل فضاي سالن را گرم ميكنند، قابليت گرمايش موضعي تالار ها در اوايل دوره جوجه ريزي ميسر مي‌باشد . آزمايش هاي انجام يافته مصرف سوخت سيستم گونش را 5/1 تا4/1 سيستم هاي همگاني نشان مي دهد .با لحاظ نمودن بقيه مزيت هايي چون عدم مصرف برق، عدم نياز به تعمير و نگهداري، سبكي سيستم، نصب آسان، گارانتي و وارانتي بلند مدت، هيتر تابشي گونش بعنوان پديده اي جديد و غير قابل رقابت معرفي مي شود .

باكتري اشرشيا كلي ( Escherichia) وقتي بيماري زا مي شود كه pH لوله گوارش از ۵ بالاتر رود . با استفاده از تركيبات خاص در جيره غذايي، خوراندن لاكتوباسيل ها يا برخي از اسيد هاي پوشش دار مي توانايي اسيديته دستگاه گوارش را محافظت كرد .

دستگاه جوجه كشي

مانند تمام حيوانات خونگرم كه در محيط طبيعي محافظت مي شوند، در دوران كوتاهي پس از خروج از تخم، جمعيت ميكروبي در لوله گوارش جوجه ها ايجاد خواهد شد . مدل هاي متعدد باكتريايي كه در لوله گوارش صاحب خانه كلونيزه مي شوند به تغييرات اصلي مي باشند . لوله گوارش در جوجه هايي كه جديد از تخم بيرون گرديده اند . تا حدودي عاري از اجرام مي باشد و دارنده pH نسبتاً بالا و باكتري هاي غير بيمارزايي نظير لاكتوباسيلوس ها مي‌باشد كه كاهش pH را در حدود ۴ تا ۵ ممكن مي سازد . باكتري هاي بيماريزاي روده اي ( Enteropathogenic) نظير اشريشيا كلي در pH فراتر از ۶ تا ۷ ، كار مطلوبي را لز خود نشان مي دهند . در صورتي كه در جيره غذايي پرنده كربنات سديم وجود داشته باشد، بازه انكوباسيون اسريشيا كلي تهاجمي از ۷۲ ساعت طبيعي به ۵ تا ۱۲ ساعت كاهش مي يابد . فاكتور ضد ترشح Antiseceretory Factor (ASF) پروتئين تهيه كننده اي مي باشد كه از ترشح مايع به درون روده دوري مي كند . ميزان ۰۱/۰ پيكومول از ASF در جوجه منجر كاهش قابل توجهي در ترشحات توليد گرديده به وسيله توكسين هاي اشريشيا كلي مي شود . پلاسماي جوجه هايي كه از اسهال مشقت مي برند، دربردارنده مقادير مقداري از ASF مي باشد . اگر چه حضور اين ماده ، يك جواب ايمونولوژيك به اكانت نمي آيد، با اين حالا بوسيله آنتروتوكسين ها در لوله گوارش به شدت تحريك مي شود و به نظر مي رسد كه نقش مهمي در دفاع مقابل ترشح مايعات در حالات مرضي داشته باشد . فاكتور ضد ترشحي (ASF) در سيستم اعصاب مركزي تولفيد مي شود و عمدتاً در غده هيپوفيز تجمع مي يابد و از نحوه خون و صفرا به دستگاه گوارش انتقال داده مي شود . ●حساس بودن فاكتور ضد ترشحي به غذا مقادير ASF در پلاسماي خون به تناسب تغيير تحول در اجزاي طبيعي جيره افزايش مي يابد . جور خاصي از فاكتور ضد ترشحي كه ليسيتين القاء گرديده بوسيله خوراك ( Feed Induced Lecithin = FIL ) خوانده مي شود، آلرژي ويژه اي دارااست . اين مدل ASF دارنده همان خواص ضد ترشحي، مثل ASF ساخت شده بوسيله توكسين مي باشد، اما ساختمان شيميايي آن تا ميزان اي مختلف مي‌باشد . ساخت آن در سيستم روان مركزي مستقيماً به قند و امينواسيدهاي جيره وابسته ميباشد . در تجربيات گوناگون اثبات شده ميباشد كه مي توانايي مقدار پروتئين نپخته جيره با مبنا غلات را با اضافه كردن سو‌مين اسيدهاي آمينه محدود كننده ( limiting amino acid) مثل تره اونين، كاهش داد . در طيوران در حضور مقادير بالاي فاكتور ضد ترشحي كاهش مشخصي در بروز اسهال مشاهده شده است . احتمالاً مقدار ساخت نيز به علت بهبود موقعيت سلامتي ارتقا مي يابد . شيوع اسهال را مي توانايي به طور مشخصي با كاستن پروتئين خام جيره و به كمك خاصيت ضد ترشحي جيره كاهش داد . در حال حاضر به فايده گيري از مقادير عمده پروتئين هاي گياهي در جيره هاي طيور تمايل بيشتري وجود دارااست . اين دستور مي تواند رشد يك سويه را به سيستم گوارشي اجبار كند . جوجه ها بايد به ميل كردن جيره اي كاملاً متفاوت از حيث ساختار، طعم و مخلوط غذايي عادت داده شوند . سازگاري بايد با در نظر به چنگ آوردن ترشح آنزيم تنظيم كننده pH، اندازه عبور مواد هضم شده و مكانيسم هاي جذبي ايجاد شود . تغذيه با مقادير اندك و متناوب بيشتر، در مراقبت اسيديته لوله گوارش امداد مي نمايد و بنابراين pH در حد مناسب مراقبت مي شود . اطمينان از اين امر، خير تنها از روش سلول هاي پوشانننده معده كه اسيد هيدروكلريك ترشح مي كنند، بلكه با حضور باكتري هاي موجود در لوله گوارش، تأمين مي شود . اين باكتري ها به طور طبيعي در معده يافت مي شوند و حضور آن ها به مهيا كردن اسيديته معده و مساعدت در محافظت pH مناسب جهت عمل آنزيمي و خودداري از رشد باكتري هاي بيماريزا كمك مي نمايد . در ۴ pH= ، اين باكتري ها به سرعت پرورش كرده، كاملاً فعال ميباشند . در صورتي‌كه pH به ميزان خيلي مضاعف ارتقاء يابد ( فراتر از ۵ )، باكتري اشريشيا كلي انتشار يافته، با باكتري هاي مفيدي كه تعداشان كاهش مي يابد، رقابت مي نمايد . تغيير و تحول در تركيبات غذايي تشكيل دهنده جيره بايد به آرامي انجام شود تا به پرنده فرصت سازگاري يافتن داده شود . تغيير تحول ناگهاني در تركيب جيره ممكن مي باشد به تغيير pH منجر شود . جور هاي لاكتوباسيلوس از باكتري هايي مي باشند كه قدرتمند به ساخت مقادير زيادي اسيد لاكتيك مي باشند . اثر ممانعتي لاكتوباسيلوس روي باكتريهاي ديگر، به توليد پراكسيدهيدروژن توسط آن‌ها نسبت داده گرديده ميباشد . باكتري هاي اسيد لاكتيك از طرز خواص چسبندگي خود روي ديواره، خنثي سازي سموم، عمل باكتري كشي، پرهيز از سنتز آمين و افزايش اقتدار ايمني، بازدارنده از كلونيزه شدن كلي فرم ها مي شوند . لاكتوباسيلوس اسيدوفيلوس ( Lactobacillus acidophilus ) همچنين توانا به توليد آنتي بيوتيك اسيدولين ( acidolin ) مي باشد كه بازدارنده پرورش ارگانيسم هاي بيماريزاي روده اي مي شود . حالت طبيعي براي پرورش باكتري هاي مولد اسيد لاكتيك مناسب هست . شرايط نامطلوب ( استرس ) اين اثر را از بين مي پيروزي و رويش اشريشيا كلي را تشويق مي كند . تغذيه مخمر، تعداد باكتري هاي مصرف كننده اسيد لاكتيك را تحريك كرده، pH دستگاه گوارش را زير مي آورد . در اين حالت افزايش ايجاد پروتئين باكتريايي وجود دارد . اسيدي كردن معده، نظريه نسبتاً جديدي ميباشد . رويه هاي متعددي براي اسيدي كردن معده سفارش شده و زمينه نظارت قرار گرفته است . افزودن اسيدهاي معدني و آلي ساده و مخلوطي از يك سري اسيد كه سبب اسيدي شدن در محل هاي متفاوت دستگاه گوارش مي شوند، از گزاره اين راه ها ميباشد . غذاهاي پلت شده pH دستگاه گوارش را پايين مي آورند حال آنكه غذاهاي آردي آن را بالا مي برند . همينطور مشاهده شده هست كه تغذيه با ذرت، PH دستگاه گوارش را ذيل مي آورد . با مشاهده اسهال در طيوران ضروري مي‌باشد جهت تصحيح دهيدراتاسيون، درمان حمايتي با تجويز مايعات و الكتروليت، صورت گيرد .

باكتري اشرشيا كلي ( Escherichia) هنگامي بيماري زا مي شود كه pH لوله گوارش از ۵ بالاتر رود . با استفاده از تركيبات يگانه در جيره غذايي، خوراندن لاكتوباسيل ها يا برخي از اسيد هاي پوشش دار مي توانايي اسيديته دستگاه گوارش را حفظ كرد . مثل تمام حيوانات خونگرم كه در محفظه ارگانيك حفظ مي شوند، در بازه كوتاهي پس از خروج از تخم، جمعيت ميكروبي در لوله گوارش جوجه ها ساخت خواهد شد .

دستگاه جوجه كشي

دسته هاي گوناگون باكتريايي كه در لوله گوارش ميزبان كلونيزه مي شوند به تغييرات داراي اهميت مي باشند . لوله گوارش در جوجه هايي كه نو از تخم بيرون شده اند . تا حدودي عاري از اجرام مي باشد و داراي pH تقريبا بالا و باكتري هاي غير بيمارزايي مثل لاكتوباسيلوس ها است كه كاهش pH را در حدود ۴ تا ۵ ممكن مي سازد . باكتري هاي بيماريزاي روده اي ( Enteropathogenic) مانند اشريشيا كلي در pH فراتر از ۶ تا ۷ ، عمل مطلوبي را لز خود نشان مي دهند . در صورتي كه در جيره غذايي پرنده كربنات سديم وجود داشته باشد، مقطع انكوباسيون اسريشيا كلي مهاجم از ۷۲ ساعت طبيعي به ۵ تا ۱۲ ساعت كاهش مي يابد . فاكتور ضد ترشح Antiseceretory Factor (ASF) پروتئين تهيه كننده اي است كه از ترشح مايع به درون روده دوري مي نمايد . اندازه ۰۱/۰ پيكومول از ASF در جوجه سبب كاهش قابل توجهي در ترشحات توليد شده به وسيله توكسين هاي اشريشيا كلي مي شود . پلاسماي جوجه هايي كه از اسهال رنج مي برند، دربردارنده مقادير كمي از ASF مي باشد . در حالتي كه چه حضور اين ماده ، يك پاسخ ايمونولوژيك به اكانت نمي آيد، با اين هم اكنون بوسيله آنتروتوكسين ها در لوله گوارش به شدت تحريك مي شود و به نظر مي رسد كه نقش مهمي در دفاع درمقابل ترشح مايعات در حالات مرضي داشته باشد . فاكتور ضد ترشحي (ASF) در سيستم روان مركزي تولفيد مي شود و عمدتاً در غده هيپوفيز تجمع مي يابد و از طرز خون و صفرا به دستگاه گوارش انتقال داده مي شود . ●حساس بودن فاكتور ضد ترشحي به غذا مقادير ASF در پلاسماي خون به تناسب تغيير‌و تحول در اجزاي طبيعي جيره ارتقاء مي يابد . جور خاصي از فاكتور ضد ترشحي كه ليسيتين القاء شده به وسيله طعام ( Feed Induced Lecithin = FIL ) خوانده مي شود، حساسيت ويژه اي دارد . اين گونه ASF داراي به عبارتي خاصيت ضد ترشحي، مانند ASF ايجاد شده توسط توكسين مي باشد، اما ساختمان شيميايي آن تا ميزان اي مختلف مي‌باشد . توليد آن در سيستم اعصاب و روان مركزي مستقيماً به قند و امينواسيدهاي جيره وابسته ميباشد . در تجربيات مختلف ثابت شده مي باشد كه مي بضاعت اندازه پروتئين خام جيره با شالوده غلات را با اضافه كردن سومي اسيدهاي آمينه محدود كننده ( limiting amino acid) مانند تره اونين، كاهش داد . در طيوران در حضور مقادير بالاي فاكتور ضد ترشحي كاهش مشخصي در بروز اسهال مشاهده گرديده هست . احتمالاً اندازه ساخت نيز به علت بهبود حالت سلامتي افزايش مي يابد . شيوع اسهال را مي بضاعت به طور مشخصي با كاستن پروتئين ناپخته جيره و به امداد خاصيت ضد ترشحي جيره كاهش بخشيد . در درحال حاضر حاضر به سود گيري از مقادير بيشتر پروتئين هاي گياهي در جيره هاي طيور تمايل بيشتري وجود دارد . اين امر مي تواند پرورش يك سويه را به سيستم گوارشي اجبار نمايد . جوجه ها مي بايست به ميل كردن جيره اي كاملاً گوناگون از حيث ساختار، مزه و تركيب غذايي عادت داده شوند . سازگاري بايد با در حيث تصاحب كردن ترشح آنزيم تهيه كننده pH، مقدار عبور مواد هضم گرديده و مكانيسم هاي جذبي ساخت شود . تغذيه با مقادير ناچيز و متناوب بيشتر، در حفظ اسيديته لوله گوارش امداد مي نمايد و بنابراين pH در حد مناسب حفظ مي شود . اطمينان از اين امر، نه تنها از نحوه سلول هاي پوشانننده معده كه اسيد هيدروكلريك ترشح مي كنند، بلكه با حضور باكتري هاي جان دار در لوله گوارش، تأمين مي شود . اين باكتري ها به طور طبيعي در معده يافت مي شوند و حضور آنها به آماده كردن اسيديته معده و مساعدت در حفظ pH مطلوب جهت كار آنزيمي و خودداري از رويش باكتري هاي بيماريزا ياري مي نمايد . در ۴ pH= ، اين باكتري ها به سرعت پرورش كرده، كاملاً فعال مي باشند . در حالتي كه pH به اندازه خيلي بسيار افزايش يابد ( بالاتر از ۵ )، باكتري اشريشيا كلي نشر يافته، با باكتري هاي مفيدي كه تعداشان كاهش مي يابد، رقابت مي كند . تغيير و تحول در تركيبات غذايي تشكيل دهنده جيره بايد به آرامي انجام شود تا به پرنده فرصت سازگاري يافتن داده شود . تغيير‌و تحول ناگهاني در مخلوط جيره ممكن ميباشد به تغيير و تحول pH سبب ساز شود . گونه هاي لاكتوباسيلوس از باكتري هايي هستند كه قدرتمند به توليد مقادير متعددي اسيد لاكتيك مي باشند . اثر ممانعتي لاكتوباسيلوس روي باكتريهاي ديگر، به ساخت پراكسيدهيدروژن بوسيله آن‌ها نسبت داده گرديده ميباشد . باكتري هاي اسيد لاكتيك از روش خاصيت چسبندگي خود روي ديواره، خنثي سازي سموم، فعاليت باكتري كشي، جلوگيري از سنتز آمين و افزايش قدرت ايمني، مانع از كلونيزه شدن كلي فرم ها مي شوند . لاكتوباسيلوس اسيدوفيلوس ( Lactobacillus acidophilus ) همينطور قادر به توليد آنتي بيوتيك اسيدولين ( acidolin ) مي باشد كه بازدارنده پرورش ارگانيسم هاي بيماريزاي روده اي مي شود . شرايط ارگانيك براي رشد باكتري هاي مولد اسيد لاكتيك مطلوب است . شرايط نامطلوب ( استرس ) اين اثر را از دربين مي پيروزي و رويش اشريشيا كلي را تشويق مي كند . تغذيه مخمر، تعداد باكتري هاي مصرف كننده اسيد لاكتيك را تحريك كرده، pH دستگاه گوارش را تحت مي آورد . در اين موقعيت افزايش ساخت پروتئين باكتريايي وجود دارااست . اسيدي كردن معده، نظريه تقريبا جديدي ميباشد . شيوه هاي متعددي براي اسيدي كردن معده پيشنهاد گرديده و زمينه چك قرار گرفته مي‌باشد . اضافه كردن اسيدهاي معدني و آلي بي آلايش و مخلوطي از تعدادي اسيد كه منجر اسيدي شدن در محل هاي گوناگون دستگاه گوارش مي شوند، از جمله اين راه و روش ها ميباشد . غذاهاي پلت گرديده pH دستگاه گوارش را پايين مي آورند حال آنكه غذاهاي آردي آن را بالا مي برند . همينطور مشاهده گرديده هست كه تغذيه با ذرت، PH دستگاه گوارش را پايين مي آورد . با مشاهده اسهال در پرندگان حتمي مي‌باشد جهت اصلاح دهيدراتاسيون، درمان حمايتي با تجويز مايعات و الكتروليت، رخ گيرد .

پروتئينها واسيدهاى آمينه اسم پروتئين از كلمه و واژه يونانى پروتيوز ، به معنى اوليه يا اهميت نخستين ، به وسيله برزليوس توصيه شد.

دستگاه جوجه كشي

اين واژه و كلمه ، كلمه مناسبى ميباشد زيرا اين ادغام پيچيده ، مركب از اسيدهاى آمينه در تمام سلولها يافت گرديده و در اغلب واكنشهاى شيميايى حياتى موجود در سوخت و ساز گياه و حيوان دخالت داراست . گرچه غالباً به تمام پروتئينهاى يك حيوان يا اين كه ماده غذايى روى هم رفته پروتئين گفته مي‌گردد هر پروتئينى با پروتئينهاى ديگر متعدد مي‌باشد . توالى خاص اسيدهاى آمينه و چگونگى رابطه حرفه هاى آن‌ها به يكديگر ، خصوصيات فيزيكى و شيميايى هر پروتئين و در فيض كار بيولوژيكى آن را مشخص و معلوم مى سازد . قسمتهاى مهم بافتهاى نرم بدن نظير ماهيچه ها ، بافتهاى پيوندى ، كولاژن ، پوست ، گيسو ، سم ، پرها ، ناخنها و قسمتهاى شاخيمنقار در پرنده ها را پروتئين تشكيل مى دهند . پروتئينهاى خون زيرا آلبومينها و گلوبولينها كه در تهيه و تنظيم فشار اسنرى دخالت دارا هستند منبعى از اسيدهاى آمينه اند و وظايف گوناگون ديگرى را به عهده دارا هستند . فيبر ليوژن و ترومبو پلاستين و تعــداد ديگرى از پروتئينها در انعقـــاد خون دخالت دارند پروتئينهاى مركب خون مانند هموگلوبين فعاليت انتقال اكسيژن به سلولها را بر عهده دارا هستند و ليپو پروتئينها فعاليت انتقال ويتامينهاى محلول در چربى و هم بقيه مواد واسطه چربى را انجام مى دهند . به علاوه ليپو پروتئينها از اجزاى اصلى غشاى سلولى ميباشند . ساير پروتئينهاى مركب ، مانند نوكلئو پروتئينها و گليكو پروتئينها و آنزيمها در ساسر بدن پراكنده اند . غشاى زرده تخم مرغ يك فسفر پروتئين مي‌باشد . 1- پروتئينها Proteins : از حيث ساختمان شيميايى پروتئينها از ازت ، كربن ، هيدروژن ، اكسيژن و گوگرد تشكيل شده اند در عده اى از پروتئينها علاوه بر عنصرها فوق فسفر هم وجود دارااست . معلوم كننده پروتئينها وجود ازت است بطور متوسط 16% از پروتئينها را ازت تشكيل مى دهد اين فرمان از حيث گزينش درصد پروتئين مواد غذايى در تركيبـــات شيميايى كمـك مى نمايد بدين ترتيب كــه مقدمه با روشهــاى شيميايى مقدار ازت مواد غذايى را بدست مى آورندو آنگاه در مضرب 25/6 ضرب مى نمايند . 25/6 = 16 ÷100 فيض بدست آمده مقدار پروتئين نپخته را نشان مى دهد . اين رويه ميزان گيرى براى گزينش پروتئين حقيقى كافى نميباشد چون بعضى از پروتئينها در حدود 4/13 درصد ازت و بعضى داراى مقدار بيشترى در حدود 3/19 درصد مي‌باشد . پروتئينها از تركيبات معمولي اى بنام اسيد آمينه تشكيل شده اند . تعداد اسيدآمينه هايى كه تا كنون ساخته شده ميباشد 35 عدد مي‌باشد كه ساختمان شيميايى 24- 23 عدد آن بطور جدا مشخص گرديده ميباشد . هر پروتئين از تعدادى اسيد آمينه تشكيل شده مي‌باشد بطوريكه امكان ندارد تمام اسيد آمينه ها در يك پروتئين واحد توده شوند . از لحاظ تغذيه طيور اسيد آمينه ها به سه گونه تقسيم ميشوند: 1-دسته اى كه طيور براى تغذيه احتياجى به آن ها ندارند مثل آلانين و اسپارتيك اسيد و هيدروكسى پرولين و سرين 2- نوع اى كه دربعضى شرايط به عنوان مثال ً هنگام توده آورى تخم مرغ جوجه كشى موضوع احتياج طيور مي باشد مانند تيروزين ، پرولين ، اسيد گلوتاميك ، گليسين و سيستين 3- مدل اى كه وجود آن‌ها براى تغذيه طيور به طور كامل ً ضرورى ميباشد و طيور كاركشته به ساختن آن‌ها در تن نيستند به اين گونه اسيدآمينه هاى اساسى مى گويند مثل ميتونين ، ليزين ، ايزولوسين ، لوسين ، هيستيدين ، آرژنين ، والين ، تريپتوفان ، ترونين ، فنيل آلانين ، گليسين ، تيروزين و سيستئين در قبل افزايش ميزان پروتئين جيره در هنگام تنش گرمايى يك امرى عادى بود اين عمل درپاسخ به كاهش مصرف غذا انجام شد و به‌اين وسيله پروتئين جيره جهت حفظ اندازه دريافت پروتئين نپخته در حد 17 گرم به ازاى هر پرنده در روز تنظيم مي شد . حالا مشخص گرديده هست كه چنين تعديلهايى ممكن ميباشد مضر باشند . روند متابوسيم مواد مغذى در بدن داراى بازدهى 100 درصد نبوده ومقدارى گرما در نتيجه آن توليد مى گردد . متأسفانه پروتئين در اين مسئله اندك بازده ترين ماده مغذى مي باشد و در فيض مصرف آن ، گرماى نسبتاً بيشترى ايجاد مى گردد . اين گرماى اضافى ممكن هست فشار زيادى را بر مكانيسم هاى دفع حرارتى تن ( نفس نفس زدن ، گردش خون ) وارد كند . بدين ترتيب با توجه به اين كه استفاده از پروتئين خام بيشتر ممكن است مضر باشد نگهداري مقدار دريافت پروتئين در شرايطى كه مصرف طعام كاهش مى يابد مضاعف نقص‌ به نظر مى رسد . براين اساس توصيه عمومى به كارگيري از ميتونين و ليزين مصنوعى ميباشد بطوريكه اندازه دريافت روزمره آنها به ترتيب در حد تقريبى 360 و 720 ميلى گرم حفظ شود . پروتئين و اسيد آمينه هاى جيره : اخيراً به تأثير پروتئين جيره در بروز ناهنجاريهاى پا دقت زيادى گرديده مي‌باشد . سابقاً بروز معايب پا متعاقب تغذيه با جيره هاى كم پروتئين به كاهش سرعت رويش اوليه نسبت داده مي شد .هر چند كه يافته هاى امروزى نشان داده مي باشد كه ناهنجاريهاى پا به حالت پيچيده ترى نظير تداخل مواد مغذى مربوط مي‌گردد . در اين رابطه اضافي پروتئين مصرفى منجر يك جور تنش ميشود كه به صورت بلندمرتبه شدن ميزان غده فوق كليوى خودنمايى مى كند . جيره غذايى حاوى پروتئين بسيار در متابوليسم اسيد فوليك ساخت خلل نموده و سبب ساز افزايش ناهنجاريهاى پا مي‌گردد . اگر‌چه كه در مطالعات اخير بااستفاده از جيره هاى ناكافى از نظر اسيد فوليك توانا به نشان دادن اثر آن با جيره حاوى 22 در مقايسه با 30 درصد پروتئين نبوده اند در مطالعه كارداران مؤثر بر رشد استخوانها در گله هاى مادر گوشتى و لگهورن نشان داده گرديده ميباشد كه رشد اول استخوانها كمتر ذيل تأثير مكملهاى معدنى و ويتامينها قرار مى گيرد در صورتيكه طول استخوان پا و استخوان جناغ با استعمال از جيره هاى حاوى پروتئين بالا مى تواند ارتقا يابد ( 22 درصد در مقابل 16 درصد پروتئين نپخته ) . همينطور ممكن است نسبت اسيد آمينه ها به مواد ازته غير پروتئينى هم در تشكيل مواد آلى استخوانها اهميت داشته باشد . دليل اين داعيه نتايجى مي‌باشد كه از پيش جيره هاى خالص و يا اين كه حاوى اسيد آمينه هاى صنعتى بدست آمده ميباشد . در برخى مواقع پيچ خوردگى گردن در گله هاى مادر بويژه خروس مشاهده گرديده مي باشد كه ممكن است به واسطه ايراد در متابوليسم اسيدهاى آمينه باشد اين عارضه صرفاً يك مشكل اسكلتى محسوب نشده بلكه با متابوليسم نياسين يا اين كه تريپتوفان در ارتباط مي باشد .اين ضايعه در دوره تفريخ تخم به علت كشيدگى بيشترعضلات يك طرف گردن مقدمه شده و ياور با فشار وارده از آمينيون نهايتاً سبب غير طبيعى شدن استخوانهاى گردن مي شود . جيره هاى غذايى فقير از حيث پروتئين و يا ساير مواد مغذى ضرورى موجب كاهش سرعت پرورش مي شوند . تمام پرندگان يك گله داراى احتيجات غذايى به طور كامل ً مشابهى نيستند براى نمونه كاهش متيونين جيره به اندازه 25 درصد موجب كاهش قابل ملاحظه متوسط وزن گله مي شود . ولى متأسفانه آن تعداد از مرغان گله كه از حيث توارثى به متيونينبيشترى نياز دارا هستند وزن دوچندان كمى خواهند داشت و آنهايى كه داراى احتياجات متيونين پايينى ميباشند كمتـــر ذيل تـــأثير چنين جيره هايى قــــرار مى گيرند و يا اين كه با سرعت طبيعى پرورش مى كنند .شيوه سنجيده براى رشد جوجه ها با پرورش اوليه زياد آرام ترى آغاز ميگردد ، برنامه محدوديت غذايى متعاقب آن مشكلات كمترى به همپا داشته و بنا براين تنش كمترى نيزايجاد مي شود . مطالعات نشان داده است كه تغذيه نيمچه هاى مامان با جيره غذايى حاوى مقادير خيلى قليل پروتئين( 15-13 درصد) در هفته هاى اوليه زندگى به كنترل پرورش ياري خواهد كرد . معمولاً در گله هاى تجارى سطح ها زير پروتئين در حدود 13 تا 14 درصد سفارش نميشود زيرا متعادل نمودن اسيد آمينه ها دوچندان دشوار گرديده ، مالامال درآورى تحت تأثير قرار گرفته و در برخى موردها تهيه اين جيره ها در مقايسه با جيره هاى با محدوديت كمتر پروتئين هزينه بيشترى خواهد داشت به هر درحال حاضر هيچگونه مشكلى در به كارگيري از جيره هاى پيش دان حاوى 15 تا 16 درصد پروتئين ملاحضه نميشود . در شراي جيره هاى قليل پروتئين بعنوان پيش دان زمينه استعمال قرار گيرند انتظارميرود نيمچه هاى تپل ترى در سن 3 تا 5 هفتگى حاصل شوند كاهش سرعت رويش بر اثربكارگيرى جيره هاى حاوى پروتئين تحت خيس منجر به كاهش طول ساق پا گرديده ميباشد . طبقه بندى پروتئين ها : اگر چه تمام پروتئين ها از اسيد آمينه ساخته شده اند ، ترتيب قرار دريافت كردن اسيدهاى آمينه در ساختمان پروتئينهاى مو جود در طبيعت متفاوتند و اين اختلافات ميباشد كه خصوصيات تك تك پروتئينها رامشخص مى كند . به هر هم اكنون گاهى پروتئينها را بر شالوده محلول بودن آن ها درآب ، در محلول نمكى ، دراسيدها و بازها و اتانول تقسيم بنديمى كنند . همچنين در طبقه بندى پروتئينها سعى شده كه شكل و مخلوط شيميايى پروتئينها در لحاظ گرفته شود ، در‌صورتي‌كه چه مشخص كردن تركيب شيميايى پروتئينى مستمند اطلاعات بيشترى در موضوع ترتيب قرار به دست آوردن اسيدهاى آمينه در مولكول پروتئين است . پروتئينهاى كروى : الف )آلبومينها : پروتئينهاى محلول در آب هستند كه در پيش‌روي حرارت منعقد مي‌شوند مثل آلبومين تخم مرغ . ب) گلوبولينها : پروتئينهاى غير محلول در آبند يا اين كه خيلى كم حل ميگردند ولى در محلولهاى رقيق نمكهاى خنثى مثل نمك طعام كه از مخلوط بازهاى قوى يا اين كه اسيدهاى قوى تشكيل شده مي باشد حل ميشوند . گلوبولينها به وسيله حرارت منعقد مي‌شوند ممكن است به وسيله محلولهاى 5 تا 10 درصد نمك غذا از بافتهاى گياهى يا حيوانى انقطاع شوند و آن‌گاه بوسيله رقيق كردن با آب خالص رسوب داده شوند . ج ) گلوتلينها : غير محلول در آب و حلالهاى خنثى هستند ولى در حلالهاى رقيق اسيدى و بازى محلولند مانند گلوتين گندم و ذرت . د) گليادينها يا اين كه پرولامينها : در اتانول 70 تا 80 درصد محلول هستند ولى در آب ، الكلهاى مطلق و حلالهاى خنثى حل نمي‌شوند ازانواع آن زئين ذرت و گندم . هـ ) هيستونها : محلول در آب و غير محلول در در محلول آمونياك رقيق مي باشند جهت رسوب ساير پروتئينهاى محلول از آن‌ها استفاده ميشود . كه ياور با اين پروتئينها انعقاد مي شود و در اسيدهاى رقيق حل مى گردند ازجمله خصوصيات آنان دارا بودن اسيد آمينه هاى بازى مي باشد . و ) پروتامينها : پروتئينهايى هستند كه وزن مولكولى آنان ناچيز مي‌باشد البته مقادير فراوانى اسيد آمينه گشوده دارا‌هستند و از اين جهت شبيه هيستونها مي‌باشند . در آب محلول مي‌باشند ، بوسيله حرارت منعقد نمي‌شوند و با اسيدهاى معدنى نمكهاى پايدارى را تشكيل مى دهند .
پروتئينهاى ريشه اى : - كولاژنها : پروتئينهاى اصلى موجود در بافتهاى پيوندى مي‌باشند كولاژنها حدود يك دوم كل پروتئينهاى بدن را تشكيل مى دهند ، در آب غير محلولند و در پيش‌روي آنزيمهاى گوارشى مقاوم ميباشند ولى به وسيله جوشاندن در آب يا اين كه در اسيدها يا اين كه بازهاى رقيق به آسانى به ژلاتينهاى قابل هضم و محلول تغيير مى يابند . - آلاستين ها : پروتئينهاى بافتهاى كشدار و ارتجاعى مانند سرخرگها و مفصلها ميباشند درصورتي كه چه مشابه كولاژن ميباشند ولى به ژلاتين تبديل نمى شوند .- كراتين ها : لبريز ، مو ، منقار ، پنجه ها و شاخها داراى اين نوع از پروتئين ها هستند . اين پروتئينها بسيار نامحلول و غير قابل هضم هستند . - پروتئينهاى مركب : اين پروتئينها داراى مادهاى غير اسيد آمينه اى به اسم تيم پروستاتيك هستند . الف ) نوكلئو پروتئينها : اين جور مشتمل بر نوكلئيك اسيدهاى ادغام گرديده با يك يا يك سري مولكول پروتئين مي‌باشد . ب ) موكوئيد يا موكو پروتئينها : كربو هيدراتهاى اين پروتئينها موكوپلى ساكاريدهاى حاوى آن استيل هگزوز آمين مانند گلوكز آمين يا اين كه گالاكتوز آمين و به فيس تركيبى با اسيدهاى يورونيك مانند گالاكتو يورنيك يا اين كه گلو كو يورونيك ميباشند برخى از آنها اسيد ساليك نيز دارا هستند . ج ) گليكو پروتئينها : كربوهيدرات موجود در اين گونه كمتر از 4درصد است . آلبومين تخم مرغ كه 7/1 درصد مانوز دارااست . درباره‌ي ) ليپو پروتئينها : پروتئينهاى محلول در آب و يار با ليستئين ، سفالين ، كلسترول يا بقيه ليپيدها يا فسفو ليپيدها مي‌باشند . هـ ) كرومو پروتئينها : تركيباتى هستند كه ازطريق اتخاذ يك پروتئين ساده با گروه پروستاتيك رنگى به‌وجود مى آيند . دربرگيرنده هموگلوبين . 4– پروتئينها از حيث منشاء و منشأ : گياهى و حيوانى : - پروتئينهاى گياهى از گياهان بدست مى آيند . 2- پروتئينهاى حيوانى كه از بافتها يا متاع هاى حيوانى منشأ مى گيرند . در تغذيه طيور قيمت پروتئينها بسته به تعداد اسيد آمينه هاى اساسى موجود در آن است ولى بطور كلى پروتئينهاى گياهى از لحاظ تغذيه كمتر از پروتئينهاى حيوانى ارزش دارا هستند علت اين امرهمان داشتن ويتامين B12در پروتئينهاى حيوانى ميباشد ولى پروتئينهاى گياهى از اين حيث فراوان حاجتمند مي باشند ديگر آنكه پروتئينهاى حيوانى در طيور يك پنجم وزن زنده و يك هفتم تا يك هشتم وزن تخم مرغ را تشكيل مى دهند . علاوه بر ساختن بافتها عمل ديگر پروتئينها ذخيره شدن آن در تن بعنوان منابع انرژى مي باشد . در بعضى اسيد آمينه ها منابع اوليه بعضى ويتامينها را تشكيل مى دهند و هم در ساختمان هورمون ها و آنزيمها بكار مى روند . 5 – ساختمان شيميايى اسيدهاى آمينه و پروتئين ها : در جريان پروتئين سازى در سلول اسيدهاى آمينه به ترتيب خاصى و به رخ رشته هاى طويلى به يكديگر متصل ميگردند و سپس اين فن ها به شيوه ويژه اى با يكديگر مرتبط مي شوند و پروتئينها را تشكيل مى دهند . اتصال در بين دو رشته اتصال بپتيدى اسم دارااست . اين اتصالها ، اتصالهاى كوالانسى قوى في مابين بنيان كربوكسيل (اسيدى) يك اسيد آمينه و بنيان آمينى اسيد آمينه بعدى مي‌باشند . بقيه اتصالهايى كه دو يا اين كه چندين رشته پروتئين را جهت توليد پروتئين سه بعدى به نيز متصل مى نمايند ، اتصالهاى يونى با اتصالهاى هيدروفوبيك ميباشند . در هم اكنون حاضر ، تغذيه علمى طيور بر به كارگيري از گونه هاي پروتئينهاى قابل دسترس مو جود در مواد اول به منظور تأمين ازت قابل به كار گيري و اسيد آمينه هاى ضرورى جهت آنابوليسم يا اين كه سوخت مناسب پروتئين در مرغ و در هر مرحله از رشد آن مبتنى است . جهت كاربرد درست علم مربوط به تغذيه پروتئين ، آگاهى از خواص پروتئينها ، ساختمان پروتئينها و مصرف پروتئين به وسيله حيوان مؤثر و اثرگذار هست . 6- ساختمان پروتئين و پروتئين سازى : كشفيات دهه پيشين منجر ترقي قابل ملاحظه اى در علم مربوط به پروتئين سازى به وسيله سلولهاى گياهى و حيوانى گرديده ميباشد . تحقيقاتى كه مكانيزم پروتئين سازى را مورد بررسى قرار مى دهد ارتباط اساسى ميان ژنتيك بيوشيمى و تغذيه را واضح كرده مي باشد .پروتئين سازى درسلولهاى گياهى و حيوانى دى اكسى ريبو نوكلئيك اسيد (DNA ) جانور در تقسيم سلولى كه از آن پروتئين و شيره اى ساخته ميگردد در دست گرفتن مى گردد . DNA جانور در آن سلول داده ها ژنتيكى مربوط به ساختمان دقيق پروتئينى را كه بايستي ساخته شود گزينش مى كند و اين وضعيت را به صورتخواص توارثى از نسلى به نسل ديگر منتقل مى سازد . DNA با در دست گرفتن ايجاد ريبو نوكلئيك اسيدهاى (RNA ) جانور در سيتوپلاسم سلول ، بسط و تكامل پروتئينها را در سلول در دست گرفتن مى نمايد . در پروتئين سازى سه دسته RNA متعدد دخالت دارا‌هستند . - RNA ريبــو زومى كـــه قسمتى از ساختمان ريبـــوزوم هست ( پروتئينى يگانه در ميكروزوم سلول ) - RNA ريبوزومى بــه تيتر الگويى كــه پروتئينها روى آن ســاخته مى شوند كار مى نمايد . - RNA ناقل : اسيدهاى آمينه خاصى را به ريبوزومها انتقال مى دهد . در حيوانى كه عالي تغذيه گرديده باشد منبعى دائمى از تمام اسيدهاى آمينه براى تمام سلولها مهيا است . اين اسيدهاى آمينه از هيدرولى ز پروتئينهاى موجود در غذا تأمين شده و به وسيله خون يا به فيس اسيدهاى آمينه آزاد يا اين كه به رخ پروتئينهاى خون كه در كبد ساخته گرديده اند انتقال مى يابند . - RNA نبي : توالى اسيدهاى آمينه مو جود در پروتئين را كه ساخته مي شود گزينش مى نمايد . شكل اغلب پروتئينها مارپيچ – آلفا ( حلزونى مي‌باشد ) كه در هر پيچش 317 اسيد آمينه مو جود مي باشد بعضى از پروتئينها همانند لوله هاى مشقت بار ، خميده و در نيز آميخته اند . اتصال دى سولفيد در بين مولكولهاى سيستئين و اتصالهاى يونى ميان بنيان آمينى ليزين وجود دارااست و حتماً هنگامى كه بنيان غير قطبى پروتئينها با يكديگر تماس حاصل مى كند اتصالهاى هيدروفوبيكى بوجود مى آيد مثل اتصال هيدروفوبيكى اسيدهاى آمينه فنيل آلانين و سيتروزين و لوسين و ايزولوسين ، والين و . . . وزن مولكولى اكثر پروتئين ها في مابين 35000 تا 500000 متغير مي باشد به حافظه اين كه متوسط وزن يك اسيد آمينه حدود 115 است از تعداد اسيدآمينه هاى جانور در اكثر وقت ها پروتئينها حدود 30 تا 500 مي‌باشد . 7- خاصيت پروتئين ها و اسيدهاى آمينه : خاصيت پروتئين ها به اسيدهاى آمينه آن ها بستگى دارااست . بعضى از اين خاصيت عبارتند از تعداد اسيدهاى آمينه اسيدى و بازى جانور در آنها – گروههاى يونى جان دار در آنها – تعداد و اندازه نسبى مركزها هيدروفوبيك جان دار در آن ها – وجود يا اين كه عدم وجود كربوهيدراتها – ليپيدها يا فسفاتها – و اينكه آيا پروتئينها محبوس كننده مي‌باشند و قادرند با يك يا اين كه يك سري عنصر معدنى يك سري ظرفيتى قفل شوند و كيلات تشكيل دهند يا اين كه خير و خوبي . به عامل اينكه اسيدهاى آمينه دا راى يك بنيان بازى ( تيم آمينى ) و يك بنيان اسيدى (گروه كربوكسيلى) مي‌باشند خواص آمفوتر دارا‌هستند ، يعنى در بين آنان و اسيدها و بازها فعل و انفعال انجام مى پذيرد . خواص نسبى اسيدى در مقايسه با خاصيت بازى يك اسيد آمينه با اسيد آمينه هاى ديگر متفاوت ميباشد . اسيدهاى آمينه تك آمينى ، تك كربوكسيلى ، يونهاى سويتر يعنى يونهاى دوطرفه نام گرفته اند . پروتئينها به عنوان بافرهاى دوچندان خوبى كار مى كنند و به علت بالا بودن وزن مولكولى و تحت بودن درجه تجزيه شان نقش مهمى را در فشار اسنرى ، محلولى كه حاوى پروتئينها ست ايفا مى كند . اين خواص بافرى و فشار اسنرى پروتئينها داراى اهميت اساسى در مراقبت وضعيت يكنواختى تن مي‌باشد . بعضى از پروتئينها داراى گروههاى خاصى هستند كه به خودى خود يا موادى كه وارد بدن مى شوند فعل و انفعالاتى كه انجام مى دهند اين پروتئين ها پادزهر يا آنتى بادى و مواد خارجى آنتى ژن اسم داراست . 8- تجزيه اسيدهاى آمينه : عمده اسيدهاى آمينه در مرغ ، در كبد و همه تجزيه مى شوند . بعلت عدم وجود سيكل تشكيل اوره در پرنده ها آرژنين در تن آن‌ها ساخته نمي شود بنابراين آرژنين براى مرغها يك اسيد آمينه ضرورى مي‌باشد دست‌كم دو آنزيم جدا از هم كه براى سنتز آرژنين ضروري در همگي طيور وجود ندارد و تقريباً طيور فاقد تمام آنزيمهاى مو جود در سيكل تشكيل اوره در كبد خويش هستند در پرندگان نيز همانند بخش اعظم پستانداران ، اورنتين از اسيد گلوتاميك ساخته ساخته نمى شود . سيترولين مى تواند بوسيله كليه مرغ به آرژنين تبديل شود و تا حدودى جانشين آرژنين مو جود در جيره جوجه ها شود . مرغها مكانيزم ويژه اى براى دفع اسيدهاى آروماتيك ،مثل اسيد بنزوئيك ميباشند پيشين از دفع از اين آنزيم ميتوكندرى هاى كليوى يافت مى شود . مصرف مقادير زيادى از آرژنين ليزين ، يا اين كه بقيه اسيدهاى آمينه ديگر مانند هيستيدين ، ايزولوسين ، تيروزين ، و اورينتين ، اندازه اين آنزيم را ارتقا مى دهد . اندكى ارتقاء در ميزان ليزين جيره مى تواند ارتقا عمل آرژيناز كليوى و در فيض تجزيه عمده آرژنين را سبب شود اين عمل باعث توليد مقاومت ميان آرژنين – ليزين مي‌گردد . كه در آن مازاد ليزين رويش را كاهش مي دهد و اين كاهش رويش را مى بضاعت با اضافه كردن آرژنين جيره برطرف كرد . به همين عامل هست كه ميزان ليزين موجود در جيره جوجه هاى در حالا رويش نبايستى اكثر از 2/1 برابر مقدار آرژنين آن باشد . زيادى اسيدهاى آمينه كه سبب ارتقا كار آرژيناز كليوى در طيور مي شود ، نياز جوجه ها را به آرژنين بالا مى موفقيت . به هر حال در مقايسه با ليزين مقادير بيشترى از اين اسيدهاى آمينه براى تأثير گذاشتن بر احتياج آرژنين ضروري مي‌باشد . بعضى از اسيدهاى آمينه موجود در جيره قادرند كه كار آنزيم آرژيناز كليوى در پرندگان را به شدت كاهش دهند . تغذيه 5/0 درصد از اسيدهاى آمينه آلفا – آمينو ايزو بوتريك اسيد ( AIB) منجر كاهش فعاليت آنزيم آرژيناز جان دار در همگي طيور مي‌گردد . در چنين شرايطى تجزيه آرژنين بشدت كاهش مى يابد و تغذيه جيره اى با مقادير كم آرژنين همپا با افزودن AIB ممكن ميباشد باعث بهبود رشد شود . ازدياد تريونين و گليسين اثرات مشابه AIB را دارد . مكانيزم ارتباط فراوانى اسيدهاى آمينه و عمل آرژيناز كليوى در جوجه ها معلوم نشده هست . مكانيزمى كه در بالا از آن ياد شده در كليه و كبد پستانداران اتفاقى نمى افتد ، البته به لحاظ مى رسد كه حداقل در بعضى از پرنده ها كه مسئله مطالعه قرار گرفته اند منحصربه‌فرد به شخص باشد .طريق ادرار اين تركيب با اورنتين مخلوط مي‌شود و دى بنزوئيل – اورنتين توليد مي‌نمايد زيرا اورنتين بايستى از آرژنين گرفته شود ، مصرف مقادير مضاعف اسيد بنزوئيك مى تواند منجر به نبود آرژنين در جوجه شود . آنزيم اصلى در تجزيه آرژنين در مرغ آرژيناز مي‌باشد كه تشكيل اوره و اورنتين را از آرژنين سبب ساز مى شود . 9- هضم و جذب پروتئينها : پروتئينها پس از ورود به دستگاه گوارش توسط تعدادى از آنزيمهاى هيدرولتيك كه به شيوه زنجيره اى كار مى نمايد موضوع حمله قرار مى گيرند . پروتئينهاى نپخته طبيعى در مقابل آنزيمها مقاومند ، لذا بايستى قل از هضم شكل سه بعدى آنها شكسته شود و به رشته هاى بي آلايش ، كه هر اتصال پپتيدى را در معرض يورش آنزيمها قرار دهد ، تبديل شوند . آدم بخش اعظم از غذاى پخته و تغيير‌و تحول شكل يافته مصرف مي كند ولى طيور غذاى خويش را به طور طبيعى و تغيير و تحول وضعيت نداده دريافت مي نمايند و تغيير و تحول حالت در غذا بايستى در پيش معده و سنگدان انجام پذيرد . تعداد اتصالهاى مولكولهاى جان دار در پروتئين ناپخته ممكن مي‌باشد كم باشد كه در اين چهره براى كار پروتئازها قابل دسترس مي‌باشد وضعيت اسيدى پيش معده و سنگدان سبب ساز شكسته شدن اتصالها ميشود به طوريكه اكثر وقت ها اتصالهاى پپتيدى اساسي و پپسين در معرض عمل اين آنزيم قرار مى گيرند . به محض شروع هضم پروتئين بوسيله پپسين ، افزايش چشمگير در دسترسى به اتصالهاى پپتيدى براى هيدروليز به وسيله آنزيمهاى روده اى بوجود مى آيد . پلى پپتيدى هاى حاصل از هضم پپسين بوسيله تريپسين ، كيموتريپسين ، و آلاستاز روده اى شكسته ميشوند . در اثر فعاليت اين آنزيمها ، تعداد زيادى اتصالهاى پپتيد انتهايى آزاد مي‌شوند و به وسيله آمينو پپتيدازها ،كربوكسى پتپيدازها و ساير پپتيدازهاى موجود در مجرا يا اين كه مخاط ديواره روده كوچك زمينه حمله قرار مى گيرند . هرآنزيم بايستي كار خويش را در هيدروليز تواترى پروتئين انجام دهد . دراغلب وضعيت ، ماده هيدروليز گرديده در اثر فعاليت يك آنزيم ، ماده فعال كننده آ‹زيم بعدى هست . توقف فعاليت هر يك از آنزيمهاى هيدروليز كننده ، بخصوص آنزيمهاى آغاز كننده پپسين و تريپسين كاهش قابل مراعات اى را در هضم پروتئينهاى جيره بوجود مى آورد .پس ازصرف طعام ، انعكاس عصبى از نحوه اعصاب و روان مخاط دستگاه گوارش منجر آغاز ترشح شيره گوارشى در پيش معده ميگردد . اين شيره حاوى اسيد كلريدريك ، پروتئازها ، موسين ميباشد . از سلولهاى پتپيدى پيش معده پپسينوژن ترشحح ميشود . ارتقا غلظت پپسينوژن سبب ارتقا ساخت اسيد كلريدريك مي شود . گذشته از ورود غذا به پيش معده و سنگدان ، PH ترشحات موجود در اين جوارح از 15-2 كمتر است ولى به عامل اثرات بافرى غذا PH به حدود 5/3- 5 مى برسد . هنگامى كه كيموس نصفه هضم گرديده وارد روده كوچك مي‌گردد . كاهش موقعيت اسيدى و احتمالاً مكانيزمهاى ديگرى سبب ساز ترشح هورمون گاسترين مي‌گردد . كه اين هورمون ترشح عمده اسيد كلريدريك را سبب مى گردد . اسيد كلريدريك پيش معده را در PH كمتر از 5 منجر تبديل پپسينوژن به پپسين مي‌شود . اين تبديل به علت انقطاع نشدن زنجيره پلى پپتيدى و اجزاى پپتيدى ، كه بازدارنده ازفعاليت پپسينوژن ميشود مي‌باشد . پپسين تعداد زيادى ازاتصالهاى پپتيدى را هيدروليز مي كند . اندازه لترين آنها والين و لوسين ، تيروزين و لوسين يا دربين اسيدهاى آمينه آروماتيك مانند فنل آلانين – تيروزين مي باشد . انگيزه از تجزيه پروتئينها در پيش معده و سنگدان آماده ساختن فن هاى پپتيدى براى هيدروليز بعدى بوسيله آنزيمهاى روده اى مي‌باشد . اندازه پروتئين جيره در سرعت تخليه معده در موشهاى صحرايى مؤثر مي‌باشد . جيره هاى اندك پروتئين باعث مي‌شوند كه خوراك به سرعت از معده بگذرد . درصورتيكه جيره هاى پر پروتيئن با توليد مكانيزمى برگشتى سرعت تخليه غذا را كاهش مى دهند در سود پروتئينهاى نپخته مصرف گرديده بهتر تغيير و تحول حالت مى يابند و حل مي‌شوند . چون مرغ به طور مداوم طعام مي خورد تصور مي‌شود كه مكانيزمى متفاوت با آنچه در موش صحرايى و بقيه حيوان ها تك معده ايانجام مى پذيرد ، تخليه پيش معده و سنگدان را در اختيار گرفتن مى نمايد . به هر هم اكنون هنكامى كه ورود نخستين خوراك به چينه دان مورد بررسى قرار مى گيرد اين احتمال به‌وجود مى آيد كه تخليه متوالى طعام از چينه دان به پيش معده و مكانيزم جانور در ترشح شيره گوارشى و تخليه معده در مرغ ، تفاوت چندانى با آنچه در پستانداران از پاراگراف موش صحرايى حادثه مى افتد وجود ندارد . 10- تعادل نيتروژن : هنگامى كه تعداد پروتئين جيره بتدريج ارتقا يافت ، ميزان پروتئين از دست رفته كاهش پيدا مى نمايد تا هنگامى كه مقدار پروتئين مصرفى دقيقاً برابر ميزان پروتئين از دست رفته بدن شود كه در آن نقطه تعادل نيتروژن بدست مى آيد . اين شيوه امروزه براى انتخاب مؤثر بودن جيره داده شده براى محافظت و نگهدارى حيوان ها در خالت تعادل نيتروژن مسئله استعمال قرار مى گيرد . 11- مقايسه پروتئينهاى گياهى و حيوانى در تغذيه طيور : گرچه بعضى از حيوان ها گياهخوار و بعضى ديگر گوشتخوارند ، پاره اى از آن‌ها مانند طيور كليه چيز خوارند . اين جور بندى بر اساس دسته غذاى مصرف شده توسط حيوان‌ها گوناگون و بر حسب عادت طبيعى آن ها انجام شده هست و ارتباطى با اختلافات ويژه بها پروتئينهاى گياهى در مقايسه با پروتئينهاى حيوانى ندارد . هنگام افزورن منابع پروتئين حيوانى ، نظير پودر ماهى ، پودر گوشت و پس چرخ كم آب ، به جيره طيور نتايجى حاصل گرديده كه نسبت به جيره هاى شبيه حاوى پروتئينهاى گياهى برترى كامل داشت . رمز برترى ارزش پروتئين هاى حيوانى كى پس از ديگرى روشن شد . در اكنون حاضر معلوم گرديده است كه پروتئينهاى گياهى از امكان هضم بالايى برخوردارند و غالباً حرارت داده ميشوند تا عوامل بازدارنده پرورش در آن‌ها از در ميان برود و در فيس لزوم اسيدهاى آمينه ضرورى هم به آن ها افزوده مي‌شود كه در اين صورنتايجى يكسان و گاهى خوبتر از نتايج بدست آمده با مكملهاى پروتئين حيوانى توليد خواهند كرد . عوامل مؤثر در برترى پروتئينهاى حيوانى در مقايسه با پروتئينهاى گياهى عبارتند از 1- تأمين كلسيم و فسفر بوسيله استخوان در پروتئنيهاى حيوانى 2- ويتامينهاى تيم B بخصوص ريبو تلادوين جان دار در پس چرخ كم آب 3- ويتامين 12B كه فقط در مواد حيوانى موجود است و در گياهان وجود ندارد 4- اسيدهاى آمينه متيونين و ليزين كه در ماهى ، تخم مرغ و پنير فراوانتر از منابع پروتئين گياهى مي‌باشد . 12- گياهان بعنوان منابع اصلى پروتئينها : هر قسمتى از گياه ( دانه ، برگ ، ساقه ) داراى پروتئينهاى خاصى ميباشند گياهان با استعمال از روشنايي خورشيد و كربن در جريان كار فتوسنتز قالب اصلى پروتئينها را مى سازند و بنيان آمينى حاصل از آمونيومهاى معدنى و يا نمكهاى نيترات موجود در آب را وارد ساختمان پروتئين مى نمايند . 22 اسيد آمينه اى كه به عنوان سنگهاى ساختمان تمام پروتئينها شناخته شده ميباشد به آسانى بوسيله گياهان ساخته ميگردد . به هر حال حيوان ها مى توانند صرفا 12 اسيد آمينه بسازند براين اساس براى تأمين اسيدهاى آمينه اول كه به اسيدهاى آمينه ضرورى معروفند به گياهان متكى مي‌باشند . گياهان اشكال مختلف پروتئينها را مي سازند و در قسمتهاى مختلف خويش به مقادير متفاوتى ذخيره مى نمايند . بعضى گياهان اكثر ازسايرين پروتئين مى سازند . دانه هاى دو لپه اى نظير دانه هاى روغنى ، در مقايسه با غلات منابع غنى ترى از پروتئين مي‌باشند ، به تيتر نمونه دانه خشك سويا 43 درصد پروتئين داراست در صورتيكه ذرت خشك تنها 10 درصدپروتئين داراست . قسمتهاى سبز گياهان ، علفهاى برنا جديد ، برگها در مقايسه با ساقه و برگهاى كهن سال خيس كه سلولز بيشترى دارا‌هستند حاوى ميزان زيادترى پروتئين مي باشند . (20 تا 25 درصد ماده كم آب ) 13- نياز حيوان به اسيدهاى آمينه : همانند گياهان ، حيوان ها پروتئنيهايى را كه داراى 22 اسيد آمينه مي‌باشند مى سازند اما برعكس گياهان ، حيوان‌ها كاركشته نيستند تمام اسيدهاى آمينه را بسازند . اسيدهاى آمينه اى كه در بدن حيوانات ساخته نميشود مي بايست از نحوه خوراك تأمين شود از اين رو اسيدهاى آمينه ضرورى نام دارا‌هستند و آنهايى كه به وسيله حيوان ساخته مي‌شود ، اسيدهاى آمينه غير ضرورى نام دارا‌هستند از در ميان آن‌ها برخى به اندازه اى كه حداكثر رشد را تضمين نمايند ساخته نمي‌شود ، بنابراين بايستى به وسيله طعام تأمين شود . اسيدهاى آمينه ضرورى دربرگيرنده : آرژنين – ليزين – هيستيدين – لوسين – ايزولوسين – والين – متيونين – تريونين – تريپتوفان – فنيل آلانين - اسيدهاى آمينه غير ضرورى دربرگيرنده : آلانين – اسيد اسپارتيك – اسپارژين – اسيد گلوتاميك- هيدروكسى پرولين – گليسين – سرينن – پرولين - اسيدهاى آمينه نيمه ضرورى شامل : تيروزين كه از فنيل آلانين ساخته ميشود و سيستئين از متيونين و هيدروكسى ليزين از ليزين ساخته مي گردند . و در بعضى موقعيت سرين و گليسين به ميزان نياز بدن ساخته نمي‌شود و بايستي به جيره اضافه كرد هنگاميكه جيره هاى متشكله از اسيدهاى آمينه مصنوعى به كاربرده شود براى رسيدن به حداكثر پرورش افزودن پرولين ممكن مي باشد ضرورى باشد .