طيور

قراردهي جوجه ها - پس از تحويل جوجه ها بايد فورا در محدوده جوجه ريزي تخليه شوند ، باقي ماندن به زمان طولاني در باكس ها موجب كم شدن بخش اعظم آب تن پرنده ها مي گردد كه اين قضيه در غايت افزايش تلفات اوليه و كاهش پتانسيل رويش را به دنبال خواهد داشت بنا براين جوجه ها بايد در اسرع وقت از جعبه ها در اطراف آبخوريها تخليه شوند . - در برهه زماني تحويل گله بايد كليه كاركنان مرغداري قرنطينه و بهداشت را رعايت كرده لباسهاي متحدالشكل و چكمه پاك و عاري از آلودگي بپوشند ” تنظيم غير مناسب دانخوري ها سبب ساز افزايش ضايعات دان مي شود ، در اين وضعيت ضريب تبديل غذايي بالا رفته و در فيس مصرف دان حاوي اجرام بيماريزا بوسيله جوجه هاي گوشتي احتمال خطرآلودگي باكتريايي اكثر خواهد شد . دستگاه جوجه كشي
دستگاه جوجه كشي “ . - آن‌گاه از تخليه جوجه ها باكس هاي حمل جوجه بايستي سريعا از تالار مرغداري بيرون گرديده و معدوم شوند . - سيستم تهويه به هنگام ورود جوجه ها بايستي خاموش باشد . - پس از تخليه جوجه ها بايد اخلاق و رفتار و اخلاق و رفتار آن ها به دقت ذيل ارزيابي و در دست دريافت كردن قرار گيرد ( معمولا 6 ساعت آن گاه از ورود، جوجه ها آرام مي گيرند) . - كليه اطلاعات گله مي بايست به طور فارغ از نقص تصويب شوند ( نژاد جوجه ها ، تاريخ هچ جوجه ها، وزن جوجه ها در هنگام ورود به سالن پرورش، تاريخ تحويل جوجه ها ، مشخصات كارخانه جوجه كشي و . . .) . - حتمي مي‌باشد جوجه هاي وازده ، فلج ، زخمي و داراي شكل غير طبيعي سريعا از گله حذف شوند، چون نگهداري آنها تنها منجر ساز افزايش هزينه خواهد شد و ميزان توليدشان نيز قليل خواهد بود واين برنامه بايستي در ارتفاع زمان رشد به طور تروتميز انجام شود . - نمونه برداري و خونگيري از گله جهت ارسال به آزمايشگاه براي اطلاع از وجود مايكوپلاسماها ، سالمونلاها و همچنين تيتراسيون و . . . با اعتنا به برنامه ريزي مدون بطور منظم انجام شود . - چكيده كه در تالار براي پرنده ها در نظر گرفته مي شود مي بايست سهل ، گرم ، پاك و بهداشتي باشد وبتواند از جوجه هاي جديد متولد گرديده به خير و خوبي محافظت كند . ادامه دارااست . . . منابع: 1-راهنماي رويش نژادهاي همگاني در جمهوري اسلامي ايران . 2-راهنماي كامل پرورش طيور (انتشارات سازمان اقتصادي كوثر) World Poultry & Poultry Science & The Poultry Site 3 -سايتهاي: رئيس منابع حرارتي - سيستم تهيه حرارت تن جوجه هاي گوشتي نابالغ تكامل يافته نيست و كاركشته به تهيه و تنظيم حرارت تن خويش در مواجهه با هواي بيرون از دستگاه جوجه كشي نيستند ، بدين ترتيب تهيه حرارت مناسب جايگاه طيور گوشتي در طي هفته اوليه زمان پرورش از اهميت خاصي برخوردار مي‌باشد ، بدين مراد ضروري است قبلي از ورود جوجه ها دماي تالار را به حد مناسب رساند . - در روز اوليه حرارت مناسب دستگاههاي گرم كننده تالار در 5 سانتيمتري بستر بايستي 32-30 جايگاه سانتيگراد ودر آخرها هفته نخستين 29-28 سكو سانتيگراد باشد . - براي اينكه جوجه ها زياد از منشا حرارتي( مامان مصنوعي) به دور نشوند محيط دستگاه هاي گرم كننده را حصاربندي مي كنند .حصار در فاصله 80 تا 90 سانتيمتري از دستگاه گرم كننده به طور دايره ايي نصب مي شود . - خوي جوجه ها شايسته ترين علامت براي مطلوب بودن رتبه حرارت سالن مي باشد ، به طوريكه از طريق طرز پخش آنها در محدوده جوجه ريزي مي توانايي و توان به اندازه درجه حرارت محل رويش جوجه ها پي موفقيت كه به فيس پايين مي باشد : 1- دماي مناسب : جوجه هاي شاداب با پراكندگي يكنواخت در محدوده جوجه ريزي ديده مي شوند . 2- دماي خيلي بالا: جوجه هااز دستگاه گرم كننده فاصله مي گيرند و در اين وضعيت ساكت ، درحال نفس نفس زدن وسرو پر و بال و مالامال افتاده ميباشند . 3- دماي خيلي پايين: جوجه ها در پايين دستگاه گرم كننده عده مي شوند ، پرسر وصدا وصداي آزار دهنده دارا هستند . 4- كوران هوا: در اين موقعيت جوجه ها در ناحيه ايي خاص از محدوده جوجه ريزي ازدحام مي نمايند . معمولا براي اطمينان فارغ از نقص از اين كه جوجه ها گرماي قابل قبولي را دريافت مي كنند مي بايست دماسنجهاي تالار و همينطور ترموستاتهاي دستگاههاي گرم كننده را كنترل كرده و ازصحت كاركردشان اطمينان حاصل نمود . - به طور معمول دماسنج ها و ترموستاتها بايستي در 20 سانتيمتري بالاي سر جوجه ها قرار گيرند .

مروري جامع بر سندرم افت توليد تخم مرغ بخش پاياني عليرضا گائيني تشخيص : جداسازي و شناسايي ويروس ادله بيماري EDS : عمده كشت هاي حساس براي جداسازي اين ويروس از جنين تخم مرغ غاز يا اردك بدست مي آيند . اين تخم مرغ ها از گله هاي عاري از ويروس بيماري EDS به دست مي آيند . محيط كشت سلولي به دست آمده از سلول هاي غاز هم براي اين كشت مطلوب مي باشد . در صورتي كه به موارد ياد شده دسترسي نداريد ، دستگاه جوجه كشيبايد از سلول هاي جوجه به كارگيري فرمائيد . سلول هاي كبد جوجه در مقايسه با سلول هاي تمامي و فيبروبلاست جنين جوجه ، آلرژي بيشتري را نسبت به اين ويروس از خود نشان داده اند . اين درحاليست كه تخم مرغهاي جنين دار براي اين عمل مطلوب نمي باشد . يك عدد از مزاياي سلول ها يا اين كه تخم مرغ هاي اردك و غاز ، عدم رويش بخش اعظمي از ويروس هاي جوجه ها در آن ها مي باشد . اين نكته را به خاطره داشته باشيد كه باتوجه به مرگ جنين يا اين كه تاثيرات سيتوپاتيك نمي توانايي به جدا شدن ويروس EDS اعتماد نمود . مايع آلانتوئيك به دست آمده از تخم مرغهاي تلقيح گرديده غازها يا اين كه اردك ها يا مايع شناور بر روي محفظه سلولي مشغول شده را مي بايست پس از هر بار پاساژ و با به كارگيري از اريتروسيت هاي پرنده ها ( سوسپانسيون 0 .8 درصد از اريتروسيت جوجه ها مناسب مي‌باشد ) ، محاسبه نمود . همينطور ، ميتوان جهت تشخيص حضور ويروس عامل بيماري EDS در سلول ها ، از يك آنتي سرم نشان گذاري شده در رويكرد ايمنوفلورسانس به كارگيري نمود . اين در حاليست كه آنتي سرم كنژوگه شده aviadenovirus ، توان شناسايي ويروس EDS را ندارد . در صورتي كه از سلول هاي اردك براي جداسازي اين ويروس استعمال مي كنيم ، حداقل دو پاساژ و در صورتيكه از سلول هاي جوجه براي اين عمل استعمال مي كنيم ، دست كم دو تا پنج پاساژ نياز است . چنين پاساژهايي جهت اعلام منفي بودن آلودگي نمونه ها مسئله استفاده قرار مي گيرند . به دنبال رشد ضعيف ويروس در سلول هاي جوجه در هنگام رويش اول ، مستمند پاساژهاي بعدي هم خوا‌هيم بود . از سوي ديگر ، ممكن مي باشد تيترهاي ويروسي باطن بافت ها متفاوت باشند . چنين حالتي را به خصوص در مواردي مشاهده خواهيد نمود كه پرنده ارجاع شده به آزمايشگاه در مرحله ايي از بيماري باشد كه عنوان ويروسي در حداكثر اندازه ممكن نمي‌باشد . اين درحاليست كه جديدا ، گزارشاتي مبني بر به كارگيري برد آميز از آنتي ژن هاي مبدل در الايزا و آزمايشات مبتني بر PCR منتشر گرديده مي‌باشد . انتخاب مثال ها : به دليل عدم وجود نماد كلينيكي معلوم و همچنين ، رويش آهسته بيماري ، تعيين پرنده بيمار براي جداسازي ويروس يا اين كه انجام آزمايشات سرولوژيك ، بسيار خلل است . اين در حاليست كه تخم مرغ هاي غيرعادي گهگاه از مرغ هاي بالغي با عدم وجود آنتي بادي بدست مي آيند . مي بايست هنگامي كه براي اول بار ، تخم مرغ هاي غير عادي را مشاهده نموديد ، مرغ ها كشته شده و نسبت به جداسازي ويروس از غدد پوسته ساز اقدام گردد . براي تشخيص سرولوژيك نيز مي توانايي از پرندگاني كه چنين تخم مرغ هايي ايجاد مي نمايند ، مثال هاي خون اخذ نمود . در صورتيكه پرندگان ، بر روي بستر رويش داده مي شوند ، نمونه ها را مي بايست از سراسر تالار تهيه و تنظيم نمود . بررسي و محافظت در طول فرآيند چنين نمونه برداري ، اهميت فراوان بالايي داراست . چرا كه تحت چنين شرايطي ، شناسايي پرندگاني كه در اين چرخه ، اقدام به ايجاد تخم مرغ هاي غير طبيعي مي نمايند ، نسبتاً نا ممكن مي باشد . سرولوژي : آزمايشاتي چون HI ، الايزا ، SN ، DID و IFA ، واجد حساسيت مشابهي مي باشند . زمانيكه پرنده ها با يك‌سري از سروتايپ هاي آدنوويروس ها درگير مي شوند ، سطح ها بالايي از آنتي بادي هاي متقاطع را توليد مي نمايند . پايين چنين قوانيني ، جواب مثبتي را در آزمايشاتي زيرا الايزا ، IFA و DID مشاهده خواهيد نمود . البته اعتنا داشته باشيد كه در آزمايشات HI و همچنين SN ، چنين شرايطي را نخواهيد روءيت كرد . تست HI را مي توانايي آزمايش برگزيده جهت تشخيص سرولوژيك اين بيماري دانست . براي مهيا نمودن آنتي ژنهاي زمينه نياز در آزمايش HI ، ميتوان از تخم اردك واجد جنين يا كشت سلولي سود گرفت . در صورتيكه از تخم اردك يا اين كه كشت سلولي كبد جنين جوجه استفاده شود ، به تيترهاي بالايي از HA دست خواهيم يافت . يك تست HI مناسب از 4 واحد آنتي ژني HA ، 4 / 1 محلول سرم اوليه و 0 .8 درصد از اريتروسيت هاي جوجه ها را استفاده مي كنند . ويروس ادله بيماري EDS ، اريتروسيت هاي جوجه ها ، غازها ، بوقلمون ها و اردك ها را آگلوتينه مي كنند . اين در حاليست كه ويروس فوق ، تاثيري بر اريتروسيت هاي پستانداران ندارند . از سوي ديگر ، هيچگونه هموليزيني هم مشاهده نمي شود . در صورتيكه هيچگونه هماگلوتينين مشخص در سرم حاضر نيست ، مي توان از جذب سطحي يك سوسپانسيون 10 درصدي از اريتروسيت ها به كارگيري نمود . آزمايش SN ، با به كار گيري از 100TCIP50 از ويروس EDS رخ مي پذيرد . اين درحاليست كه محيط كشت سلولي جوجه يا اين كه اردك ها به تيتر سيستم هاي ابلاغ كننده با اهميت و مختص ، شناخته مي شوند . به كار گيري از آزمايش SN در موقعيت حاص يا اين كه به منظور تاييد نتايج آزمايشات HI غير عادي در برنامه هاي ريشه كني ، اضطراري به لحاظ مي رسد . ذيل چنين قوانيني هست كه نتايج آزمايشات تشخيصي EDS به قطعيت مي برسد . قطعيتي كه در قبل به دست نمي آمد . گله هاي بسياري از طيوران به رخ In Ovo با ويروس استدلال بيماري EDS سرگرم مي‌شوند . اين دسته از پرنده ها ، آنتي بادي ها را در ارتفاع زمان رشد خويش توليد نخواهند شد . چنين مواقعي را صرفا مي بضاعت به دنبال گسترش نماد هاي كلينيكي بيماري فوق ، شناسايي نمود . بدين ترتيب ، منفي بودن آزمايشات سرولوژيك پرنده ها يك گله در 20 هفتگي معاش ، تضميني بر عاري بودن گله از اين بيماري نخواهد بود .

ذرت و گندم، منابع داراي اهميت انرژي در سرتاسر دنيا مي‌باشند ولي سودآوري چندان بالايي ند همگي مي دانند كه جوجه ها، كليه چيز را مي خورند و به همين دليل هر مرغداري، خوراك دهي خاص خويش را دارد تا بتواند از گوشت و تخم مرغ جوجه ها، استعمال بكند . گاهي از ته باقي مانده هاي آشپزخانه هم براي خوراك دهي به آنان استعمال مي شود؛ ولي مرغ هاي گوشتي امروزي، نمي توانند با مصرف باقي مانده هاي مواد آشپزخانه، به حداكثر پتانسيل ژنتيكي خودشان برسند و رشد نمايند . اما مواد خوراكي جايگزين متعددي وجود دارند؛ ولي براي آن كه به كارگيري صحيحي از آن ها بشود، به علم خاصي نياز ميباشد و اين جايگزين ها، مي توانند ميزان هزينه ها را براي صنعت مرغداري، كاهش دهند . ذرت و گندم، منابع كليدي انرژي براي مرغ هاي گوشتي، در سرتاسر دنيا به اكانت مي آيند . ذرت، ماده اي دوچندان پرانرژي در خوراك ميباشد كه صرفا مشكل آن، اين مي‌باشد كه چربي لاشه را زرد و قابل انعطاف مي نمايد كه اين اكثر وقت ها مشكل خاصي به اكانت نمي آيد و چه بسا در برخي از بازارها، نوعي مزيت محسوب مي شود . از طرف ديگر، گندم اين نقص‌ را ندارد ولي حاوي انرژي كمتري مي باشد و از جمله پلي ساكاريدهاي غيرنشاسته اي غير مطلوب مي باشد و با بيش تر كردن آنزيم به آن ها، عملكردشان ارتقا مي يابد اما هزينه خوراك نيز بالاتر مي رود . در نتيجه، چه بسا منابع با اهميت انرژي نيز عاري از مشكل نيستند ولي ما ديگر خاطره گرفته ايم كه با آن ها چگونه زندگي كنيم . گهگاه منابع انرژي جايگزين، به عارضه ها متعددي، موجوديت بيشتري پيدا مي كنند . صنعت هاي كشاورزي - صنعتي فراواني وجود دارند، صنعت هاي غذاي انساني، از مواد اوليه عالي، خوراكي هاي معمولي و نرمال توليد مي كند و عرضه بيش از حد، گاهي باعث مي شود كه ميزان متعددي از مواد اوليه، با ارزش ناچيزي به فروش برسند . براي به كارگيري بردن از چنين وضعيت هايي كه گاهي واقعه مي افتند و يا اين كه دائمي هستند، دو شرط داراي اهميت مي بايست مشاهده شود: اوليه از همه، داشتن رابطه ها مبتني بر اعتماد ميان شما و تامين كننده حياتي ميباشد . اين، يك اصل مي‌باشد كه در تمامي معاملات تجاري، صدق مي كند ولي زماني كه مورد در مسئله مواد نخستين جايگزين است، سفارش مي شود كه از هر تامين كننده اي خريد خودتان را انجام ندهيد بلكه بايد از تامين كننده هاي اسم آشنا، خريد بكنيد . دو‌مين شرط، استخدام كارشناس تغذيه اي مي‌باشد كه تجربه زيادي در به كارگيري از مواد نخستين جايگزين داشته باشد . معمولا توصيه هايي كه تامين كننده ارائه مي دهد، مطلوب نيستند (مانند آن مي‌باشد كه در رخ پيدايش بيماري، بجاي مشاوره با پزشك، با داروساز مشاوره كنيد) . به بيان ديگر، براي به كار گيري عالي خيس از مواد اوليه جايگزين، بايد اين قضيه را نيز به تيتر يك حالت مثبت و نيز به تيتر يك چالش، در حيث گرفت . ذخيره و صرفه جويي، به كاهش هزينه ها ياري مي نمايد و اين، توازن و تعادل مي‌باشد كه سودآوري را تعيين مي كند . براي فهم و درك خوب تر اين مطالب، شش منشا انرژي جايگزين را معرفي مي كنيم كه بر پايه تجربه و رابطه با مشتريان، از سراسر دنيا، با ارزش تلقي گرديده اند . ولي كليه اين زمينه ها را نمي توان در همگي فارم ها به كارگيري نمود و برعكس، برخي از آن ها مي بايست در برهه زماني به كارگيري از ديگر منابع موجود، كنار گذارده شوند . در نقطه نهايي بايستي يادآور شد كه گاهي تلاش رشد، كاهش پيدا مي نمايد ولي در صورتيكه هزينه مواد اوليه خيلي ذيل باشد، سودآوري كلي فارم، پايين مي آيد . به همين دليل ميباشد كه به طبع مي بايست نيز نتيجه آوري خوراك و نرخ رشد، و هم هزينه توليد هر پرنده، مقدار وزن به دست آمده يا فضاي اشغال گرديده به وسيله هر كدام از طيور، چك شود . در پايان، سوددهي هر دسته، نشان دهنده كار هايي مي باشد كه صورت گرفته مي‌باشد .
1 . ضايعات نانوايي استعمال ازاين ماده در خوراك، هم مي تواند موثر باشد و نيز زيان آور . ضايعات نانوايي، مي تواند از هزاران ماده غني از نشاسته و چربي تشكيل گرديده باشد، مانند پاستا، كيك، نان، خرده هاي سيب زميني، اشكال شيريني و غيره . مطلقا بايستي ميزان نمك، شكر، نشاسته و روغن و چربي را بدانيد تا خير تنها به اندازه صحيح، در فرمولاسيون طعام از آن ها به كارگيري كنيد، بلكه كيفيت آن ها را نيز چك فرماييد . بعضي از محصولات، خوبتر از سايرين مي باشند كه اين امر، فقط به ادله بالا بودن كيفيت آن ها نيست بلكه به عامل ميكس مناسب خيس مواد اول نيز مي باشد . به طور كلي، براي مرغ هاي گوشتي، نبايد محصولي با اندازه ذيل لاكتوز و شكر به كارگيري نمود و عالي خيس مي باشد كه از محصولاتي با روغن بالا (با آنتي اكسيدان طولاني تر شده) و نشاسته، به كارگيري كرد .
2 . ميزان بالاي چربي و روغن روغن ها و چربي ها، قيمت بالايي دارا‌هستند البته گهگاه مي بضاعت بسته هايي از آنها را با قيمتي مناسب، پيدا كرد . با فرض اين كه تغييرات كيفيت لاشه در سطح قابل قبولي باشد، اين قابليت وجود دارد كه روغن ها و چربي ها را در جيره طيور، به ميزاني بيش از حد معمول، به كار گيري نمود . روغن ها و چربي هاي بي كيفيت (رانسيد شده)، باعث مي شوند كه طيور، نتوانند غذاي خويش را مصرف كنند و به اين ترتيب هيچوقت نبايد از اين دسته چربي ها به كار گيري نمود . مقدار ظريف روغن ها و چربي هاي طولاني خيس شده، بستگي به حداكثر ميزاني داراست كه مي توانايي با اعتنا به نكات در حيث گرفته گرديده براي لاشه و تجهيزات ميكس كننده خوراك هر شركت، تعيين نمود .
3 . نشاسته تاپيوكا (مانيوك يا كاساو) نشاسته تاپيوكا (كاساو) محصولي ميباشد كه از حيطه آسياي شرقي و ديگر مناطق، استخراج مي شود و به ديگر كشورهاي عالم صادر مي شود . اين ماده در شراي به صدق فرآوري نشود، مي تواند باعث به سيانوز يا خفگي پرنده شود . با ارتقاء ميزان اين ماده، نگراني از پيدايش خفگي، بخش اعظم مي شود البته به طور طبيعي، كاساو كه به شكل تجاري از سوي بازرگانان دربين المللي فروخته مي شود، كيفيت بالايي داراست . نشاسته تاپيوكا، ميزان بالايي نشاسته دارد البته حاوي هيچ پروتئيني نميباشد و در فيض نمي توان آن را جايگزين غلات نمود .

4 . غلات كوچك كليه غلات، به جز ذرت و گندم را مي توانايي و بضاعت به تيتر مواد اول كوچك در حيث گرفت . در في مابين كليه غلات، تنها ذرت خوشه اي مي تواند به تيتر جايگزين براي اين دو مبداء انرژي استعمال شود . اكثري از مواد غذايي جايگزين، حاوي ميزان متعددي پلي ساكاريدهاي غير نشاسته اي مي‌باشند كه هضم انرژي را كاهش مي دهند و در نتيجه، موجب چسبناك شدن مدفوع مي شوند و به طور كلي، نظير ادله ضد مغذي، ولي خير ضد مغذي سمي، كار مي كنند . براي كاهش تاثيرات ضد مغذي ها، از آنزيم ها به كارگيري مي شود كه كمابيش برنده كار مي كنند . هنگامي كه از غلات هاي كوچك به كار گيري مي شود، خوب تر هست كه از تركيبي از آن ها يا مقادير ناچيز آن ها به نيز پا غلات والا يا اين كه منبع انرژي ديگري به كار گيري فرمائيد . اطلاع از منابع اين مواد اوليه، اكثر زمان ها براي متخصص ها تغذيه كفايت مي كند تا بتوانند كيفيت آن ها را گزينش نمايند و به شايسته ترين شكل، آن ها را با آنزيم ها و ديگر تكميل كننده ها يا اين كه مواد اول ديگر، تهيه و تنظيم كنند .
5 . سوياهاي مالامال چرب قبلي از هر چيزي كنجاله سويا، يك منشاء غني از پروتئين براي جيره غذايي حيوان‌ها در سراسر دنيا به اكانت مي آيد و اين دستور سبب مي شود كه سويا، مبداء انرژي نيكي نباشد . مي بايست به ياد داشت كه دسته هاي سويا، براي محتوي پروتئيني اي كه دارند، رشد داده نمي شوند بلكه براي روغن هايشان زمينه به كار گيري قرار مي گيرند . سوياها به شكل طبيعي و خشك، حاوي حدود 38 درصد روغن مي باشند . در نتيجه، هنگامي كه اشكال سوياها جان دار هستند، استعمال از آن ها مي تواند منشا انرژي اي به شكل ليپيدهاي كپسول گرديده و پوشش دار مهيا نمايد كه مانند ليپيدهاي روغن ها و چربي ها، مستعد اكسيد شدن نيستند . در بسياري از موارد، سوياهاي پرچرب براي كاهش دست اندركاران ضد مغذي جان دار در سوياها، اكسترود مي شوند؛ چنين چيزي در زمينه كنجاله هاي سوياي آزمايش شده نيز راستگو ميباشد . سوياهاي پرچرب اكسترود شده، معمولا ماده اي گران قيمت مي باشند ولي در حالتي كه در باطن خانه رشد داده شوند و به طرز ارزان قيمت پخته شوند، مي توانند به مبداء قابل قبولي از انرژي و پروتئين تبديل شوند .
6 . ملاس كسي معمولا ملاس يا اين كه شهد غليظ را جزو جيره غذايي طيور گوشتي در نظر نمي گيرد البته هيچ چيز مضري در اين ماده وجود ندارد، به جز آن كه ماده اي نيمه مايع مي‌باشد كه مستضعف رسيدگي و آناليز يگانه مي باشد . از آنجايي كه ملاس، به تيتر ماده اوليه در هر يك از كنجاله هاي غذا وجود دارد، در فيض هيچ مانعي وجود ندارد كه ميزان معيني از آن، در غذا طيور گوشتي نيز قضيه به كار گيري قرار گيرد . ملاس حتي در فرايند ايجاد خوراك نيز، مزاياي فوق العاده اي دارد و به اين ترتيب مي تواند ماده نخستين استاندارد در بسياري از فرمول هاي خوراك طيور، محسوب شود . براي پي بردن به ميزان ظريف به كار گيري از ملاس، بايد اذعان كرد كه اين كار، تماما به توانايي ايجاد غذا بستگي دارد . ملاس نيشكر و ملاس چغندرقند، هر دو فوايد و گاهي مشكلات يكساني دارا‌هستند و هر دو در‌صورتي‌كه با مقدار مناسبي از ساكاروز و فروكتوز، موضوع به كارگيري قرار گيرند، طعم شيريني به غذا مي دهند .

سقف: با دقت به قابليت و امكان تبادل پر سرعت حرارتي در سقف لانه هاي مرغداري بايد عملكرد در عايق كاري اين نصيب از ساختمان نمود . سقف ممكن است ساده، شيب دار، زاويه دار معادل و زاويه دار غير مساوي باشد . سقف هاي معمولي از نظر ساختمان ارزان خيس تمام مي شود ولي تهويه آن به خير انجام نمي گيرد . براي اين‌كه تهويه به نيكي انجام شود طول اين سقف ها مي بايست زياد باشد . اين تيپ سقف ها براي آشيانه هاي كوچك به خصوص براي نگاهداري جوجه هاي كوچك و همينطور انبار و غيره مناسب است . معمولا ديواره عقبي آن بلند تر از ديواره جلويي مي باشد . دستگاه جوجه كشي ارتفاع ديوارها مي بايست طوري باشد كه بتوان در داخل لانه به سادگي كاركرد اين سقف ها ممكن هست به چهره مستقيم يا اين كه شيب دار باشد . در اين فيس شيب از جنوب به شمال مي‌باشد . ـ سقف هاي زاويه دار (Gabletype) براي آشيانه هاي تعالي كه تعداد نسبتا زيادي مرغ در آن ها نگاهداري مي شود اين نوع سقف ها مطلوب مي‌باشد زيرا تهويه در اين لانه به نيكي انجام مي گردد و كاركردن در آن آسوده مي‌باشد .معمولاً امروزه در آشيانه هاي مدرن سقف از دو نصيب تشكيل مي شود يك سقف فرنگي و يك سقف داخلي . سقف داخلي از مواد ايزولان تشكيل مي شود و لانه را از حيث عايق سازي و دوري از سرد شدن آشيانه در زمستان و گرم شدن لانه در تابستان محفوظ نگاه مي داراست . سقف هاي زاويه دار ممكن مي باشد قرينه و يا نا قرينه باشند . ـ سقف هاي زاويه دار بي قرينه (Semi monitor type)‌ در اين سقف ها فاصله خط الراس از ديواره به يك نسبت نميباشد . ديواره عقب معمولا كوتاه تر از ديواره جلو ساخته مي شود .اين تيپ از سقف ها به خصوص براي ساختمانهايي كه پهنا آن ها قليل و باريك مي باشند زياد خوب هست در بعضي از سقف هاي زاويه دار پنجره هاي تهويه اي سرتاسري قرار مي گيرد . آشيانه هاي دو سقفي اگر چه مقداري گران تمام مي شود ولي از حيث بهداشتي از نظر تهويه و حرارت لانه دوچندان مناسب مي‌باشد . چون در فصل تابستان هواي در ميان دو سقف محفظه عايقي را در بين هواي گرم بيرون و داخل لانه ساخت مي كند . در حاليكه در فصل‌زمستان هواي سرد كه به وسيله پنجره هاي سقفي وارد محوطه در ميان دو سقف مي شود قدري گرم مي شود و بعد از آن وارد لانه مي گردد . در اين فيس اشكالي از حيث هواي سرد بيرون پيش نخواهد آمد . مصالحي كه براي ساختمان سقف به فعاليت مي رود بايستي خشك و سبك و ارزان باشد . انواع مصالحي كه براي سقف به فعاليت مي رود عبارتست از : ۱) سقف فلزي: معمولا در كشور ايران از آهن سپيد به كارگيري مي شود . اين سقف ها درصورتي كه به خير و خوبي كار گذاشته شود رطوبت ناپذير هست ولي گهگاه ممكن مي‌باشد زنگ بزند از اين رو به خصوص در نقاط مرطوب مثل شمال خوب تر هست هر يك‌سري سال يكبار آن را رنگ زد ، اين سقف ها در فصل تابستان گرم مي شود مگر اين كه در زير آن سقف عايق ديگري قرار دهند از اين رو در نقاط گرمسير نظير كشور ايران سفارش نمي شود . ۲) سقف هاي چوبي: در نقاطي مانند شمال كشور ايران كه چوب ارزان و تهيه آن سهل و آسان مي‌باشد مي بضاعت و توان از اينگونه سقف ها به كار گيري كرد . براي اينكار از الوارهاي نازك چوب به كار گيري مي شود و آنان را طوري در كنار نيز قرار مي دهند كه فاقد درز باشد و از نفوذ رطوبت در آشيانه پرهيز به عمل آورد . مال چوب مي بايست سفت ،‌سبك ، سفيد و شفاف باشد و به نيكي در روي ديوارها ثابت گردد تا بر اثر باد و طوفان شديد از جاي كنده نشود . اكثر اوقات سقف هاي چوبي دارنده ديوارهاي چوبي هم مي‌باشند از حيث دوري از گرما به خصوص در نقاطي كه دارنده تابستانهاي سوزان و طولاني مي‌باشند اين جور سقف ها زياد عالي مي باشند اما تداوم آنان كم است در ضمن خطر حريق سوزي و يورش حشره‌ها موذي مضاعف هست . در نواحي مرطوب و سرد سير هم ممكن هست به زودي بپوسد و از در ميان برود . ۳) سقف هاي تير آهني و بتوني: بهترين نوع سقف مرغداني بشمار مي مراحل . از اين دسته سقف ها اكثر وقت ها در آشيانه هاي رديفي و چند طبقه اي استفاده مي شود . در تهران اغلب سقف ها تير آهني مي باشد كه در در بين آن ها از خشت استفاده گرديده هست . اين نوع سقف ها در فصل زمستان گرم مي باشد و چنانچه تهويه به خير انجام گيرد در تابستان آشيانه را مي توانايي به سادگي خنك نمود . دوام اينگونه سقف ها هم فراوان مضاعف مي‌باشد .در نواحي سرد سير در فصل‌زمستان احتياج به برف روبي ميباشد و اين فرمان نيازمند خدمتكار و صرف وقت بيشتري مي‌باشد جديدا در تهران از اوراق پنبه نسوز يا اين كه ايرانيت براي سقف مرغداري به كارگيري مي شود حسن اينگونه سقف ها در اينست كه به سادگي و سادگي مي بضاعت و توان آن ها را توده كرد . معمولا اين سقف ها به وسيله پيچ و مهره پايدار و محكم مي شوند ولي بايستي دقت داشت كه رخنه‌ يا اين كه درز در سقف ايجاد نشود براي اينكار خوبتر مي‌باشد در تحت هر پيچ يك واشر كار گذارده شود . سقف هاي آجري يا طاقي نيز قليل و بيش در محيط مرز و بوم متداول شده هست . اينگونه سقف ها خيلي ارزان تمام مي شود (مانند سقف مساجد يا اين كه كاروانسراهاي قديمي) ولي عرض آشيانه را نمي توانايي زياد گرفت و از طرف ديگر براي تحمل فشار سقف مي بايست ديوارها را چاكر تر از حد معمول گرفت و طول ديوارها هم بايد دوچندان باشد . از اين رو براي لانه هاي تعالي چنين سقف هائي توصيه نمي شود به طور كلي در گونه هاي سقف ها اصول ذيل را بايستي در حيث داشت : اولاً سقف بايستي طوري باشد كه رطوبت باران نتواند در آشيانه نفوذ كند براي اين مراد در جلو و عقب ساختمان بطور ميانگين در حدود يك متر مي بايست سقف به صورت سايه بان از ديوارها تجاوز كند و اين فرمان در برخي نواحي مثل شمال جمهوري اسلامي ايران كه باران دوچندان هست لازم است در نواحي گرمسير نيز مي بضاعت و توان از اين سايه بان براي دوري از نفوذ آفتاب تابستاني به درون آشيانه استعمال نمود . شيب سقف نيز بايستي به طور ملايم از جلو به عقب باشد ، به‌اين ترتيب ريختن قطرات باران به داخل آشيانه و مرطوب شدن جلوي لانه خودداري به فعاليت خواهد آمد . در حالتي كه سقف از داخل هم با يك ماده عايق و ايزولان پوشيده شود اثر بهتري دارد چون در اين اكنون لانه در زمستانها گرم و در تابستانها خنك خواهد ماند . در هلند معمولا براي اين خواسته از سقف هاي ني اي و يا بوريائي استفاده مي نمايند كه بسيار ارزان و قليل قيمت است . در و پنجره : درها از حيث اندازه مي بايست والا نباشند . حداقل يك متر پهنا ودو متر بلندي داشته باشند . تعداد پنجره ها را مي بايست دستكم گرفت ، در بخش ها سردسير بايستي از چوب به كارگيري كرد و درمناطق خيلي سرد خوب تر هست پنجره ها دوبل باشند . مساحت پنجره تابعي از تراز آشيانه هست به متوسط۲۰/۱ تا ۲۵/۱ مرحله آشيانه به پنجره اختصاص مي يابد . پنجره هرچه به كف نزديك خيس باشد آفتاب بيشتري به كف خواهد تابيد در بخشها سردسير براي حداكثر استفاده از نوروفروغ وگرما پنجره ها را بايد چه بسا المكان به كف نزديك كرد . البته سفارش مي شود كه با دقت به هزينه ها و مسائلي زيرا ، تنظيم نوروروشنايي سالن ، جلوگيري از ورود آلودگي به باطن سالن و . . . از سيتم ويندولس (بدون پنجره ) به كارگيري شود . ارتفاع تالار در مناطق سردسير ۴/۲ متر و در بخش ها گرمسير ۳ متر مي بايست باشد درها مي بايست طوري ساخته شده باشد كه به سادگي باز شود و در موقع كاركردن توليد گونه هاي ننمايد . در ممكن هست معمولي يا اين كه كشوئي باشد . در آشيانه هاي كوچك مي توانايي از درهاي كشوئي استفاده كرد اما در لانه هاي والا بهتر مي باشد از درهاي عادي كه در جهت عمودي مي چرخند استعمال نمود . طول درها معمولا ۵/۱-۲ متر كافي است و خوبتر مي‌باشد در اين درها فنر قرار دهند تا به خودي خويش بسته شود . درهاي دو لتي براي آشيانه هاي تعالي سفارش مي شود و در لانه هاي كوچك مي توانايي از درهاي بي آلايش و يك لتي استعمال نمود درهاي داخلي را بايد به طور معمولي ايجاد و طول آن ها نيز بايد به مقدار اي باشد كه مستخدم به سادگي بتواند از آن ها بگذرد . براي ساختن در مي بضاعت از چوب ، حلبي و حتي آهن به كارگيري كرد پهنا درها هم بايستي به مقدار اي باشد كه خدمتكار با وسائل به سادگي بتوان از دربين آن بگذرد معمولا پهنا يكمتر براي اين خواسته كافي مي باشد در آشيانه هاي تبارك براي ورود تراكتور بايد درها را بزركتر گرفت . پنجره ها پنجره ها بايستي طوري ساخته شود كه نوروروشنايي كافي حتي در روزهاي بدون‌نور ابري هم وارد لانه شود . طول پنجره نيز با اهميت ميباشد هر چه ارتفاع پنجره ها بخش اعظم و به كف لانه نزديكتر باشد اشعه آفتاب خوب تر در كف لانه پخش مي شود . در نقاط گرمسير بايستي پنجره ها به سقف نزديكتر باشد و به وسيله سايه بان هائي بازدارنده از ورود آفتاب گرم تابستاني به باطن لانه شد و در نقاط سردسير بر عكس هر چه پنجره ها به كف نزديكتر باشد خوب تر مي باشد زيرا ميزان بيشتري اشعه آفتاب به خصوص در زمستان وارد آشيانه مي شود نقاط سردسير در حالتي كه تعداد پنجره ها بسيار باشد سبب سرد شدن لانه مي شود . معمولا براي هر ۱۵-۱۸ متر مربع فضاي كف يك متر مربع پنجره كافي هست . در جاهائي كه تمام پنجره ها فقط در يك مرحله آشيانه قرار بگيرد مي بايست مقداري بيشتر از ميزان ذكر گرديده در حيث گرفت . در نقاط گرمسير براي دوري از گرم شدن بسيار از حد آشيانه به وسيله تابش اشعه آفتاب خوب تر ميباشد در بالاي پنجره سايبان تنظيم روئت كرد اين سايبان ها بايستي در جهت جنوبي و شرقي به فعاليت رود . در بعضا نقاط در تابستانها براي خنك كردن لانه معمولا شيشه هاي پايين سايه بان را بر مي دارا‌هستند و شيشه اي پائين را به وسيله رنگ سفيد تار مي نمايند و بدين وسيله تا مقدار اي مانع از ورود آفتاب به باطن لانه مي شوند . بهترين تيپ پنجره آنهائي مي‌باشد كه در جهت بالا و ذيل گشوده و بسته مي شوند . اينگونه پنجره ها اكثر زمان ها مانع از كوران مي شوند پنجره هائي كه در حول محور عمودي باز مي شوند دارنده اين مزيت مي‌باشند كه مي بضاعت آنها را به وسيله يك اهرم با هم بست يا گشوده كرد . به طور كلي از پنجره ها براي تنظيم نوروروشنايي كافي و تهويه در ساختمان مرغداري مي بضاعت به كار گيري كرد . در آشيانه اي كه داراي پنجره كافي و هواي واضح مي باشد كمتر بيماري چشم مي شود ايجاد هم به همان نسبت در مقدار رضايت بخش خيس است . معمولا سه دسته پنجره در منزلت طيور در نظر مي گيرند . ۱) پنجره هاي جلوئي: اين پنجره ها اغلب در جهت جنوبي يا اين كه شرقي لانه قرار مي گيرند و پنجره اصلي به شمار مي رود . اين پنجره ها اكثر اوقات براي نوروفروغ كافي مسئله به كار گيري قرار مي گيرد . از اين رو هر چه بزرگتر باشد خوب تر است در لانه هاي مدرن امروزه از كف تا پايين سقف كشيده مي شود . بدين ترتيب اولا نوروفروغ را به خير و خوبي در سرتاسر لانه پخش مي نمايد و اشعه آفتاب به خير و خوبي مي تواند به كف لانه به طور مايل بتابد . در ضمن هواي كثيف و گرم را كه در نصيب بالائي و در نزديك سقف عده شده اند از آشيانه خارج مي پيروزي . دستكم براي هر ۱۵-۱۸ متر مربع مي بايست يك متر مربع پنجره در حيث گرفت اما همان طور كه گفته شد امروزه دستكم ۲/۱ ديواره جنوبي يا اين كه شرقي را به پنجره اختصاص مي دهند . البته اين فرمان بستگي به آب و هوا فرق مي نمايد در نقاط سردسير مي بايست پنجره ها را كمتر كرد در نقاط گرمسير پنجره هاي داراي اهميت را طوري بايد ايجاد كه در تابستان بتوان به سهولت آن‌ها را از ديواره قطع كرد يا حداقل شيشه هاي آن را برداشت به اين خواسته اغلب از پنجره هاي سرتاسر چوبي كه دارنده شيشه هاي كشوئي مي باشند استعمال مي شود . اين نوع از پنجره ها را مي توان بسته به وضعيت محل از چوب يا فلز توليد . نكته اي كه بايد مورد اعتنا قرار گيرد اينست كه وقتي كه فروغ از شيشه عبور مي نمايد اشعه ماوراء بنفش آن بوسيله شيشه گرفته مي شود از اين رو از نظر خاصيت شيميايي فروغ و روشنايي خواص خود را از دست مي دهد .(زيرا مي دانيم صرفا بخشي از اشعه آفتاب كه ايجاد ويتامين D در بدن مي كند نصيب ماوراء بنفش نور و روشنايي مي‌باشد ) از اين رو اخيراً برخي كشورها بجاي شيشه براي پنجره ها از ورقه ها كلفت نايلن يا طلق استعمال مي شود . اين دستور علاوه بر اين كه ارزان تمام مي شود از لحاظ اين‌كه نايلن يا اين كه طلق اشعه ماوراء بنفش فروغ را نيز جذب نمي نمايد بهداشتي خيس ميباشد البته در زمستانها لانه را سرد مي نمايد و گرم كردن لانه مبتلا انواع مي شود از اين سيستم تنها در نقاط گرمسير كه داراي زمستانهاي ملايم است سفارش مي شود . ۲) پنجره هاي عقبي: اين پنجره هاي اكثر وقت ها در جهت شمالي يا غربي لانه قرار مي گيرند و بخش اعظم از جهت تهويه لانه بكار مي فرآيند . در ضمن تا ميزان اي به روشنائي آشيانه كمك مي نمايد . در هنگام فصل‌تابستان هم با ايجاد جريان هوا به خنك كردن آشيانه در روزهاي گرم امداد مي نمايد . اين پنجره ها را اكثر وقت ها براي دوري از كوران نزديك به كف يا اين كه سقف آشيانه قرار مي دهند تا بر اثر باز كردن پنجره هاي جنوبي يا اين كه شرقي توليد كوران شديد و دلايل ناشي از آن ننمايد . اندازه اين پنجره ها اكثر وقت ها كوچك هست و به طور ساده ، كشوئي با شيشه يا حتي بدون شيشه ساخته مي شود . در تابستانها معمولاً شيشه هاي آن را بر مي دارا‌هستند . اين پنجره ها در شراي در ذيل سقف قرار گيرد خوبتر مي باشد چون هواي گرم و كثيف آشيانه را بيرون مي كند فارغ از اينكه لانه سرد نمايد . اين پنجره ها يا به عبارت ديگر دريچه ها ممكن ميباشد به مسافت يك متر از هم و در سرتاسر آشيانه قرار گيرند . ميزان اين پنجره ها بسته به طول ديواره و همچنين مقدار تالار فرق مي نمايد البته اكثر زمان ها نيم متر ارتفاع و يك متر ارتفاع براي هر كدام در نظر مي گيرند . در بعضا مزارع اين پنجره ها صرفا از تخته هاي معمولي تشكيل مي شود كه در هنگام احتياج آن‌ها را گشوده مي كنند . ۳)پنجره هاي سقفي: معمولاً در آشيانه هاي والا كه دارنده سقف هاي زاويه دار ميباشند گاهي در بن زاويه دو سقف پنجره هاي تهويه اي قرار مي دهند . اكثر وقت ها در ساختمانهاي يك سري رديفي و والا كه تعداد زيادي پرنده در آنان نگاهداري مي شوند به خصوص در نقاط گرمسير از اينگونه پنجره ها به عمل مي رود . باز كردن اين پنجره ها در بين دو سقف به تهويه و خشك شدن آشيانه در تابستان كمك بسزائي مي نمايد . اين دسته پنجره ها در نقاطي مثل كشور‌ايران كه هواي تابستاني دوچندان گرم مي‌باشد و از طرفي به كارگيري از مواد عايق همچنين وسائل تهويه اي الكتريكي در آشيانه مرغها گران تمام مي شود دوچندان عالي ميباشد جديدا در اطراف تهران در آشيانه هائي كه سقف آن‌ها طاقي ميباشد (مانند مساجد و كاروانسراهاي قديمي) از اينگونه پنجره ها در مركز سقف تعبيه مي شود . امروزه معمولا براي آشيانه هاي گران قدر از ساختمانهاي سوله استفاده مي شود كه دارنده طول و عرض مختلف اند . چند كارخانه در كشور ايران اين سالن ها را بسته به توصيه مشتري ساخته و در محل قضيه لحاظ نصب مي نمايند . ساختمانهاي سوله امروزه در مرغداري هاي تازه دوچندان مرسوم هست .

مطالعه مقايسه اي ايمني زايي واكسن هاي كشته نيو كاسل و آنفلوانزا (H9N2) در جوجه هاي گوشتي مجري پزشك معالج منوچهر خوب مهر محل دانش گاه دامپزشكي دانش كده اروميه زمان پاييز 1395 تاييد كننده: پزشك رضا هاشمي فشاركي مقدمه بيماريهاي نيوكاسل و آنفلوانزا از شايعترين و مهم ترين بيماريهاي طيور در دنيا و كشور‌ايران مي باشند در دست گرفتن و پيشگيري از آنها براي پرورش دهندگان طيوراز اولويت خاصي بر خوردار مي باشد . يكي از مهمترين راههاي در دست گرفتن اين بيماريها استفاده از واكسن (كشته و زنده) بوده كه در موقعيت آلودگي شديد از سويي نياز به حداكثر عنوان حس مي شود و از سويي ديگر تداوم طولاني زمان سبب مي گردد كه مصرف واكسن هاي تزريقي لازم شوند . انگيزه اين مطالعه، مقايسه تيترهاي حاصل از واكسن هاي كشته مو جود در بازارايران در شرايط در دست گرفتن گرديده مي باشد . مواد و راه و روش كار: تعداد350 قطعه جوجه يك روزه گوشتي نژاد راس308 از يك گله مادر40 هفتهاي جان دار درمنطقه تنظيم شدند . كليه جوجه ها طبق استانداردهاي شركت راس درشرايط كنترل شده و ايزوله پرورش يافتند . جوجه ها در1 روزگي و بطور تصادفي به 7 مجموعه 50 قطعه اي تقسيم شدند . در يك روزگي جوجه هاي تيم هاي 2 ، 4، و6 بترتيب 1 دز واكسن نيوپاسول 102 (25/ . ميلي ليتر)، واكسن كشته نيوكاسل و آنفلوانزاي A (ايراني2/ . ميلي ليتر) و واكسن B(خارجي3/ . ميلي ليتر) بصورت زير جلدي(پشت گردن)در يافت كرند . در 7 روزگي جوجه هاي گرو هاي جوجه هاي گروه هاي 3 ، 5، و7 بترتيب 1 دز واكسن نيوپاسول 102 ، واكسن كشته نيوكاسل و آنقلوانزاي A (ايراني) و واكسن B(خارجي) بصورت تحت جلدي(پشت گردن)در يافت نمودند . جو جه هاي تيم 1 بعنوان در دست گرفتن 2/ . ميلي ليتر سرم فيزيولوژي استريل بصورت تحت جلدي(پشت گردن)در يافت كرند . در روزهاي 1،7،14 ،21 ،28 ،35و42 تعداد 7 پرنده از هر مجموعه بطور تصادفي گزينش و خونگيري شدند . سرم هاي تهيه گرديده و در دماي 20 - رتبه تا مدت انجام آزمايشات محافظت شدند . همچنين ركورد هاي هفتگي وزن بدن، دان مصرفي، درصد تلفات و ضريب تبديل براي هر تيم محاسبه شد .عنوان آنتي بادي بر عليه نيو كاسل و آنفلوانزا در روزهاي 1،7،14 ،21 ،28 ،35و42 به خط مش آزمايش HI ميزان گيري شد . نتايج نتايج حاصل از اين بررسي نشان بخشيد كه واكسن هاي دو گانه كشته نيو كاسل و آنفلوانزا(H9N2) در جوجه هاي گوشتي تجارتي و در حضور آنتي بادي هاي مادري و بدون نياز به واكسن هاي زنده توانا به تحريك سيستم ايمني و توليد آنتي بادي بر برعليه ويروس هاي نيو كاسل و آنفلوانزا(H9N2) مي باشند . در رابطه با تيترآنفلوانزا H9N2 تزريق در 7 روزگي نسبت به تزريق در يكروزگي، تيترها سريعتر(21روزگي در پيش‌روي 28 روزگي) آغاز به ارتقاء كردند و حداكثر تيتر آخرين (5/5 ) بدنبال تزريق در7 روزگي و حداقل تيتر( 9/2) در تزريق يكروزگي ساخت شدند .در نقطه نهايي عصر تفاوت ميانگين تيترهاي ناشي از واكسن نيوپاسول 102 (3/5) با واكسن B فرنگي (5/5)معنادار نبود، درحاليكه با عنوان ناشي ازواكسن A ايراني(7/3) معنادار بود . در ارتباط با تيترهاي نيوكاسل بدنبال تزريق در1 يا اين كه 7 روزگي ارتقاء عنوان در يك سن مشابه (21 روزگي ) آغاز شد

دستگاه جوه كشي وحداكثر تيترنهايي در تزريق يكروزگي 1/4 و در تزريق 7 روزگي 1/5 و دست كم عنوان 6/2ثبت شدند .در اين آزمايش فقط تفاوت تيتر (1/5) واكسن B (خارجي) با عنوان (8/3) واكسن A (ايراني)معنادار بود . فيض گيري نهايي اندازه آنتي بادي هاي مراقبت كننده ضد ويروس نيو كاسل وآنفلوانزا(H9N2) بدنبال تزريق پايين جلدي واكسن نيوپاسول 102 ساخت گرديده توسط كمپاني دانش بنيان پسوك، در جوجه هاي گوشتي تجاري اكثر از واكسن A (ايراني) و برابر با واكسنB (خارجي) مي باشد .

كوكسيديوز توسط پروتوزوايي از راسته Apicomplex ها و خانواده Eimeriidae ايجاد ميشود .در طيور عمده دسته ها مربوط به جنس Eimeria و عفونت در مناطق متعدد روده مي باشد .فرآيند عفونت زايي پر سرعت (۴تا۷روزه) مي‌باشد و يار همانندسازي در سلول ميزبان و زخم بزرگ به موكوس روده مي باشد .كوكسيديا در طيور معمولاً داراي صاحبخانه اختصاصيست و جور هاي گوناگون انگل مناطق يگانه روده را سرگرم مي‌كنند . دستگاه جوجه كشي
منجر شناسي يافته هاي باليني عفونت در مرغان تشخيص كنترل داروهاي ضد كوكسيديوز
سبب ساز شناسي: كوكسيديا تقريباً در قطب هاي طيور در جهان حضور دارد ولي بيماري باليني صرفا سپس از مصرف تعداد زيادي از اووسيست اسپوروزا توسط طيوران حساس اتفاق مي افتد .هر دو عفونت باليني و پرندگان بهبود يافته اوسيست ها را در مدفوع دفع مي‌كنند كه ، طعام و گرد و غبار و آب و بستر و خاك را كثيف مينمايند .اووسيست ها ممكن مي‌باشد توسط ناقلين مكانيكي نيز حمل شود .(بعنوان نمونه امكانات ، پوشاك،حشرات،كارگران مزرعه و بقيه حيوانات) .اووسيست هاي نو ،عفونت زا نيستند تا وقتيكه در دماي مناسب(۲۱-۳۲ درجه سانتي گراد)و به همپا ميزان كافي رطوبت و اكسيژن ،اسپوروله شوند .اين فرآيند يك تا دو روز دوران مي برد .اووسيست ها به بعضا مواد ضدعفوني كننده كه در اطراف دام استفاده مي‌شوند نيز،مقاوم مي‌باشند .البته به وسيله فريز شدن و دماي بالاي محيطي كشته مي شوند .آيمريا نكاتريكس و تنلا بخش اعظم در جوجه ها پاتوژن هستند .
يافته هاي باليني: آرم هاي كوكسيديا از كاهش نرخ پرورش تا درصد بالايي از پرنده ها بيمار،اسهال شديد و مرگ و مير بالا فرق مي كند .در سركشي هاي بيماري كاهش مصرف خوراك و آب،كاهش وزن، افزايش مرگ و مير اتفاق مي افتد .عفونت هاي خفيف نوع هاي روده اي كه بعنوان تحت باليني طبقه بندي ميشوند، ممكنه سبب ساز رنگ پريدگي و عفونت ثانويه بويژه عفونت كلستريديايي شوند .باقيماندگان از عفونت شديد طي ۱۰تا۱۴ روز بهبود ميبابند،اما ممكن مي باشد هرگز كارايي از دست رفته را بدست نياورند .جراحات اكثر اوقات در دستگاه گوارش و در يك محل مشخص و معلوم مي باشد كه، در تشخيص موثر است .
عفونت در مرغان: عفونت هاي E Tenella صرفا در سكوم پيدا گرديده اند كهt ميتواند با تجمع خون در سكوم و مدفوع خوني شناخته شود .هسته هايي در سكوم پرندگان باقي ما‌نده از مرحله حاد، از خون منعقد گرديده ،باقي باقي مانده بافتي و اووسيستها پيدا شده مي‌باشد . E Necatrixايجاد ضايعات اكثر در نصيب قدامي و بخش اواسط روده كوچك ميكند .لكه هاي سپيد كوچك آميخته با نقاط گرد با ميزان هاي متعدد قادر است در سطح سروزي چشم شود .در موردها شديد ،ديواره روده قطور مي‌شود و ناحيه آلوده به ۲ تا ۵/۲ برابر قطر نرمال مي رسد .لومن ممكن مي‌باشد با خون و مخاط و مايع لبريز شود .از دست دادن مايع ممكن مي‌باشد باعث ناچيز آبي‌رنگ شود .گرچه زخم در روده كوچك مي باشد ، تراز جنسي از چرخه زندگي در سكوم انجام مي شود . E Acervulinaمتداول ترين علت عفونت مي‌باشد .جراحات مشتمل بر تكه هاي مختلف سپيد بيضي صورت در نصفه بالايي روده كوچك هست كه، به راحتي در معاينه مشخص و معلوم ميگردد .سير باليني در گله معمولاً طولاني و در فيض پرورش ضغيف ، ارتقاء مرگ ومير مي باشد . E Brunettiدر زير روده كوچك در ركتوم و سكوم و كلواك پيدا گرديده هست .در عفونتهاي ميانگين مخاط رنگ پريده و ممكن مي‌باشد ضخيم شده باشد .در عفونت هاي شديد ،نكروز انعقادي و پوسته ريزي از مخاط روده كوچك چهره مي دهد . Maximaدر روده كوچك بسط ميابد جايي كه منجر اتساع و قطور شدن ديواره و خون ريزي پتشي و يك اكسوداي مايع و چسبناك قرمز مايل به صورتي ميشود .در خارج از روده كانون هاي گوناگون سپيد كه گرانقدر به لحاظ ميرسند، وجود دارد .اووسيست ها و گامتوسيت ها(به ويژه ماكروگامتوسيت ها)كه در جراحات حضور دارا‌هستند ،بزرگ ميباشند . E Praecox كه قسمت بالاي روده كوچك را عفوني ميكند،ضايعات جدا از هم ساخت نمي‌كند ولي ممكن مي‌باشد نرخ پرورش را كاهش دهد .اووسيست بزرگتر از اوسيستهاي E acervulinaهستند .ممكن مي‌باشد محتويات روده آبكي باشد .E praecoxاز ديگر دسته ها اهميت اقتصادي كمتري دارد . تشخيص: محل جراحات در ميزبان و سايز اووسيست ها ،در تعيين جور استفاده مي گردد .عفونت كوكسيديايي بوسيله تظاهرات اووسيست در مدفوع و يا تراشه هاي روده تعيين ميگردد با اينحال تعداد اوسيست حاضر رابطه مقداري با شدت بيماري دارد .شدت ضايعات وهمچنين آگاهي از ظواهر گله ، واگيري و مرگ ومير و مصرف غذا ، نرخ رشد و تخم گذاري براي تشخيص مهم ميباشد .كالبدگشايي مثال نو بهتر است .ضايعات كلاسيك E TenellaوE Necatrix شاخص خيس هست البته تشخيص عفونت ساير نوع ها طاقت فرسا تر است .
مقايسه جراحات و ساير نشانه ها با نمودار تشخيصي ،يك تمايز دقيق در ميان مدل هاي كوكسيديا نشان مي دهد .عفونت هاي كوكسيديايي ادغام مرسوم مي‌باشند .
تشخيص كوكسيديوز باليني در‌صورتي‌كه اوسيست، مروزوايت يا شيزونت ها به وسيله ميكروسكوپ چشم شوند و در شراي ضايعات شديد باشند،حتميست .عفونت هاي كوكسيديايي تحت باليني مي توانند ،مهم نباشند و همت ضعيف ممكن ميباشد ، در اثر ساير اختلالات گله روي دهد .
كنترل: رويه هاي عملي مديريتي نمي تواند از عفونت كوكسيديايي خودداري كند .مرغي كه در قفس نگه داري مي شود تا از مدفوع انقطاع نگه داشته شود ،عفونت كمتري دارااست .كوكسيديوز باليني كمتر در چنين قوانيني چشم ميشود . رويكرد هاي ديگر در دست گرفتن ،واكسيناسيون و پيش گيري با داروهاي ضد كوكسيديوز ميباشند .درحاليكه داروهاي ضد كوكسيديوز براي حفاظت از اين پرندگان ارجح مي باشند ،برنامه هاي واكسيناسيون دارند، محبوبيت بدست مي آورند .
داروهاي ضد كوكسيديوز: محصولات بخش اعظمي براي پيشگيري يا اين كه معالجه كوكسيديوز در مرغ در دسترس مي باشند .ضد كوكسيديوزها اكثر وقت ها در طعام داده مي شوند و براي پيش گيري از بيماري و خسارت اقتصادي داراي ارتباط با عفونت زير حاد مي‌باشند .آنتي بيوتيك ها و مرحله بالاي ويتامين AوK براي بهبود مقدار معالجه و خودداري از عفونت هاي ثانويه استعمال مي شوند .براي پرهيز از ساخت مقاومت در برابر داروهاي ضد كوكسيديوز توليدكنندگان ممكن هست به جاي به كار گيري مداوم از يك داروي ضد كوكسيديوز غالب در گله،از داروي ضد كوكسيديوز جايگزين براي هر ۴-۶ ماه استفاده كنند .يا اين كه داروي ضد كوكسيديوز را در يك زمان رويش تغيير و تحول دهند(برنامه شاتل) .كوكسيديا مي تواند در آزمايشگاه قضيه آزمايش قرار بگيرد تا موثرترين فرآورده تعيين گردد .”برنامه شاتل”كه يك مجموعه از مرغان به ترتيب با داروهاي مختلف(معمولاً يك تغيير و تحول بين استارتر و جيره رشد)درمان ميشوند،روش معموليست و سبب كاهش پيدايش مقاومت مي شود .اثر داروهاي ضد كوكسيديوز ممكن مي‌باشد كوكسيديو استات باشد كه، رويش داخل سلولي كوكسيديا متوقف گرديده مي باشد ، البته پرورش و توسعه و گسترش ممكن است بعد از خروج دارو ادامه يابد .يا اثر دارو كوكسيديوسايد است كه،كوكسيديا در حين پرورش كشته مي شود .برخي از داروهاي ضد كوكسيديوز ،در كوتاه مقطع كوكسيديواستاتيك ميباشند ولي در دراز مدت كوكسيديوسايد ميباشند .اكثر داروهاي ضد كوكسيديوز كه در درحال حاضر حاضر مصرف ميشوند،كوكسيديوسايد هستند .
آمپروليوم آنتاگونيست تيامين (ويتامينB1) است .كوكسيديا با سرعت تقسيم بالا نياز متعددي به تيامين دارااست .آمپروليوم هنگاميكه در بيشينه و كمينه ي دما مرحله توصيه شده در تغذيه به كارگيري مي شود، كناره امن ۸:۱~ دارد(۱۲۵-۲۵۰PPM) .امروزه كاربرد كليدي آمپروليوم براي تصفيه آب در شيوع بيماري مي‌باشد . داروهاي يونوفره(موننسين،سالينومايسين،لازالوسيد،مادورامايسين و سمدورامايسين)تركيباتي با يون هاي متفاوت عمدتاً شامل سديم،پتاسيم و كلسيم را صورت مي دهند و اينها را از شيوه غشاهاي بيولوژيك حمل و نقل مينمايند .يونوفره ها هر دو سطح برون و درون سلولي از انگل به خصوص فرايند اول و غيرجنسي رويش انگل را ذيل تأثير قرار عرضه ميكنند .تحمل دارويي به آهستگي در كوكسيدياي طيور بروز ميكند كه احتمالاً به ادله راه و روش بيوشيميايي غير اختصاصي كار اين توليدات تخميري روي انگل ميباشد .محاسبه هاي اخير نشان مي دهد ،تحمل دارويي درحال حاضر در اكنون توسعه و گسترش مي‌باشد .البته اين توليدها اساسي ترين كلاس داروهاي ضد كوكسيديوز باقي ماندند . ديكلازوريل و تولترازوريل در برابر طيف گسترده اي از كوكسيدياها بسيار موثرند .ديكلازوريل براي پيشگيري بيشتر به مقدار ۱PPM در خوراك به كار گيري مي‌شود درحاليكه تولترازوريل در سكو اوليه براي معالجه در آب به كارگيري مي‌گردد .

برهان بيماري پاستورلامولتوسيدا مي باشد . لويي پاستور در اوايل آبادي سال 1880 توانست اولين واكسن باكتريايي را پيش‌رو اين بيماري تهيه و تهيه و با موفقيت به كارگيري كند . اين بيماري به سه فيس فوق خراب ، خراب و مزمن پيدايش مي نمايد . در در در بين پرندگان، اردك ، غاز و بوقلمون اساسي تر از مرغ و خروس ميباشند و پرنده ها قديمي سال بيشتر از جوجه ها سرگرم مي شوند . در فيس فوق وخيم تلفات بالا و ناگهاني فقط آرم مشخصه مي‌باشد و در كالبد گشايي،پرخوني جنازه و پتشي گوناگون در احشا مشاهده مي شود . در موقعيت حاد ، تب بالا ، بي اشتهايي، بي حالي و اسهال ديده شده، مرگ در پهنا يكسري ساعت فرا مي رسد .در كالبد گشايي خيز ريوي ، پنوموني و پري هپاتيت بارز هست . در موقعيت مزمن ، تورم ملتحمه چشم، تورم و سفتي تاج و ريش ، لنگش و تنگي نفس مشاهده مي شود كه در كالبد گشايي تورم مفصل پنيري در مفاصل پا و اكسوداي پنيري در گوش مياني جلب حيث مي نمايد . توصيه بر اين مي‌باشد كه طيور با اهميت دو بار در سال واكسينه شوند . 2- بيماري نيوكاسل ادله بيماري پاراميكسوويروس تيپ 1 پرنده ها از خانواده پاراميكسوويريده با ژنومي از متاع RNA مي باشد . اين بيماري اولي توشه در سال 1926 به وسيله كرانولد از جاوه گزارش شد . در ايران نيز اولي توشه در سال 1329 در تبريز به وسيله محققين مؤسسه رازي تشخيص داده شد . بخش اعظم وقت ها طيوران اهلي و وحشي ( به خصوص جوجه ها) به اين بيماري حساسند ولي پرنده ها گوشتخوار مقاومت بيشتري دارا‌هستند . ورود استدلال بيماري به بدن عمدتاً از شيوه دستگاه تنفس و گوارش ميباشد . بر حسب حدت ويروس شدت واگيري مختلف است كه به اصطلاح لنتوژنيك ( خفيف) ، مزوژنيك (متوسط ) و ولوژنيك (حاد) خوانده مي شود . علامت هاي بيماري به سه فرم تنفسي ( ترشحات بيني ، نفس نفس زدن ، تنفس دهاني و سرفه ) ،گوارشي ( بي حالي و بي اشتهايي ، عطش مضاعف و اسهال ) و عصبي ( لرزش عضلاني ، فلج جزيي و يا سواي نقص پاها و بال و پر و لبريز و مالامال ، يورش هاي صرع مانند، انعطاف سر و گردن به طرفين يا اين كه ستاره نگري ، تلوتلو ميل كردن و عقب عقب رفتن ، دور خويش چرخيدن و افتادن به زمين كه با تحريك دست يا اين كه صدا اين آرم ها تشديد مي شود) مي‌باشد كه ممكن مي باشد به چهره انفرادي و يا كمپلكس ديده شود . در نهايت مرغ در گير تلف مي شود .در مرغان تخم گذار افت تخم گذاري، لمبه گذاري و تغيير‌و دگرگون سازي صورت پوسته تخم مرغ به ديده مي خورد . دستگاه جوجه كشي 3- بيماري برونشيت عفوني عامل بيماري بخشي از تيم 3 كورونا ويروس از خانواده كورونا ويريده با ژنومي از محصول RNA است . او‌لين باردر سال 1931 در ايالات متحده شناسايي شد . اين ويروس داراي رمز و تيپ هاي گوناگون ميباشد كه سروتيپ ماساچوست شايع ترين ويروس در جمهوري اسلامي كشور ايران و جهان مي باشد . ما در در بين سروتيپ هاي متعدد ويروس مصونيت متقاطع وجود ندارد . ورود دليل بيماري به بدن از رويكرد دستگاه تنفس ميباشد . برونشيت عفوني يك عدد از بيماري هاي حاد دستگاه تنفس ماكيان مي باشد كه اكثر جوجه هاي با سن كمتر از 4 هفته را سرگرم ساخته و به سرعت منتشر مي شود .

دستگاه جوجه كشي

علايم آن عبارتند از: آبريزش بيني ، تنفس دهاني ، خس خس و سرفه و عطسه ، حس سوز‌و‌سرما و تجمع جوجه ها در كنارهم ، ضعف و لاغري . واگيري تا 100% و تلفات تا 30% در جوجه ها ديده مي شود . در مرغان تخم گذار سبب ساز ساز ساز افت تخم گذاري و تغيير رخ تخم مرغ مي شود . وجود ترشحات سروزي در ناي و حنجره و چرك پنيري در برونشيول ها از علايم كالبدگشايي مي باشد . 4- بيماري لارنگوتراكييت عفوني برهان بيماري آلفا هرپس ويروس بخشي از خانواده هرپس ويريده با ژنومي از فرآورده DNA مي‌باشد . او‌لين توشه در سال 1925 به وسيله مي در ايالات متحده شناسايي شد . انتقال بيماري از رويكرد دستگاه تنفسي هست . اين بيماري بسيار واگير ميباشد و اكثر مقطع ها در مرغان 18-4 ماهه پيدايش مي نمايد . نشانه هاي آن عبارتند از : عطسه و سرفه ، ترشحات بيني و ديده ، تنگي نفس ، تورم چشم و خس خس با تنفس صدا دار، مرغ ها گردن خويش را به جلو كشيده و راست نگاه مي دارا ميباشند تا آسان و راحت خيس تنفس نمايند . در شرايط وخيم بيماري ، مخاط خوني از دهان و بيني پرنده دفع مي شود كه باعث ساز خوني شدن منقار ، فيس و پرها مي شود، واگيري تا 100% و تلفات به 70-50% مي رسد . وجود جراحت، خون ريزي و غشاهاي كاذب در حنجره، ناي و برونش ها از علايم كالبدگشايي ميباشد . لارنگوتراكييت اولين هرپس ويروسي مي باشد كه رويكرد هاي ابتكاري واكسيناسيون برعليه آن انجام گرفت . 5- بيماري آبله طيوران دليل بيماري آوي پاكس ويروس جزء خانواده پاكس ويريده با ژنومي از كالا DNA مي‌باشد . اولي توشه در سال 1902 بوسيله ماركس و استيكر شناسايي شد . اين بيماري به دو صورت جلدي و مخاطي ( ديفتريك ) پيدايش مي كند . در فرم جلدي دانه هاي آبله در نواحي سواي مالامال و بيشتر بر روي سر ( تاج، ريش، دور و بر دهن و بيني و چشم ها ) پيدايش مي كند، پرنده ها در گير اشتها نداشته ، قليل قليل لاغر مي شوند . در فرم ديفتريك دانه ها در حيطه دهان ، حلق و ناي نيز ظواهر شده ، دلايل ناشي از آن چه بسا به مرگ پرنده نيز مي انجامد . 6- بيماري آنفلوآنزاي پرندگان دليل بيماري جور آنفلوآنزاي A از خانواده اورتوميكسوويريده با ژنومي از مال RNA مي باشد .
او‌لين توشه در سال 1880 در ايتاليا شناخته شد . در جمهوري اسلامي كشور‌ايران در سال 1332 براي اولين توشه مشاهده شد . اين ويروس داراي آنتي ژن هاي Hو N ميباشد كه ذيل جور هاي مختلفي دارا ميباشند . انتقال بيماري از رويه تماس نزديك مي‌باشد . نماد هاي بيماري عبارتند از : شروع ناگهاني بيماري ياور با تلفات بالا، جدا تخم گذاري ، سرفه و عطسه و خس خس كردن، ترشحات بسيار چشم، التهاب سينوس ها و تورم سرو صورت ، اسهال، كبودي تاج و ريش و پيدايش لكه هاي سپيد و نكروتيك در آن ها .

امر پخت سوپ بوقلمون : امر پخت سوپ بوقلمون به صورتي ميباشد كه ابتدا بايد كره و روغن را گرم كنيد و پياز را به آن بيشتر نمائيد تا مقداري سبك شود .بعد سينه بوقلمون را همپا با سير به آن طولاني تر كنيد و به بازه چندين ثانيه آن را تفت بدهيد .
در مرحله بعدي آب را به آن بيافزاييد و زماني به ميانه پخت رسيديد سوپ مرغ و گوجه فرنگي را هم اضافه نماييد و فرصت دهيد تا سينه بوقلمون به نيكي مغز پخت شود .بعد در صورتيكه تمايلي داشتيد صيفيجات خرد گرديده را كمي تفت بدهيد و بلافاصله به مواد فوق بيافزاييد و در غايت ريحان،نودل،فلفل و اورگانو را به سوپ اضافه كرده و پس از 5 دقيقه در ظرف دلخواه سرو كرده و ميل نماييد . دستگاه جوجه كشي
نكات اساسي در صحيح كردن سوپ بوقلمون : * اين فرمان پخت دربردارنده 110 گرم پروتئين،80 گرم چربي،1150 گرم كربوهيدرات و 1760 كيلو كالري انرژي مي باشد .
* گوشت بوقلمون به علت دارا بودن اسيد آمينه تريپتوفان كه پيش ساز سروتونين در بدن ميباشد براي بيماري ام اس اثر گذار بوده و بسيار شور آور مي باشد .
* ناگفته نماند بر حسب ذائقه تان مي توانيد به جاي اورگانو از آويشن استفاده كنيد .

به طور كلي ميتوان گفتكه 99 درصد پيروزي قبلي از وقوع اين ايراد است و در صورت پيچيدن تخم نهايتا با احتمال كمي شما ميتوانيد پرنده را نجات دهيد پس به طبع توجه تان را به نكات ذيل جلب ميكنم و حتماااا براي پيشگيري مبادرت كنيد براي پيشگيري ميتونيد گذشته از جفت انداختن قناريها به ماده ها مقداري منداب بديد مصرف منداب گرم هست و منجر قابل انعطاف خيس شدن مجراي خروج تخم مي‌باشد .ولي اگه با تمامي اين موردها در قناريهايي كه معمولا سال اول تخم گزاريشون است اين حادثه به زمين خورد مطالب زير رو بخونيد اميدوارم كمكتون كنه
-گاهي پيش مي آيد كه قناري ماده در حين تخم گذاري با حالتي پريشان و افسرده در كف قفس افتاده و به سختي نفس مي كشد و به نظر ميرسد كه هر لحظه ممكن است تلف گردد . در چنين وضعيتي برخي اقدامات فوري را ميتوان انجام بخشيد .
-اين مورد ميتواند به كمبود مواد آهكي و املاح معدني مربوط باشد كه منجر لمبه شدن تخم و پوسته بستن آن گردد و پرنده توانا به دفع چنين تخمي نباشد . -دليل ديگر آن ميتواند در اثر تغذيه پرنده از غذاهاي چاق كننده باشد كه در اثر آن مسير و مجراي تخم گذاري پرنده چربي آورده و هنگام تخم گذاري ، پرنده با مشكل روبرو مي شود .
-در چنين وضعي براي نجات پرنده از مرگ ، فورا آن را از قفس بيرون كرده و با احتياط كامل و ملايمت ، مخرج پرنده را با روغن خوراكي كاملا چرب كنيد و سعي كنيد تمام مخرج و زير شكم پرنده كاملا چرب شود . -هرگز سعي نكنيد با وارد كردن فشار ، تخم را از شكم او بيرون سازيد زيرا با شكسته شدن پوست تخم در شكم پرنده ديگر اميدي به زنده ماندنش نخواهد بود .
-پس از چرب كردن مخرج پرنده بايد او را در قفس قرنطينه كرد و كف قفس را با پارچه نرمي پوشانيد و محل نگهداري او را گرم نگه داشت . چنانچه با اين تدابير پرنده تخم را دفع كند خيلي زود به درحال حاضر عادي باز خواهد گشت . دستگاه جوجه كشي
ولي اگه حالاه به هر عاملي مثل عوارض ( نو فعاليت بودن ماده-بزرگ بودن تخم-استرس ناگهاني-و پيچيدن تخم در تن ماده مطابق فيلماي ذيل و يا اين كه فيلمهاي مو جود در كانال سعي فرمائيد دماي نگهداري را بالا ببريد و با مقداري روغن ويكس و يا اين كه زوعن زيتون اقدام به نجات پرنده فرمائيد

تلقيح اسپرم شامل تعدادي نكته داراي اهميت مي باشد : -پرنده ماده نظير پرنده نر بايد دوره رام شدن را سپري كرده باشد – تلقيح هنگامي انجام شود كه پرنده ماده آشيانه خود را درست كرده باشد و فراهم تخم گذاري باشد -به طور كلي تلقيح در زماني باشد كه پس ماده متورم شده باشد(2تا4روز قبلي از تخم گذاري) در اين هنگام كه قفس را براي دقايقي كنار قفس ماده قرار داده ايم،نر شروع به آوازخواني مي نمايد و به سمت ماده جهت دهي مي شود ،ماده با اين فعاليت نر تحريك گرديده و وضعيت جفت گيري به خود مي گيرد (به اصطلاح پشت مي دهد)اين تكان ماده مي بايست دست كم 3بار تكرار شود . در اين لحظه قناري ماده را مانند نر در دست مي‌گيريم و شروع به مهرورزي همان نقاط ميكنيم ،با اين تكان پس ماده قدري متورم تر و مرطوب مي شود

دستگاه جوجه كشي

كه نشانگر آمادگي دستگاه تناسلي براي تلقيح مي باشد .بعد لوله مويي دربردارنده اسپرم را به ميزان 1 ميليمتر به باطن كلواك (مقعد) جهت دهي مي كنيم و به آرامي درون لوله دميده تا مايع درون آن تخليه شود و مجددا استارت به نازونوازش مي كنيم تا اطمينان حاصل شود كه مايع اسپرم به باطن سيستم تناسلي ماده سوق‌دهي شده هست و سپس از يك دقيقه ماده را به آرامي درون قفس رها مي كنيم و مجددا قفس ها را از نيز دور مي كنيم . اسپرم ها كار كشته ميباشند تا 4 روز در مجراي دف ران زنده بمانند و معطل بارور كردن تخمك ها در حين خروج از تخم دان شوند،بدين جهت هست كه يك بار تلقيح چه بسا 4روز قبلي از تخم گذاري قادر است كليه تخم ها را بارور كند . فوايد تلقيح 1-جلوگيري از هزينه نگه داري قناري نر به خصوص در سالن هاي كوچك و براي نژادهاي سنگين ارزش مثل قانوني بلند كه با استفاده از اين منش مي بضاعت و توان تعداد نرها را به دست‌كم رساند . 2-در چهره وجود فقط يك يا اين كه تعداد محدودي قناري نر جهت بسط ژن برتر مي توانايي به كميت بالا در دوران كوتاه دست پيدا كرد . 3-چون اسپرم ها قابل نگه داري و انتقال هستند مي توانايي آن را به تالار هاي فاصله به دور انتقال اعطا كرد به طوري كه قناري جا به جا نمي شود و عمل قرنطينه در ارتفاع فصل رعايت مي شود .(جابه جايي مي بايست كاملا حرفه اي انجام شود چراكه اسپرم ها فقط در موقعيت خاص براي بازه طولاني توانمند به زنده ماندن هستند) 4-درصد باروري تخم ها در اين منش بالاتر هست زيرا قرار دادن اسپرم در درون دستگاه تناسلي ماده ضريب اطمينان بيشتري را براي وصال به تخمك حاصل مي نمايد . 5-در چهره استعمال يك نر و چند ماده ،اين رويه خوبتر هست چون علاوه بر بازدهي بالاترمانع از ضعيف شدن قناري نر گرديده و سبب سلامتي و قدمت بيشتر قناري نر مي شود . 6-در اين خط مش مي توانايي فقط با يك بار اسپرم گيري از نر تعداد 5 ماده ويا بخش اعظم را بارور كرد . 7-در تلقيح تصنعي و مصنوعي مي توانايي قناري هايي را كه قدرتمند به جفت گيري طبيعي نيستند را كماكان در گردونه توليد حفظ نمود .(قناري هايي كه در گير نقص گرديده اند) -8مدت زمان تلقيح تصنعي و مصنوعي كوتاهتر و مطمئن خيس از تلقيح ارگانيك مي باشد . 9-با اين خط مش مي بضاعت و توان در تصحيح نژاد و ارتقا نسل بهره بيشتري حاصل كرد .
عدم استفاده از تلقيح مصنوعي -تلقيح پرنده ماده با اسپرم هاي ضعيف -عدم شناخت تكنيك استفاده از اسپرم و تلقيح آن در دستگاه تناسلي -عدم داشتن مهارت كافي و زخم زدن به پرنده،چه در دوره هاي اجرايي و چه در حين تلقيح تذكر اين روش مي بايست با اعتنا و مهارت كافي انجام شود،تا از هرگونه زخم زدگي به قناري پرهيز شود . همينطور تلقيح تصنعي و مصنوعي بايد در وضعيت مختص (بيشتر براي پرندگاني كه مبتلا حادثه شده اند وتوانايي جفت گيري طبيعي را ندارند) به منظور خوب تر شدن يك روند و با انگيزه اعمال شود،و در موقعيت عادي جفت گيري ارگانيك و تكثيرمعمول بايستي در برنامه قرار گيرد . تمام وسايل مورد نياز اعم از لوله و…و همينطور دست ها بايستي استريل و عاري از هر دسته آلودگي‌ باشند . -اين كاربرد براي افراد مبتدي ناكارآمد و قابليت فيض نامطلوب براي آن ها را دارااست .