طيور

در چندين دهه قبلي نژاد خاصي از بلدرچين كه در آن زمان از معروفيت خاصي برخوردار نبود، به نام بلدرچين ژاپني (coturnix coturnix japonica) بعنوان يك منش راه حل جهت تخفيف شدت نبود پروتئين، بويژه در كشورهاي در درحال حاضر توسعه، معرفي گرديد.

دستگاه جوجه كشي

كه با دقت به ويژگيهاي اختصاصي به شخص خويش توانست خيلي زود چه در بخش ايجاد و چه در بحث مصرف به جايگاهي اصلي دست يابد به دسته اي كه هم درحال حاضر پرورش بلدرچين بعنوان صنعتي سود آور و مالامال راندمان در سراسر عالم شناخته گرديده هست و ويژگيهائي نظير: پرورش سريع، سن بلوغ جسمي و جنسي پائين، مسافت نسلي كوتاه، اندازه تخمگذاري بالا، كيفيت عالي توليدات توليدي و ويژگيهاي غذائي گوشت و تخم، آنرا به يك عدد از لبريز طرفدارترين فن ها نموده هست به طوريكه در درحال حاضر حاضر گوشت و تخم بلدرين فقط در رستورانهاي مرتبه يك و گرانقيمت بعنوان خوراكي لذيذ و گرانقيمت عرضه نمي شود بلكه گوشت و تخم اين پرنده با توجه به بها ارزنده و كيفيت مناسب، در در بين عام مردمان نيز با استقبال خير مواجه گرديده و تقريبا از هر 10 نفر يك بدن گوشت بلدرچين را در سبد غذائي خود قرار مي دهد .

بلدرچين يك گونه از گونه‌هاي متعدد طيور و از كوچكترين پرنده‌هاي حلال گوشت مي باشد كه به طراوت در مرزوبوم ما مورد اعتنا قرارگرفته است . بعضي‌ها به بلدرچين به ادله نوع صدا و آوازش «بدبده» مي‌گويند . بعضي‌ها نيز اين حيوان را اسم كرك مي شناسند . بلدرچين‌ها در طبيعت، عمده در كشتزار غلات و زمين‌هاي ناهموار و بين علفزارها معاش مي‌كنند . هنگام زمستان هم در دسته‌هاي گرانقدر توده گرديده و مهاجرت مي نمايند كه گاه مسير طي گرديده بالغ بر 400 الي 1000 نيز مي گردد . بلدرچين‌هاي وحشي كه در طبيعت زندگي ميكنند هفت تا دوازده عدد تخم مي‌گذارندكه اين تخمها آن گاه از شانزده تا بيست و يك روز گشوده شده و جوجه‌ها از آن‌ها بيرون مي شوند .

گوشت و تخم بلدرچين براي مردمان ارزش غذايي و حتي دارويي دارااست و بعضي عقيده دارا‌هستند كه با ميل كردن گوشت و تخم بلدرچين شم سالم و جواني مي نمايند .

ويژگيهاي بلدرچين و محصول ها آن همان گونه

كه اشاره شد بلدرچينها دارنده ويژگيهاي منحصر به فرد به فردي ميباشند كه آنها را از ساير طيور متمايز كرده و صنعت رويش بلدرچين را يه يكي از فيض آورترين صنعت هاي بدل كرده است، در زير به بعضا از اين ويژگيها اشاره كوتاهي خوا هيم داشت: 1- سرعت بالاي رويش در اين پرنده فراوان قابل اعتنا و در حدود2 .5 تا 3 .5 برابر ساير طيور مي‌باشد . بلدرچينها عموما در 35تا45 روزگي به وزن 180تا 220 گرم رسيده و مهيا كشتار مي شوند ضمن اين كه سن بلوغ نيز در حدود 7-8 هفتگي مي باشد .

2- سن پائين بلوغ جنسي: اين طيوران در 6-5 هفتگي توانا به تخمگذاري شده و در 8-7 هفتگي به بلوغ كامل جنسي رسيده و آمادگي ساخت مثل پيدا مي نمايند .

3- فاصله نسلي كوتاه، كه اعمال برنامه هاي اصلاح نژادي را در آن‌ها به خوبي امكان پذير مي سازد .

4- مقدار تخمگذري بالا، بلدرچينها به طور وحشي هر ساله در حدود 80 – 60 عدد تخم مي گذارند اما در اسارت و با اعمال برنامه هاي مديريتي قدرتمند در زمينه تغذيه و نوردهي مصنوعي مي توانيم اين رقم را به مقدار قابل مراعات اي ارتقاء داده و به عدد 250 150- عدد تخم در سال دست پيدا كنيم .

پرورش

صنعتي بلدرچين: وجود خصوصيت هاي مطلوب همچون رويش پرسرعت ، بلوغ زودرس ، ساخت تخم بالا ، كوتاهي فاصله ميان نسل ها ، بالابودن تراكم پرورشي در واحد سطح ، ارزان بودن جيره مصرفي ، آلرژي اندك نسبت به برخي از بيماري هاي طيور ، قيمت بالاي توليدات كه مشتمل بر گوشت و تخم مي باشد و به خصوص برگشت پرسرعت سرمايه سبب ساز گرديده ميباشد تا بلدرچين به عنوان يك پرنده مطلوب نزد كشاورزان و رويش دهندگان تلقي شده و علاقمندان متعددي به رويش صنعتي اين پرنده روي آورند .

مهم‌ترين

نكاتي كه سبب صنعتي شدن رويش اين پرنده گرديده ميباشد به شرح تحت مي باشد : ۱ – اندازه رويش سريع : مقدار رشد اين پرنده در حدود ۵/۳ برابر سريعتر از ديگر طيور اهلي مي باشد .

۲ – بلوغ جنسي پر سرعت : در حدود سن ۵۰ – ۴۰ روزگي بلدرچين هاي ماده در پيك ايجاد مي باشند .

۳ – توليد تخم بالا : در رخ پرورش صحيح ، اين پرندگان در سال نخستين توليد توان ساخت ۲۶۰ تخم را دارا مي باشند .

۴ – كوتاه بودن مسافت ميان نسل ها : توانايي بلدرچين در ساخت ۴ – ۳ نسل در سال نخستين ايجاد اين قابليت را براي محققين فراهم آورده مي باشد تا از آن به تيتر پرنده اي آزمايشگاهي به كارگيري كنند .

۵ – زمان انكوباسيون كوتاه : جوجه كشي تخم اين پرنده ۱۸ – ۱۷ روز طول مي كشد .

۶ – تراكم بالاي پرورش : با دقت به اين‌كه جثه اين پرنده كوچك و نيز به مرحله آبخوري و دانخوري كمتري احتياج دارااست در مقايسه با ديگر پرندگان تعداد پرنده بيشتري در واحد سطح ميتوان رشد داد .

۷ – واكسيناسيون كمتر : با دقت به اينكه نوع هاي بلدرچين در برابر برخي از بيماري هاي متداول طيور حساسيت كمتري دارا هستند در سود به واكسيناسيون كمتري احتياج دارا‌هستند .

۸ – بازگشت سريع سرمايه : با دقت به اين‌كه سن بلوغ بلدرچين ۵۰ – ۴۰ روزگي مي باشد در سود مي توان گوشت و تخم اين پرنده را پرسرعت به بازار عرضه نمود .

۹

– قيمت غذايي بالاي گوشت و تخم بلدرچين در ميهن ما آن گاه از انقلاب براي او‌لين بار پرورش بلدرچين در استان يزد ابتدا گرديد كه به فيس مجتمع مشتمل بر واحد مامان ، گوشتي ، بسته بندي و جوجه كشي سازمان مي گردد .

بلدرچين دارنده گوشتي با پروتئين بالا و درصد چربي كمتري مي باشد كه براي كودكان و بيماران زياد داراي منفعت و موثر مي باشد . تخم بلدرچين بيضي صورت مي باشد كه وزن آن ۱۵ – ۸ گرم و رنگ آن معمولا سپيد با خال هاي سياه يا اين كه قهوه اي تا آبي و زردرنگ نخودي مايل به سبز مي باشد . الگوي تخم و رنگ تخم بلدرچين اختصاصي به شخص هست و منبع خير از ويتامين ها )به جز ويتامين c (مي باشد . كيفيت تخم بلدرچين بالاو مقدار كلسترول آن از تخم مرغ كمتر مي باشد . گزينش جنسيت جوجه بلدرچين از سن ۱ روزگي چهره مي گيرد كه اين كار تهيدست افراد يادگرفتن چشم و حرفه اي مي باشد . اما از سن ۳ هفتگي مي بضاعت نرها و ماده ها را به وسيله رنگ مالامال هاي حوزه‌ سينه از يكديگر تشخيص بخشيد . پرهاي سينه اي نرها به رنگ قرمر مايل به قهوه اي و ماده ها به رنگ خرمائي سوخته ( خاكستري با نقاط سياه رنگ ) روي آنها مي باشد .

وزن جوجه هاي نو هچ شده در حدود ۱۰ – ۵ گرم مي باشد كه درسن ۵۰ – ۴۰ روزگي به بلوغ مي رسند . وزن بلدرچين هاي نر بالغ ۱۵۰ – ۹۰ گرم و ماده ها ۱۸۰ – ۱۱۰ گرم مي باشد . همچنين تعداد كروموزوم هاي بلدرچين ۷۸ مي باشد كه شش جفت آن‌ها كروموزوم هاي گرانقدر ، شش جفت متوسط و ۲۷ جفت ميكروكروموزوم مي باشند كه كروموزوم هاي جنسي از نوع والا مي باشند .

رشد

جوجه بلدرچين : دماي آغازين جهت رويش جوجه بلدرچين در تحت مامان تصنعي و مصنوعي و در بالاي رمز جوجه ۳۵ درجه سانتيگراد مي باشد كه اين دما هر چهار روز يك بار 2 .5 رتبه كاهش مي يابد تا به ۲۱ درجه سانتيگراد برسد . معمولا براي هر جوجه ۱۵۰ سانتيمتر مربع دور و بر تا سن ۳ هفتگي در نظر مي گيرند . استفاده از آب شكر ۸ % در ۳ – ۲ روز اوليه فيض خير را در بر خواهد داشت . براي جوجه بلدرچين ها تا سن ۳ هفتگي ۲ سانتي متر دانخوري و ۱ سانتي متر آبخوري به ازاء هر قطعه در نظر مي گيرند . در دو هفته اوليه نوررساني ۲۴ ساعته مي باشد كه پس از آن تا ۱۲ ساعت كاهش مي يابد .

رويش

نيمچه : معمولا از دو راه براي رشد بلدرچين استفاده مي شود : ۱ – بستر ۲ – باتري كه جديدا قضيه استفاده قرار مي گيرد كه داراي مزايايي همچون تعداد جوجه بيشتر در واحد سطح ، نيروي كار كمتر ، بهداشت بهتر ، سهولت در حذف ، معالجه و پيشگيري و به كار گيري خوب تر از مرحله مي باشد .

دماي مورد نياز نيمچه ها ۲۸ – ۲۱ درجه سانتيگراد مي باشد و از ۱۲ ساعت نوروروشنايي تا سن ۵ هفتگي كه بلدرچين ها به قفس هاي تخمگذاري منتقل مي شوند بهره مي برند . براي رشد خوب تر ، نرها و ماده ها انقطاع از يكديگر رويش داده مي شوند . در اين سن در بستر به ازاء هر نيمچه ۱۸۰ – ۱۵۰ سانتيمتر مربع بسته به مدل جوجه وفصل در لحاظ مي گيرند . براي هر جوجه ۳ – 2 .5 سانتيمتر دانخوري و ۲ – 1 .5 سانتيمتر آبخوري در حيث مي گيرند . در صورت به كار گيري از آبخوري نيپل ، هر نيپل براي ۱۵ پرنده در نظر گرفته مي شود .

رشد

بلدرچين مادر : در حالت تجاري بلدرچين ها در قفس هاي توري به گنجايش ۲۰ تا ۳۰ و چه بسا ۴۰ بلدرچين پرورش داده مي شوند . معمولا به ازاء هر بلدرچين ۲۰۰ – ۱۵۰ سانتيمتر مربع فضا در قفس در لحاظ گرفته مي شود . ميزان فضاي دانخوري ۳ –۲ سانتيمتر به ازاء هر قطعه مي باشد . اندازه فضاي آبخوري معمولا عامل محدود كننده اي در سيستم قفس نيست . قفس ها معمولا تا ۸ سطر نصب مي شوند . سن فروش بلدرچين ها معمولا ۱۸ – ۱۷ هفتگي مي باشد .

تغذيه

بلدرچين نيازهاي تغذيه اي در بلدرچينهاي مولد و پرواري از يكديگر گوناگون مي باشد اما درهر دو غذا بايستي به شكل آردي با حداكثر قطر در اختيار پرنده ها قرار داده شود كه اين زمينه خصوصاٌ در اوائل زمان رويش بسيار حائز اهميت مي باشد .

اندازه مصرف غذا در طيوران بالغ حدود 35-25 گرم به ازاين حد هر پرنده در روز مي باشد .

همينطور دان تهيه گرديده بايد داراي فرمولاسيون ويژه و به اصطلاح بالانس شده باشد و در آن از تركيبات مورد نياز مثل مواد معدني و ويتامينه، كلسيم، فسفر، مواد افزودني مسئله نياز و . . . به كارگيري گردد تا حداكثر بازدهي در رويش و تخمگذاري بدست آيد .

بايستي اعتنا داشت كه بلدرچينها، خصوصاٌ جوجه ها به كمبود بعضي مواد مانند كلسيم، فسفر و روي زياد حساس مي باشند و نبود اين مواد در جيره بصورت عقب ماندگي در رشد، فقدان وزن، عدم پرورش پرها و مشكلات تنفسي نمايان مي شوند .

عوامل

مفيد بر جوجه كشي در بلدرچينهاي اهلي بلدرچين اهلي گرديده تمايلي براي خوابيدن روي تخم ندارد و بنابرين تخم هارا بايد با دستگاه هاي ويژه و به منش تصنعي جوجه كشي كرد . تخم بلدرچين را مي توان با موفقيت بالا در عمده دستگاه هاي تجاري كه به منظور جوجه كشي تخم مرغ يا اين كه ساير پرنده ها ساخته گرديده اند تبديل به جوجه كرد، براي اين عمل صرفا كافي است تا شانه هاي اختصاصي بلدرچين را جايگزين كتف هاي تخم مرغ كرد .

عوامل تاثير گذار بر روي مقدار جوجه درآوري تخم در بلدرچينها تقريبا همانند ساير ماكيان بوده و دما ، رطوبت ، چرخش ، و تهويه 4 دليل مهم و موثر بر جوجه كشي ميباشند . عدم توفيق در هر يك از اين 4 دليل موجب كاهش شديد امكان جوجه دراوري مي شود . در اين موردها بهتر هست همواره با دقت زيادي به سفارش هاي آفريننده دستگاه عمل فرمائيد .

تخم ها بايستي حداقل 3 نوبت در روز و هر نوبت حدود 108 مرتبه چرخانده شوند و اين امر براي 14 روز پشت سر هم ادامه يابد .

تخم هاي بلدرچين ژاپني عموماً در روز 14 به هچر منتقل ميگردند و در روز 17 جوجه ها از تخم خارج مي آيند .

پس از هر توشه به كارگيري از دستگاه بايد انكوباتور را به خير ضد عفوني و گازدهي كرد .

در جدول ذيل ميزان دما و رطوبت مناسب در دوره هاي گوناگون جوجه كشي نشان داده گرديده مي‌باشد .

دقت داشته باشيد كه رعايت كامل موردها ذيل و بروز كمترين انحرافات از اعداد شده مي تواند متضمن بازدهي اكثر فعاليت باشد .

مراقبت

از تخم هاي نطفه دار پيش از انكوباسيون: تخمگذاري بلدرچين ها از آن گاه از ظهر آغاز و در غروب نقطه پايان مي پذيرد كه بر اساس فصل ، موقعيت آب و هوائي و برنامه كاري عده آوري تخم ها يكسري توشه در طول اين بازه زماني صورت مي پذيريد . دماي مناسب محل ذخيره سازي تخم ها 15/5 – ۵/۱۲ رتبه سانتيگراد و با رطوبت ۸۰ – ۷۵ % مي باشد كه اين شرايط براي ذخيره تخم ها در مقطع برهه زماني ۷ – ۵ روز ميباشد . گذشته از قرار دادن تخم ها در داخل در دستگاه ستر بايد تخم هاي كثيف را به وسيله برگه سمباده يا پارچه پشمي محكم به آرامي تميز و در محلول گرم ۴۳ رتبه سانتيگراد ضدعفوني كرد . سپس آنها را در دماي ۲۱ رتبه سانتيگراد و رطوبت ۷۵ % به بازه ۲۰ دقيقه به نسبت ۲۰ گرم پرمنگنات پتاسيم و ۴۰ سي سي فرمالين گازدهي مي نمايند . سپس تخم ها را در باطن دستگاه ستر قرار مي دهند .براي محافظت از تخم بلدرچين رعايت نكات تحت لازم مي باشد .

1- در چهره رويش پرنده در قفس يا اين كه روي بستر ، تخم ها را در 2 تا 3 نوبت در روز جمع آوري نمائيد . اين فرمان از كنار گذاشتن ميل كردن پوسته تخم ها جلوگيري خواهد كرد .

2- تخم ها را با اعتنا فوق العاده اي جابجا كرده و توجه داشته باشيد كه پوسته تخم هاي بلدرچين نازكتر از پوسته تخم مرغ هاي معمولي است .

3- تخم هاي عده آوري شده پيش از انكوباسيون را مي بايست در جاي خنك با دماي 14 تا 17 درجه سانتي گراد و با رطوبت 70 درصد نگهداري نمود .

4- حداكثر دوران حفظ تخم ها 7 روز بوده ، چرا كه قابليت جوجه درآوري پس از آن به ميزان متعددي كاهش مي يابد . اما بهترين زمان مراقبت 3 روز مي‌باشد .

هيچگاه تخم هاي جمع آور گرديده را زود تر از 24 ساعت بعد از آن از توليد باطن دستگاه نگذاريد .

معرفي : بيماري با مايكوپلاسما سينويا در طيور در بيشتر موارد ، به فيس بيماري ذيل باليني مجاري فوقاني تنفسي روي مي دهد .

دستگاه جوجه كشي

بيماري فوق هنگامي كه با بيماريهايي چون نيوكاسل ، برونشيت يا هردو مخلوط گردد ، مي‌تواند سبب ساز پيدايش ضايعاتي در كيسه هاي هوايي شود . در ساير مورد ها ، درگيري با MS ميتوان بصورت نوعي بيماري همگاني ظواهر گرديده و در سود ، سبب ساز بروز علائمي در سينوس ها گردد . ايجاد بيماري به صورت حاد يا اين كه مزمن در جوجه ها و بوقلمون ها ، عمدتا دربرگيرنده ضايعاتي در غشاي سينويال مفاصل و صفحات تاندوني مي باشد . اين ضايعات با Exudative Synovitis ، Tenovaginitis يا اين كه التهاب بورس ، يار مي باشد . تاريخچه : اين بيماري ، نخستين توشه ، به وسيله Ollsen و همكاران ، تعريف شد و سپس با مايكوپلاسماها رابطه داده شد . فرم تنفسي اين بيماري به دنبال زد خورد با مايكوپلاسما سينويا روي مي دهد . به لحاظ مي برسد كه بعضا جدايه هاي MS درصورتيكه با دوران واكسيناسيون برعليه بيماري هايي چون IB و ND مقارن باشد ، سبب بروز ضايعاتي در كيسه هاي هوايي مي گردد . سبب شناسي : طبقه بندي : كلوني هاي مايكوپلاسما به فيس صفحه ها ماهواره مانند قابل مشاهده مي‌باشند . Chalquest و Fabricant براي نخستين توشه ، در بين كلوني هاي اين باكتري و ميكروكوكوس تفاوت هايي را شناسايي نمودند . اين دو محقق با ذكر اين نكته كه ميكروكوكوس تهي دست نيكوتين آميد آدنين نوكلوئوتيد مي باشند ، كلوني هاي دو باكتري خاطره شده را يكديگر تفريق نمودند . پس از آن ، مطالعات فراواني بر روي مايكوپلاسماها فيس پذيرفت و نام مايكوپلاسما سينويا بعنوان دسته ايي منقطع ، گزينش شويد . شناسايي و تشخيص كلوني اين باكتري عموما بر مبنا فاكتورهايي چون صورت شناسي سلولي ، مشخصات بيوشيميايي ، نيازمندي هاي رشد و همچنين ، عكس العمل هاي سرم شناسي فيس مي پذيرد . به كارگيري از روش ايمنوفلورسانس ، براي شناسايي كلوني هاي مايكوپلاسما ، از گزاره رويه هاي پرسرعت و قابل اعتماد مي‌باشد . راه و روش فوق را ميتوان در جهت شناسايي جدايه هاي به دست آمده از مزارع استعمال نمود . اين نكته به ثابت رسيده مي باشد كه آناليز سكانس ژن 16S Rrna از DNA ، جهت شناسايي مايكوپلاسما در مطالعات فيلوژنيك ، موءثر واقع خواهد شد . ميباشد ثابت تا باشد مفيد براي شناسايي مايكوپلاسما در مطالعات فيلوژنتيك . فايده گيري از PCR – RFLP در ژن 16S Rrna نبز در جهت شناسايي جور هاي مختص مايكوپلاسما ، همانند مايكوپلاسما سينويا ارزشمند مي‌باشد . با استفاده از رويكرد هاي شبيه هم ميتوان فضاي ميان 16S تا 23S در ژنهاي Rrna را قضيه نظارت قرار داد . جاري شد شناسي كلوني ها : كلوني هاي ساخت شده توسط اين باكتري را در محيط كشت جامد ، خوبتر ميتوان مشاهده نمود . كلوني هاي فوق را در ميكروسكوپي با بزرگنمايي 30 و با به كارگيري از نوروفروغ غيرمستقيم ، مشاهده مي نمايند . به حيث ظاهري ، كلوني هاي فوق مدور بوده و با محوريت مركزي مي باشند . اندازه اين كلوني ها بطور معمول با توجه به تعداد كلوني هاي حاضر ، و مناسب بودن محيط كشت ، در ميان يك تا سه ميلي متر مي‌باشند . باكتري فوق ، ميان سه تا پنج روز در محيط هاي جامد پرورش خواهند كرد . حساسيت نسبت به عوامل فيزيكي و شيميايي : تاكنون گزارشي مبني بر مقاومت اين باكتري نسبت به ضدعفوني كننده ها منتشر نشده است ولي احتمال آن مي رود كه شباهت زيادي به بقيه مايكوپلاسماها داشته باشد . در يك مطالعه تجربي ، محلي كثيف زمينه پاكسازي قرار گرفت و ضدعفوني شد و آن گاه به بازه زماني يك هفته تحت چنين قوانيني باقي ماند . در تراز بعدي ، جوجه هاي يكروزه سالم را در اين محل ذيل رشد قرار دادند . آزمايشات صورت پذيرفته بر روي اين جوجه ها ، عدم آلودگي آن ها را به اثبات رسانيد . البته بر اساس آزمايشات فيس پذيرفته اين نكته به اثبات رسيده هست كه باكتري فوق در PH ، 6 .8 يا اين كه پائين خيس ، به يادماندني نخواهد بود . مايكوپلاسما سينويا به دماي بيش از 39 درجه سانتي گراد حياتي ميباشد . اين درحاليست كه بر شالوده گزارشات منتشر گرديده ، باكتري خاطره گرديده نسبت به انجماد مقاوم مي‌باشد . از سوي ديگر بايستي اعتنا داشته باشيد كه اندازه عنوان در شرايط انجماد كاهش خواهد يافت . اگرچه آزمايشات دقيقي بر روي اندازه مقاومت اين باكتري در شرايط گوناگون رخ نپذيرفته است ، اما به حيث مي برسد كه ماندگاري اين باكتري در محفظه رشدي كه دربردارنده زرده تخم مرغ باشد ، بالا باشد . بر پايه برخي گزارشات منتشر شده ، باكتري فوق در دماي 63 – رتبه سانتي گراد دست كم به بازه زماني هفت سال باقي مي ماند . اين در حاليست كه دماي 20 – رتبه سانتي گراد ، سبب ساز ماندگاري اين باكتري به بازه زماني دو سال خواهد شد . ولي در آزمايشاتي غيروابسته ، اين نكته به اثبات رسيد كه محفظه كشت Broth بدست آمده در 70 – رتبه سانتي گراد ، و همچنين ، محفظه كشت لئوفيليزه بدست آمده در 4 سكو سانتي گراد ، براي ساليان متمادي باقي خواهند ماند . اين باكتري به مدت سه روز در دماي اطاق ، به صورت فعال ، باقي باقي‌مانده هست . اين درحاليست كه باقي ماندن مايكوپلاسما سينويا به بازه دوازده ساعت در حفره بيني ، به ثابت رسيده است . از سوي ديگر ، با استعمال از تكنيك هايي زيرا PCR ، MS را از نمونه هاي محيطي زيرا پرها ، ذرات گرد و غبار ، طعام ، آب آشاميدني و مدفوع ، جدا كرده اند . ساختار آنتي ژني : آنتي ژنهاي اين باكتري توسط روشهاي نظارت آزمايشگاهي چون آگلوتيناسون سرم بر روي پليت ( SPA ) ، آگلوتيناسيون در لوله آزمايش ( TA ) ، هماگلوتيناسون ، روش AGP و الايزا مطالعه گرديده اند . از سوي ديگر ، يك عدد از پروتئين هاي حياتي اين باكتري ، موسوم به p41 توسط شيوه الايزاي نقطه ايي به خير و خوبي زمينه تحليل و محاسبه قرار گرفته مي باشد . اين در حاليست كه پروتئين هاي p53 و p22 ، هنوز به خوبي آناليز نشده اند . اعتنا داشته باشيد كه ميزان ملكولي پروتئين هاي غشايي حساس ، در سويه هاي گوناگون MS متعدد ميباشد . سرم بدست آمده از جوجه هاي آلوده گرديده با MS باعث آگلوتينه شدن آنتي ژن مايكوپلاسما گالي سپتيكم خواهد شد . اين درحاليست كه بعكس زمينه خاطره گرديده كمتر چهره مي دهد . Robert و Olesuik اين نكته را متوجه شدند كه واكنشهاي متقاطعي از اين دست ، با حضور فاكتور rheumatoid مرتبط بوده وسبب پيدايش واكنشهاي بافتي هم مي شود . واكنشهاي متقاطعي در هنگام انجام آزمايشاتي زيرا HI يا اين كه TA روي مي دهد . از سوي ديگر ، اپيتوپ هاي منتشر گرديده مايكوپلاسما گالي سپتيكم و مايكوپلاسما سينويا نيز از اهميت ويژه ايي برخوردار هستند . البته اعتنا داشته باشيد كه در حال حاضر ، آنتي بادي هاي منوكلونال خاصي هم در مقابل MS توليد گرديده است و رسپتورهاي ايمنوگلوبولين G Fc هم شناسايي گرديده اند . جداسازي و شناسايي : با جداسازي و آنگاه شناسايي مايكوپلاسما سينويا ميتوان به نوعي تشخيص قطعي در موضوع اين بيماري دست يافت . جداسازي اين باكتري از ضايعات ، در پرندگاني كه بصورت حاد درگير شده اند مشقت بار نميباشد ، ولي در مراحل مزمن بيماري ، ارگانيسم هاي قابل دوامي در ضايعات باقي نخواند ماند . اين درحاليست كه به لحاظ مي برسد ، جداسازي باكتري فوق از مجاري فوقاني تنفسي در پرندگاني كه بصورت مزمن با اين بيماري سرگرم گرديده اند ، عملي تر مي باشد . از تكنيك آنتي بادي فلورسنت هم ميتوان در جهت شناسايي كلوني يا كلوني هاي دست نخورده اين باكتري به كارگيري نمود . در بعضا متن ها علمي نيز مباحثي در موضوع تشخيص بدون واسطه DNA مايكوپلاسما سينويا در بافت يا اين كه محفظه كشت ، مطرح شده ميباشد . خط مش فوق ، از گونه هاي تكنيك هاي بي آلايش و سريع مي باشد ولي به نظر ميرسد كه حساسيت آن كافي نباشد . PCR از اشكال خط مش هاي تشخيصي سرعت بالا ، ساده و زياد با اهميت است . با استفاده از اين تكنيك ميتوان ، DNA مايكوپلاسما سينويا را در بافت يا محفظه كشت ، شناسايي نمود . در حال حاضر ، اشكال كيت هاي گوناگون PCR در مقياس تجاري در دسترس هست . سرم شناسي : درحال حاضر ، انواع آنتي ژنهاي تجاري جهت انجام تست SPA در دسترس هستند . اطلاعات زمينه نياز در زمينه نحوه استفاده از اين محصول ها هم در بسته بندي آنان جانور هست . در اين آزمايشات ، عموما 0 .02 ميلي ليتر از سرم را با اندازه مساوي آنتي ژن در پليتي شيشه ايي همسايه ساخته و بعد محتواي به دست آمده را به آرامي تكان مي دهند و ميزان كار آگلوتيناسون را ذيل نظر قرار مي دهند . توجه داشته باشيد كه آنتي ژن قضيه استفاده در اين آزمايش را بايستي به چهره روزمره با سرم هايي كه به لحاظ مثبت يا منفي بودن شناخته گرديده مي باشند ، زمينه چك قرار بخشيد . بر پايه مطالعات چهره پذيرفته ، نهايتا في مابين دو تا چهار هفته ، آنتي بادي ها در تن پرندگان مريض توسعه و گسترش مي يابند . به يقين اكثري از صاحب و مالك نظران ، آزمايش SPA ممكن هست در مواردي نيز باشد غيرحساس بوده و عكس العمل لازم فيس نپذيرد . Ewing و همياران گزارش نمودند كه نتايج تست SPA در بعضا گله هاي مامان و تخمگذار تجاري با منفي هاي كاذب همراه مي‌باشد . اين تيم از محققين از تكنيك الايزا ، جهت انجام آزمايشات تكميلي به كار گيري كرده بودند . اين در حاليست كه در برخي گله ها نيز هيچ واكنش خاصي در هنگام آناليز مثال سرم ها توسط آزمايش SPA روي نمي دهد . چنين مواقعي به خصوص در گله هايي مشاهده مي شود كه با واكسن هاي روغني در مقابل اشكال عامل ها بيماري زا واكسينه گرديده اند . از سوي ديگر ، به خواسته تاييد صحت آزمايشات فيس پذيرفته ، بايد از تكنيك HI منفعت بريم . از سوي ديگر ، بعضا محققين هم از تست ايمنوپروكسيداز غيرمستقيم با به كار گيري از كلوني هاي مايكوپلاسماي دست نخورده بعنوان زيرلايه به شناسايي آنتي بادي ها در سرم ، ترشحات تنفسي ، مايع سينويال ، صفرا ، غدد Harderian ، اويداكت و زرده پرداخته اند . به طور معمول ، تست الايزا جهت سنجش روزمره گله ها موضوع استفاده قرار مي گيرد . به نظر مي رسد كه در آينده ايي نزديك ، آزمايش فوق جايگزين روش هماگلوتيناسيون گرديده و در بررسي هاي نخستين هم مسئله استعمال قرار گيرد . انواع كيت هاي الايزا در سطح تجاري ، جهت انجام اين تست ، در دسترس مي‌باشند . محققين با استعمال از شيوه تغليظ و آماده سازي نخستين آنتي ژنها در حوزه‌ p46 تا p52 ، به نوع ايي از آنتي ژنها جهت استفاده در آزمايش الايزا دست يافته اند . به كارگيري از آنتي ژنهاي نوتركيب در دامنه هاي آنتي ژني بالا ( MSPB ) نيز از روشهاي بساير مطلوب جهت تشخيص سرمي اين باكتري هست . بنابراين ، تاييد قطعي نتايج سرم شناسي ، منوط به جداسازي و شناسايي مايكوپلاسما سينوياي به دست آمده از مجاري فوقاني تنفسي ، با استعمال از تكنيك PCR مي باشد . اعتنا داشته باشيد كه بوقلمون ها ، به دنبال بيماري هاي تنفسي ، تراز پائيني از آنتي بادي ها را درمقابل اين باكتري ايجاد مي نمايند . براين اساس ، احتمال آن مي‌رود كه استفاده از راه و روش آگلوتيناسيون ، در ارزيابي موقعيت آلودگي مايكوپلاسما سينويا در اين گله ها اثر گذار نباشد . اين درحاليست كه براساس نتايج تحقيقات به عمل آمده ، آنتي بادي هاي معين درمقابل اين بيماري ، تنها پس از تلقيح در كف پا ، به خوبي گسترش مي يابند . از سوي ديگر ، آنتي ژنهاي تجاري متفاوتي در جهت شناسايي اين باكتري در بوقلمون ها ، با رويه آگلوتيناسيون در دسترس مي باشد . زير برخي شرايط خاص ، ممكن است نوعي تاخير در جواب آنتي بادي ، در جوجه ها روي دهد . چنين مواردي را ميتوان با به كار گيري از تكنيك PCR ، شناسايي نمود . در بعضي موردها خاص ، بوقلمون هايي كه به رخ همگاني مشغول گرديده بودند ، نوعي جواب آنتي بادي قادر را در مقابل اين باكتري بسط دادند . بر مبنا آناليز هاي فيس پذيرفته ، اين نكته به ثابت رسيده هست ، آن جور از پرندگاني كه آنتي بادي هاي موضوع نياز را در مجاري فوقاني تنفسي خويش توسعه نداده بودند ، با اين باكتري مشغول شده بودند . تاخير در ساخت آنتي بادي هاي در حالا چرخش نيز از گزاره مواقعي ميباشد كه سبب قرارگيري طيوران ، در اين مجموعه ميگردد . در بعضي موارد هم جهت تشخيص اين بيماري به HI ، PCR يا اين كه محفظه كشت نياز خواهد بود . تشخيص تفريقي : بر شالوده برخي نماد ها چون تاج رنگ پريده ، لاغري ، مشكل ها پا ، تاول در سينه ، بلندمرتبه شدن كف پا يا اين كه مفصل زانو ، گران قدر شدن طحال ، و تعالي شدن كبد يا اين كه تمامي ها ، ميتوان به نوعي تشخيص اول دست يافت . البته توجه داشته باشيد كه التهاب مفاصل عوارض زيادي دارد و تشخيص قطعي شما بايستي بر پايه روش شناسايي باكتري در آزمايشگاه ، رخ پذيرد . از سوي ديگر ، توجه داشته باشيد كه استافيلوكوكوس اورئوس ، اشرشيا كولاي ، پاستورلا و سالمونلا هم ميتوانند از دلايل نخستين ابتلا به Synovitis باشند . اين در حاليست كه مايكوپلاسما گالي سپتيكم نيز مي‌تواند منجر پيدايش ضايعات مفاصل و تاول در سينه باشند . فيبروز منبسط كننده metatars يا تاندون هاي منبسط كننده انگشتان و تصفيه لنفوسيتي ميوكارديوم داراي ارتباط با عوامل التهاب مفاصل ويروسي به ما امداد مي‌نمايند تا آنها را از مايكوپلاسما سينويا ، مختلف سازيم . سرم بدست آمده از جوجه هاي درگير با tensynovitis ويروسي با آنتي ژنهاي MS آگلوتينه نمي‌شوند ، البته بايد اين نكته را در ذهن داشته باشيد كه آگلوتينين MS ، ممكن هست فارغ از تضارب قبلي مفاصل روي دهد . در مواردي كه با تضارب گذشته تنفسي با مايكوپلاسما گالي سپتيكم مواجه هستيم ، موضوع فوق را بايد از بقيه عارضه ها بيماري تنفسي تفريق نمائيم .

براي انجام فعاليت ضدعفوني، گازدهي با فرمالدئيد از حيث هزينه انتخاب قابل قبولي مي باشد‏‎ .‎ با وجود اين استفاده از دز زياد فرمالدئيد سالمي انسان را به خطر مي اندازدكه مي بايست از يكسري برنامه هاي ‏پايةراهنما براي استفادة مطمئن و مؤثراز آن پيروي نمود‎ .‎ يك عدد از مهم ترين مشكل‌ها در صنعت مرغداري آلودگي باكتريايي پوستة تخم مرغ هست كه اين عامل قابليت و امكان انتقال ‏بيماري به قسمت باطن تخم مرغ را آماده نموده ، باعث ايجاد ضايعات جنيني و كاهش جوجه درآوري مي شود .

دستگاه جوجه كشي

‏پوسته عمده در اثر تخم مرغهاي شكسته و فاسدي كه در ته قرار دارند كثيف مي شودكه اين آلودگي بيشتر محدود ‏به باكتريهايي مي باشد كه در لانه هاي اتوماتيك به وجود مي آيند .معمولاً فاكتورهاي ديگري هم در توليد آلودگي شريك ‏مي باشند مانند جعبه هاي مخصوص حمل تخم مرغ، خودرو هاي انتقال دهندةتخم مرغ ، جونده ها، كفش، لباس، ‏دست پرسنل هچري، مشتري ها و افراد ديگري كه از هچري ديدن مي كنند‏‎ .‎ پيشين از اين كه باكتري هنگامي را براي نفوذ به داخل تخم مرغ از نحوه پوسته و غشاهاي پوسته پيدا كند، بهتر ميباشد ‏كه فوراً تخم مرغها بعد از توده آوري گند زدايي شوند‎ .‎ بر مبنا تجربه اثبات شده كه به عمل گيري گاز دي فرمالدئيد در دز سفارش شده، 5 /98 %-99% باكتريهاي ‏سطح تخم مرغ را از في مابين مي موفقيت .همچنين يك عدد ديگر از مزيتهاي فرمالدئيد از در بين بردن انواع كپكها و ويروسهايي ‏است كه باعث آلودگي متقاطع در طي عمل هچري مي شوند‎ .‎ بر پايه اين مقاله گاز دهي با فرمالدئيد يك فرآيند سهل و آسان وبا هزينةكمي هست . البته براي برنده شدن در اين ضمينه ‏بايدبه چند از نكات پايين دقت نمود‎ . ‎ اعمالي كه گذشته از گاز دهي مي بايست انجام داد‏‎:‎ انجام عمل گاز دهي روي تخم مرغهاي آلوده و كثيف مضاعف مؤثر نمي باشد، بنابرين آن‌ها را مي بايست به رويكرد شستشو و يا اين كه منزه ‏كردن به طريقة كم آب كه اين كار به آهستگي چهره مي گيرد، منزه كرد چون ممكن مي باشد كوتيكول جراحت ديده ‏وباكتري به باطن تخم مرغ نفوذ كند‎ .‎ كار شستشوي تخم مرغ با رويكرد اسپري ويا شستن بوسيله محلول گرم انجام مي گيرد . كه اين عمل سبب مي شود ‏كه غشاءپوسته منبسط گرديده و سبب استحكام آن شود‎ .‎ از اين رو هيچ باكتري و يا اين كه گندزدايي نمي تواند داخل تخم مرغ گرديده و جنين را از دربين ببرد‏‎ .‎ روشهاي گازدهي‏‎:‎ در اينجا سه خط مش متداول گاز دهي كه بطور معمول استعمال گرديده و غلظتهاي قابل قبولي از گاز فرمالدئيد را در ‏مرحلة هچري مي دهد ذكر مي شود‎:‎ ‎• ‎اضافه كردن‎ gr‎‏10‏‎ ‎از كريستالهاي پرمنگنات پتاسيم به‎ ml‎‏35‏‎ ‎فرمالين 40%به ازاء هر متر مربع از فضاي ‏هچري اين عكس العمل اكثر وقت ها گرماي زيادي را ساخت مي‌نمايد كه در فيض بايد از ظروف فلزي استعمال نمائيد‎ .‎ ‎• Gr‎‏10‏‎ ‎از پودر پارافرمالدئيد يا پليت آن را به ازاء هر متر مكعب از فضاي هچري حرارت مي دهيم كه بايستي از ‏ظروف الكتريكي كه دارنده سويچ جريان برق حرارتي هست به كارگيري كرد . در اين رويه بهتر هست براي ارتقا ‏رطوبت نسبي ، در حدود 70% آب به پليت قبل از گرما دهي اضافه نمائيد‎ .‎ ‎• ‎تبخير نمودن فرمالين 40%به ميزان‎ ml ‎‏60‏‎ ‎به ازاء هر متر مربع از فضاي هچري كه معمولاً اين خط مش وسيله ‏خوبي براي در اختيار گرفتن آلودگي هاي ميكروبي تخم مرغ مي باشد‎ .‎ كار گند زدايي2 بار روي تخم مرغها انجام مي شود . يكبار در هنگام استارت انكوباسيون و بار دوم فورا بعد از آن ‏از انتقال به دستگاه هچري‎ .‎ براي انجام عمل گندزدايي بعد از آن از انتقال به هچري بايداز غلظت پائين فرمالدئيد استفاده كنيم . استفادة مستمر از ‏فرمالدئيد درطي دورة هچري مخصوصاً در تو ليد جو جه هاي رنگ زرد شفاف ممكن ميباشد مضر باشد‎ .‎ غلظت بالاي فرمالدئيد هميشه بستگي به استفاده از مقدار بسيار فرمالين ندارد . فاكتورهاي ديگري نيز وجود دارا هستند ‏كه مي توانند در غلظت اين گاز موءثر باشند مثل مقداربالاي تهوية هوا، آب موجود در كف و ميزان نفوذ گاز به ‏سطوح متفاوت دستگاه هچري‎ .‎ عكس العمل به فرمالدئيد‏‎:‎ به كار گيري فرمالدئيد در طي پاياني روزهاي دورة هچري ممكن مي‌باشد به دستگاه تنفس جوجه ها در حين نفس ‏كشيدن جراحت برساند . مخصوصاً اين موقعيت در صورتي به‌وجود مي آيد كه تو ليد گاز در هچري از اندازه غلظت تو ‏صيه شده اكثر باشد . يكي از مهم ترين اثرات فرمالدئيد روي دستگاه تنفس افزايش گابلت سلها است كه در اثر ‏تحريك توسط فرمالدئيد بوجود مي آيد و در سود منجر ارتقاء تو ليد و تجمع موكوس مي شود‎ .‎ فرمالدئيد همينطور توانمند به از ميان بردن موكوس ناي مي باشد كه در اثر آن‏‎ pH ‎به طرف اسيديته رفته و اين كار ‏مژه هاي فعال ناي را از در ميان برده و در نتيجه توان آن ها براي پاك كردن اجسام استنشاق گرديده و پاتو ژنها قليل مي ‏شود‎ .‎ در اثر نفوذ اجسام و پاتوژنها به تن جوجه ممكن ميباشد تغييرات پاتولوژي در دستگاه تنفسي توليد گرديده و تأ ثير بدي ‏در سالم جوجه و در روند بعدي معاش آن بگذارد‎ .‎ فرمالدئيد وسلامتي انسان‏‎:‎ هنگام فعاليت گاز دهي با فرمالدئيد احتياط متعددي واجب ميباشد چون كه اين گاز فراوان سمي مي باشد‏‎ .‎ ‎• ‎در ها بايستي بسته بوده و در جريان انجام فعاليت گازدهي توصيه هاي لازم را به افرادي كه در محل هستند بدهيم ‎• ‎ماسك مي بايست هميشه در دسترس پرسنل باشد تا در موارد لازم از آن به كار گيري كنند‎ .‎ ‎• ‎گاز فرمالدئيدرا هيچ زمان بصورت ادغام با گاز كلرين استعمال نكنيم چون در اثر تأثير شيميايي اين دو، يك مادة ‏كارسينوژن كاركشته به وجود مي آيد‎ .‎ روشهاي گندزدايي ديگري هم وجود دارا‌هستند كه مي توانايي در كار آنها رادر جايي كه استعمال از گاز فرمالدئيد ممنوع ‏مي باشد يا اين كه هنگامي كه مقدار هاي پاية احتياطي در دسترس نمي‌باشد استعمال كرد .بطور نمونه غوطه ور كردن تخم ‏مرغها در محلول آنتي بيوتيك مي تواند يكي از راههاي مؤثر بر در اختيار گرفتن مايكو پلاسما گالي سپتيكوم و بقيه بيماريها ‏در گله هاي جوجه هاي گوشتي باشد .اشعه دهي تخم مرغها با لامپU .V ‎در طيف و اندازة‎ nm‎‏28-100مي تواند ‏بر برعليه انواع مختلفي از بيماريها مانند‎ E .coliوسالمونلا موءثر باشد‎ .‎ در هر يك از مواردبالا به هر درحال حاضر مي بايست معالجه هم طبق دستور العملهاي توصيه شده انجام گيرد‏‎ .‎

اجزاي داراي اهميت هوا، اكسيژن‎ (O‏2‏‎) ‎، نيتروژن‎ (N‏2‏‎)‎، دي اكسيد كربن‏‎ (CO‏2‏‎) ‎و بخار آب‎ (H‏2‏O) ‎مي باشند . ‏جابجايي اين ملكولها از منافذ پوسته تخم مرغ و غشاء آن بسيار مهم است، زيرا جنين در هم اكنون رويش ، مي بايست يك مرجع ‏ثابتي از اكسيژن را اخذ كرده و دي اكسيد كربن و رطوبت را دفع كند‎.

دستگاه جوجه كشي

‎اكسيژن جانور در هوا‏ ميزان اكسيژن هوا در تراز دريا حدود 21% مي باشد . رسيدن به ميزان اكسيژن بيشتر در دستگاه هاي جوجه ‏كشي غير ممكن است، مگر اين‌كه از اكسيژن خالص استفاده شود . بطور كلي مقدار اكسيژن هواي جانور در ستر ‏حدود 21% مي باشد ولي ممكن ميباشد تغييرات در هچر به نوع ايي ديگر باشد . زيرا ميزان زيادي دي اكسيد كربن ‏از جوجه هاي جديد از تخم خارج آمده توليد مي شود، خطر اساسي در اينگونه موارد، اين مي‌باشد كه سطح ها بالاي ‏دي اكسيد كربن مي تواند سمي باشد . به ازاي هر 1 درصد كاهش مقدار اكسيژن (پايين خيس از 21%) ، حدود 5% ‏جوجه درآوري افت خواهد كرد . با دقت به سن جنين نياز به اكسيژن ارتقا يافته و دي اكسيد كربن بيشتري دفع ‏مي كند‏‎ .‎ همانطور كه در جدول نشان داده شده مي باشد طي هر سطح جوجه كشي اي نياز حدوداً 100 برابر از اولين تا ‏بيست و يك امين روز ارتقاء مي يابد . هر 1000 عدد تخم مرغ به‏‎ ft‎‏3‏‎ ‎‏143‏‎ ‎هواي جديد در هر روز احتياج ‏دارند (اكسيژن مو جود در هوا 21%) . در روز هجدهم جوجه كشي، دستگاه هاي با ظرفيت 40000 عدد تخم ‏مرغ به‎ ft‎‏3‏‎ ‎‏5720‏‎ ‎يا حدود‏‎ ft‎‏3‏‎ ‎‏238‏‎ ‎در ساعت هواي تازه نياز خواهند داشت‏‎ .‎ براين اساس ميزان هواي خودرو جوجه كشي مي بايست حدود هشت توشه در روز و يا يك توشه در هر 3 ساعت تغيير داده ‏شود . اين مقدار هوا حداقل مقدار قضيه نياز مي باشد . اندازه هوا در عمده دستگاههاي جوجه كشي معمولاً بيش از ‏حد نياز مي باشد . در بعضا از موارد، مي بايست دقت نمود كه تهويه بيش از حد سبب از دست دادن بيش از حد رطوبت ‏نشود‎ .‎ ‏1‏ft‏3‏‎ =‎‏0 .028‏‎ m‎‏3‏‎ ‎يا 1‏m‏3‏‎ =‎‏35 .3‏‎ ft‎‏3‏ تبادل گازي در طي انكوباسيون دفع دي اكسيد كربنft3 جذب اكسيژن ft3 روز هاي انكوباسيون 0 .29
0 .50
1
0 .58
1 .17
5
1 .92
3 .79
10
11 .50
22 .70
15
15 .40
30 .00
18
23 .00
45 .40
21
آستانه تحمل دي اكسيد كربن دي اكسيد كربن (CO2) يك جنس ارگانيك از فرآيند متابوليكي در طول رويش جنيني مي باشد . در واقع، دي اكسيد كربن از روش پوسته از به عبارتي زماني كه تخم مرغ ايجاد گرديده است، در هم اكنون تكثير مي باشد . ميزان دي اكسيد كربن هوا درون ستر و هچر در زماني كه تبادل هوايي كافي وجود ندارد ارتقا مي يابد . جنين هاي جوان خيس آستانه تحمل ذيل تري نسبت به كهن سال ترها در پيش‌رو دي اكسيد كربن دارا‌هستند . به نظر مي برسد سطح هاي آستانه تحمل به فيس منحني خطي از روز نخستين جوجه كشي تا روز بيست و يكم مي باشد . در طي 4 روز نخستين ستري، تراز آستانه تحمل دي اكسيد كربن حدود 0 .3% مي باشد . سطح هاي بالاتر از 0 .5% در ستر قابليت جوجه درآوري را با اختلاف معني دار 0 .1% كاهش مي دهد . در سطح ها 5% از دي اكسيد كربن، كل جنين ها از در ميان خواهند رفت . جوجه هاي هچ شده دي اكسيد كربن بيشتري نسبت به جنين هاي داخل تخم مرغ توليد مي نمايند و از اينرو آستانه تحمل در هچر حدود 0 .75% مي باشد . دستگاه هاي ديجيتال ميزان گيري مقدار دي اكسيد كربن هوا موجود مي‌باشند و بعضا از ماشين هاي جوجه كشي دارنده اين تجهيزات استاندارد مي باشند . بهترين مكان براي ميزان گيري اندازه دي اكسيد كربن، در مجراي اگزوز خارج آمده از ستر يا اين كه هچر مي باشد . ميزان گيري هايي كه در داخل دستگاه انجام مي شود دقيق نيستند، زيرا با گشوده كردن درها شرايط محيطي درون دستگاه تغيير و تحول خواهد كرد . جريان هوا و مخلوط آن مهمترين جنبه جريان هوا در ماشين جوجه كشي ، اطمينان بدون نقص از وجود يك تركيب مناسب از دما و رطوبت در ارتفاع كابين دستگاه مي باشد، زماني كه هواي نو براي تامين اكسيژن وارد گرديده و هواي استفاده گرديده جهت خروج دي اكسيد كربن و رطوبت و حرارت بيش از حد تخليه مي شود . توليدكنندگان دستگاه هاي جوجه كشي مختلف، ديدگاه هاي متفاوتي از شيوه گردش هوا دارند: پارويي[1]، پره ايي[2] (تيغه ايي) و پروانه ايي[3] . در اكثر زمان ها موارد، الگوي جريان هوا به اين صورت مي باشد و اين اهميت دوچندان زيادي داراست . هوا، همانند آب در مسيري با كمترين مقاومت جريان دارد . در ناقص بسته شده، در با عايق بندي ضعيف و يا رشته بيرون از محور روي الگوي جريان هوا اثرات منفي خواهد گذاشت . در يك اتومبيل جوجه كشي با عايق بندي ضعيف كافي ميباشد كه هواي اضافي، في مابين عده هاي تخم مرغ چرخش پيدا كند تا منتج به ايجاد مناطق سرد و گرم شود . كه به نوبه خود منجر آهسته شدن تفريخ و كاهش جوجه درآوري و كيفيت پايين خيس جوجه مي شود . تعمير و مراقبت اتومبيل هاي جوجه كشي براي دستيابي به جريان هواي مطلوب داراي اهميت مي باشد . تهويه در تالار ستر و هچر تأثير بسيار زيادي روي سعي بهتر دستگاه ها و در ادامه جوجه درآوري و كيفيت جوجه دارد . يك اتومبيل جوجه كشي حتي در صورتي‌كه در محيطي باز و سواي سالن قرار گيرد نيز قادر به جوجه درآوري تخم مرغ خواهد بود ، البته در چنين شرايطي همت دستگاه اقتصادي نبوده و جوجه درآوري و كيفيت جوجه ها نيز كمتر خواهد بود . براي همت خوبتر نياز هست دستگاه هاي جوجه كشي در يك سالن سرپوشيده دربردارنده ميزان زيادي هواي تازه با دما و رطوبت مطلوب قرار گيرند و مي بايست همواره يك اختلاف فشار هواي مثبت دربين تالار دستگاه ها (ستر و هچر) و تالار هاي همسايه وجود داشته باشد . به طور معمول، تالار هاي ستر و هچر ترموستات رطوبت سنج و فشارسنج دارند كه براي كاركرد خوب تر دستگاه ها پباده سازي شده اند . دامنه قابل قبول براي دما و رطوبت تالار ستر و هچر به ترتيب oF 80 - 75 و %60 – 50 رطوبت نسبي (RH) مي باشد . زماني كه اين پارامترهاي محيطي در بيرون از دامنه قابل پذيرش هستند، دستگاه هاي جوجه كشي آن را جبران نموده كه اين از حيث اقتصادي و منفعت وري هزينه بر خواهد بود . به تيتر مثال، وقتي كه سالن ستر بيش از حد سرد باشد، دستگاه هاي جوجه كشي ، جهت وصال به درجه حرارت مطلوب نياز به حرارت بيشتري دارند، كه به وسيله المنت هاي برقي ستر ها تأمين مي شود و اين هزينه ايي بيش از سه برابر هزينه گرم كردن هواي سالن با مشعل هاي گازي پيشين از ورود آن به دستگاه ها دارااست . علاوه بر اين وقتي كه دستگاه هاي جوجه كشي جهت تأمين جايگاه حرارت مناسب اكثر فعاليت مي كنند، دماي محيطي درون جمع هاي تخم مرغ ها اكثر زمان ها يكنواخت نخواهد بود ومنجر به ساخت بخش ها سرد و گرم در باطن دستگاه خواهد شد، كه اين فرمان سرعت پرورش بعضا از جنين ها را به تأخير مي اندازد . نتايج مشابه نا مناسب زماني رخ مي دهد كه رطوبت هم در خارج از دامنه قابل قبول باشد . به عنوان نمونه هنگامي كه محيط تالار ستر بيش از حد كم آب است، دستگاه جوجه كشي اين رطوبت مازاد را با ايجاد هزينه اقتصادي تأمين خواهد كرد . هر بار كه سيستم رطوبت ساز عمل مي نمايد ، بخار سرد ايجاد گرديده و المنت هاي برقي دستگاه هم فعاليت خواهند كرد (هزينه اقتصادي) . علاوه بر اين بخار سرد باعث ساخت پيام به دمپرهاي هواي نو گرديده و موجب بسته شدن آنان خواهد شد . در سود اكسيژن كمتر، دي اكسيد كربن بيشتر و هزينه عملياتي بالاتري را سبب خواهد شد .

صنعت طيور يكي از بزرگترين و در درحال حاضر رشدترين صنعتهاي بر پايهي كشاورزي در جهان مي باشد . اين دستور ميتواند در افزايش تقاضا براي گوشت مرغ و ساخت تخم نقش داشته باشد . هر چند يكي از مشكالت اكثر كه صنعت طيور با آن مواجه است، جمع شدن مقدار زيادي ضايعات از پاراگراف كود و بستر ميباشد كه ممكن است مشكالتي را در حذف و آلودگي ايجاد نمايد مگر آنكه تكنولوژيهاي مديريتي كه نيز از نظر اقتصادي و نيز از لحاظ محيطي قابل اجرا مي باشند را به فعاليت بگيريم . بخش اعظم بستر ايجاد گرديده در صنعت طيور در زمينهاي كشاورزي بهعنوان منبعي از مواد مغذي و هم يك ترميمكنندهي خاك مسئله به كارگيري قرار مي‌گيرد .

دستگاه جوجه كشي

اگر چه آلودگي محيطي ناشي از مواد مغذي هنگامي كه بستر طيور در قوانيني كه شرايط آب و هوايي و خاك براي مصارف كشاورزي مناسب نباشد، قادر است فيس دهد . اين مقاله ادغام بستر طيور را در ارتباط با ميزان مواد مغذي و آلودگي محيطي، ارزش آن بهعنوان يك مبداء غذايي، ترميمكنندهي خاك، منشاء سوخت و منشاء طعام حيوان و نيز تكنولوژيهاي خالقانه و مقرونبهصرفه را كه مي‌تواند در جهت بهبود ارزش آن استفاده شود، موضوع محاسبه قرار ميدهد . بستر طيور يك مرجع عمدهي نيتروژن، فسفر و مواد معدني را براي ساخت محصوالت كشاورزي آماده مي كند و در بهبود حاصلخيزي خاك از لحاظ فيزيكي و بيولوژيكي اثرگذار است كه نشان مي دهد كاربرد مزرعهاي آن همچنان يكي از انتخابهاي مهم در به كارگيري از اين منبع ارزشمند ميباشد . اين مطلب شايسته ترين راهكار مديريتي را براي تعديل نتايج محيطي داراي ربط با پارامترهاي كيفي آب و هوا سفارش مي دهد كه مزارع به خواسته نگهداري حاصلخيزي خاك، سوددهي و پايداري خاك تحت تأثير كود طيور قرار مي گيرند . مقدمه صنعت طيور يك عدد از اصلي ترين و در درحال حاضر رشدترين صنعتهاي بر پايهي كشاورزي در دنيا است . تقاضاي در درحال حاضر رشدي براي گوشت طيور وجود داراست كه بهطور بيشتر ناشي از قبول آن از طرف بيشتر جامعه ها و اندازه كلسترول نسبتا قليل آن است . صنعت طيور اخيرا با چندين از مشكالت محيطي مواجه ميباشد . يكي از مشكالت كليدي جمع شدن اندازه زيادي ضايعات بهويژه كود و بستر طيور ميباشد كه در پرورش متراكم طيور توليد مي شود . اين امر ممكن ميباشد مشكلهايي را در حذف آن و آلودگي محيطي توليد كند مگر آنكه تكنولوژيهاي مديريتي كه از نظر اقتصادي مقرونبهصرفه و از لحاظ محيطي پايدار مي باشند را به عمل گيريم . بخش اعظم كود و بستر توليدشده در صنعت طيور كاربرد كشاورزي داشته ميباشد . وقتي كه اين فرمان به درستي مديريت گرديده باشد كاربرد مزرعهاي آن يك منش به ياد ماندني براي رجوع مواد مغذي نظير نيتروژن، فسفر و پتاسيم در كود هست . اگر‌چه آلودگي و مشكالت آزاردهنده هنگامي كه كود در وضعيت آب و هوايي كه براي مصرف كشاورزي مناسب نباشد به عمل رود، پيدايش مي كند . باروري، سوددهي و تداوم صنعت طيور احتماال به فرموله كردن شغل هاي مديريتي براي تعديل نتايج محيطي مرتبط با پارامترهاي كيفي آب و هوا كه زير تأثير كاربرد مزرعهاي كودها قرار ميگيرد، بستگي داراست و توسعهي تكنولوژيهاي خالقانهي مقرونبهصرفه كه جايگزينهايي را براي كاربرد مزرعهاي ضايعات طيور بيابيم .

با وجود اين، تفاوتهاي حساس جانور بين كشورهاي در درحال حاضر گسترش و گسترش يافته از حيث ميزان پرورش جمعيت وارتقا ساخت غذا، تا مدتها به عنوان نقص‌ باقي خواهد ماند . طي سال هاي ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ نرخ رشد جمعيت در آسيا ۵/۲%، در آفريقا ۴/۲% و در آمريكاي جنوبي ۹/۲% بود؛ در صورتي كه در آمريكا، كانادا و اروپا اين رقم زير ۱% گزارش شده ميباشد .

دستگاه جوجه كشي
مقدار افزايش ساليانه ايجاد مواد غذايي در كشورهاي توسعه يافته، در بين ساليان ۱۹۵۱ تا ۱۹۶۲، ۸/۱% و ۱۹۶۲ تا ۱۹۷۳، ۷/۱% بود، در حالي كه اين ارقام در كشورهاي در حالا بسط بترتيب برابر ۷/۰ و ۳/۰ درصد به تصويب رسيده مي باشد . اندازه پروتئين مسئله نياز جمعيتجهان در درحال حاضر حاضر به طور ميانگين ۲۴۰ هزار تن در روز مي باشد كه در سال ۲۱۰۰ به ۵۴۰ هزار بدن خواهد رسيد . چنانچه پروتئين حيواني ۴۰% از پروتئين مصرفي روزانه را تشكيل دهد، رقم قضيه لحاظ تقريباً هم اندازه ۱۰۰ هزار بدن در هم اكنون حاضر مي‌باشد و بيش از ۲۴۰ هزار بدن در سال ۲۱۰۰ خواهد بود . ميانگين همگاني مصرف سرانه پروتئين حيواني در جهان ۲۴ گرم در روز است؛ هر يك سري ازحيث ميزان مصرف اختلاف زيادي دربين كشورهاي توسعه يافته و در درحال حاضر توسعه و گسترش وجود داراست (جدول۱) .
( Bogue, 1996, New Protein Foods) در هم اكنون حاضر، ۲۵% جمعيت زمين بيش از ۳۰ گرم پروتئين حيواني مصرف مي كنند، ۲۵% نيز مصرفيمعادل ۱۵ تا ۳۰ گرم دارند، در حالي كه ۵۰% از جمعيت، كمتر از ۱۵ گرم پروتئين حيواني در روز مصرف مي نمايند . اين نحوه، توزيع نشان مي دهد كه حل موفقيت آميز مشكل گرسنگي و سوء تغذيه در موضوع بخش اعظمي از جمعيت عالم خلل مي باشد .
چك تعدادي سال اخير نشان دهنده تغييرات قابل توجهي در توليد و مصرف فرآورده‌هاي پروتئيني بخصوص پودر ماهي است . به علت كاهش تدريجي فيتوپلانگتون هاي دريازي، محصولات دريايي در حال قليل شدن تدريجي مي‌باشند كه اندازه صيد ماهي تأييد كننده اين زمينهمي‌باشد . فرآورده صنعتي ماهيگيري دريايي تا سال ۱۹۶۷ سالانه ۸% ارتقا مي يافت . آن‌گاه يك دوره ركورد مقدمه شد و در سال ۱۹۶۹ به طور محسوسي صيد ماهي كاهش يافت . در پرو در سال ۱۹۷۱، ۷/۱۲ ميليون تن آنچوويس صيد شده بود، ولي در سال آن‌گاه اين رقمصرفا ۵/۴ ميليون تن بود .
اين دستور موجب افزايش پرسرعت قيمت پودر ماهي شد . دربين ساليان ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۰ بها هر تن پودر ماهي ۱۵۶ دلار بود . طي سال ۱۹۷۱ و نصفه نخستين سال ۱۹۷۲ ميانگين ارزش پودرماهي تا ۱۸۰ دلار براي هر بدن ارتقا يافت . در تابستان سال ۱۹۷۲ به علتمشكل ها بزرگي كه در صنعت ماهيگيري پرو ايجاد شد، ارزش پودر ماهي تا ۴۲۵ دلار براي هر بدن ارتقاء يافت، در انتهاي سال ۱۹۷۳ بهاي هرتن پودر ماهي به ۵۲۵ دلار رسيد و در سال ۱۹۷۴ از ۶۰۰ دلار بالاتر رفت . در سال ۱۹۷۵ به واسطه يك فصل مناسب ماهيگيري، ارزش سريعاً سقوط كرده و به تراز حدوداً ۲۴۰ دلار رسيد . ولي اين تغيير ديري نپاييد و بها پودر ماهي مجدداً ارتقاء يافت و در سال ۱۹۷۶ به ۴۱۵ دلار و در سال ۱۹۷۷ به ۵۰۲ دلار رسيد . توقع نمي رود اين شرايط در آينده بهبود يابد .
وضعيت شبيه اي هم در زمينه قيمت كنجاله سويا كه عمدتاً از ايالات متحده صادر مي شود، قابل مشاهده مي باشد . در ميانسالهاي ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۰ قيمت يك بدن كنجاله سويا ۹۴ دلار بود كه در انتهاي سال ۱۹۷۲ به ۱۵۰ دلار، سال ۱۹۷۶ به ۱۹۸ دلار و در سال ۱۹۷۷ به ۲۳۰ دلار رسيد . سواي شك وترديد امكانات زيادي براي ارتقاء ايجاد وجود دارد اما فنّاوري فعلي ضمانتي براي حل اين ايراد با به كارگيري از روشهاي معمول نمي‌باشد . خاكهاي زراعي ۱۰% از سطح زمين را در بر مي گيرند . غلات در ۳/۲ از اراضي زراعي كشت شده و بيش از ۵۰% از انرژي مصرفي انسان را تأمين مي نمايند . در سال ۱۹۵۹ در دنيا به ازاي هر فرد، كمتر از نيم هكتار زمين زراعي وجود داشت . جمعيت سريعاً رو به ارتقا است، اكنون آنكه از اراضي قابل كشت كاسته مي شود . رشد ساليانه جهان، ۷۰ ميليون نفر مي باشد . در صورتي‌كه اين روند ادامه يابد، در سال ۲۰۰۰، فقط ۳/۰ هكتار زمين زراعي به ازاي هر شخص وجود خواهد داشت، لذا به خواسته تغذيه جمعيت جهان، مقدار ايجاد محصول در هكتار بايد ۳ برابر وضعيت فعلي شود . قابليت و امكان به دست آوردن مناطق جديد براي كشتهم غيرمحتمل ميباشد . به صورت نظري با رويش گياهاني مانند بعضي جلبكهاي دريايي كه قادرند بيش از ۳% انرژي خورشيد را تثبيتكنند، مي بضاعت و توان اين خلل را حل نمود؛ اما ميانگين تثبيت انرژي خورشيدي در سطح زمين ۱/۰ تا ۳/۰ درصد هست . اين نيازها در كنار جمعيت احتمالي ۶ ميليارد نفري در سال ۲۰۰۰، مبين آن مي‌باشند كه بايد منابع جديدي از پروتئين و انرژي كاوش شود . افراد با تاملهاي مختلف از جمله زيست شناسان، شيميدانان، اقتصاددانان، توليدكنندگان و مصرف كنندگان همه سرگرم عملكرد جهت حل اين معضلاتگرديده اند .
به طور طبيعي اكثر اوقات اين كوششها به ايده هايي نه چندان با بها منتج مي شوند . در عين اكنون ممكن مي‌باشد بعضا از آناناصلي بوده لذا نبايد ناديده گرفته شوند . به كار گيري از منابع غيرمعمول زيادي براي تغذيه دام و انسان به طور دور از شوخي مقدمهگرديده هست .
هزاران تن پروتئين ميكروبي ايجاد گرديده از ان ـ آلكان ها و اتانول صنعتي، علاوه بر آنكه در برخي جنس هاي مصرفي آدم به كارگيري مي گردند، جزوي از جيره هاي غذايي دامي شده اند . استعمال از پروتئين هاي تهيه گرديده از تخمير ضايعات ليگنوسلولزي و همچنين فضولات دامي ابتدا گرديده مي‌باشد . فرآورده هاي تجزيه پروتئين­هاي كراتين و كلاژن در مخلوطهاي غذايي حيوان‌ها تك معده اي به كار مي روند. آشغال هاي خانگي و شهري نيز در مرحله وسيعي مسئله به كار گيري قرار مي گيرند . لارو حشرات دو بال و همينطور برخي از قارچها را مي بضاعت بر روي مواد ضايعاتي كشت داد؛ كه در غير اين فيس آلوده و كثيف كننده محفظه زيست مي‌باشند .
به كار گيري از پروتئين هاي اين موجودات قابل توجه است . در حالا حاضر، بسختي مي بضاعت و توان فرآيند رو به رشدي را در اين موردپيش بيني كرد، اگر چه احتمالاً در آينده نقش مهمي در رفع نبود پروتئين خواهند داشت .
اندازه پروتئين مصرفي در كشورهاي عضو شوراي همكاريهاي متقابل اقتصادي(روسيه، تحليل واسلواكي، بلغارستان، روماني، لهستان، جمهوري دموكراتيك آلمان و مجارستان) نسبتاً بالاست و علي رغم رشد جمعيت و در عين درحال حاضر كاهش اندازه زمينهاي زراعي مو جود به ازاي هر فرد، مقدار آن در درحال حاضر ارتقاء هست .
طي ۱۰ سال قبل جمعيت اين كشورها ۱۰% ارتقاء يافته است، در حالي كه از سطح زمينهاي زراعي ۲% كاسته گرديده مي باشد . با وجود اين، بين سالهاي ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۷ سرانه مصرف گوشت و جنس هاي گوشتي از ۵۶-۳۳ كيلوگرم به ۸۳-۵۷ كيلوگرم ارتقاء يافت . مصرف تخم مرغنيز از ۱۹۷-۸۴ عدد به ۳۰۶-۱۷۱ عدد رسيد . در سال ۱۹۷۷ بيشترين و كمترين دما سطح مصرف گوشت مربوط به جمهوري دموكراتيك آلمان (۶/۸۳ كيلوگرم مصرف سرانه) و بيشينه و كمينه ي دما ميزان مصرف شير در كشورهاي نظارت واسلواكي به تصويب رسيده است (۴۳۸ كيلوگرم براي هر فرد) . با وجود بالا بودن نسبي مصرف سرانه در اين كشورها، نسبت مو جود بين پروتئين حيواني و كل پروتئين مصرفي در موقعيت فعلي مطابق با نيازهاي فيزيولوژيك نيست . بنابراين، توقع مي رود در آينده مقدار محصول هاي حيواني در رژيم هاي غذايي ارتقا يابد . پيش بيني مي­شود مصرف روزانه پروتئين در كشورهاي عضو شوراي همكاريهاي متقابل اقتصادي در مقايسه با سال ۱۹۷۰، ۳۵-۵% رشد داشته باشد .
نيل به اين اهداف با دقت به پيش بيني هاي اجتماعي انجام گرفته مسئوليت سنگيني را متوجه توليدكنندگان خوراكهاي پروتئيني براي دام و پروتئين هاي حيواني قابل مصرف انسان مي نمايد . ساخت مخلوطهاي غذا دام مي بايست ۱۰۰% نسبت به شرايط فعلي افزايش يابد . منابع غيرمعمول نقش مهمي در حل خلل پروتئين در كشورهاي عضو شوراي كمكهاي متقابل اقتصادي ايفا خواهند كرد .

معايب رويش شترمرغ ها در سيستم متمركز عبارتند از: ۱- سرمايه گذاري قابل توجهي براي حصار كشي و ايجاد تالار هاي رشد شترمرغ زمينه نياز ميباشد .
۲- غذا به رخ صنعتي تهيه و در اختيار پرنده ها قرار مي گيرد كه روشي پر هزينه مي باشد .
۳- بازه زماني دوران اضطراري براي درايت از نابارور بودن پرنده نر طولاني بوده . حتي ممكن است تخم هاي سواي نطفه متعددي ساخت گردد .

دستگاه جوجه كشي
پرورش شترمرغ در سيستم متمركز درآمد رويش شترمرغ رويش شترمرغ فرصتي مناسب براي منش اندازي يك كسب و كار پرسود به شمار مي رود . پتانسيل اقتصادي و تجاري پرورش شترمرغ بسيار مضاعف مي باشد . سرمايه گذاري اول در اين فعاليت از اهميت متعددي برخوردار ميباشد ولي اگر بتوانيد اصول رويش اين پرنده تبارك را به صحت رعايت فرماييد و از تكنيك ها و رويكرد هاي نو به كارگيري كنيد، مي توانيد درآمد مضاعف زيادي را از اين روش به دست آوريد .
درآمد مزرعه پرورش شترمرغ امروزه حفظ شترمرغ به تيتر يكي از پروژه هاي سودآور كشاورزي شناخته مي شود و يكي از رويكرد هاي كسب درآمد مي باشد . شترمرغ مي تواند، تغييرات آب و هوايي را تحمل نمايد و به طور اثر گذار در دماي ۲۷ تا ۲۵ درجه سانتيگراد زنده بماند . يكي از علل پر سود بودن رويش شترمرغ، اين است كه شما مي توانيد تمام توليدات مرتبط با شترمرغ را به فروش برسانيد و از اين شيوه به كسب درآمد بپردازيد: گوشت شترمرغ به تازگي با ارتقا دور انديشي مصرف كنندگان از بيماري هاي ايجاد گرديده به ادله مرحله كلسترول بالا در خون و ارتباط آن با ارتقا شيوع هجوم ها قلبي و خلل ها قلب و عروق، تقاضا براي گوشت شترمرغ در بازارهاي در ميان المللي ارتقاء يافته هست . گوشت شترمرغ به مراتب سلامت ترين جايگزين براي اشكال گوشت هاي ديگر مي باشد؛ چون اندازه چربي، كالري و كلسترول آن از گوشت گاو، مرغ، بوقلمون و ماهي كم تر ميباشد .
گوشت شترمرغ پاياني آمار نشان مي دهد كه ايجاد گوشت شترمرغ فعلي براي پاسخگويي به تقاضاي روز افزون كافي نمي باشد و انتظار مي رود كه طي دهه آتي گوشت شترمرغ به تدريج جايگزين گوشت هاي عادي شود . به همين استدلال رشد شترمرغ يك كسب و عمل فيض آور با درآمد خوب به شمار مي رود .